امضاکنندگان «عهدنامه ایمانی جوانان انقلابی» در گفتوگو با جامجم تشریح کردند
نسخه جوانان وطن
عهدنامه جوانان انقلابی برای اجرایی كردن بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، سرفصلهای قابلتوجهی دارد كه عملیاتی شدن آنها میتواند نقش موثری در اجرای دستورالعملهای رهبر انقلاب برای دوران پیشرو داشته باشد. انطباق تصورات و تلقیهای جوانان با اقتضائات گام دوم، تحول نسلی، تحول گفتمانی و تحول ساختاری، ابتكار عمل و به كار گرفتن اندیشههای خلاقانه و نوآورانه، تحول در ساختارهای مصلوب، مبارزه با الگوهای وارداتی ناكارآمد و جوانسازی و مردمیسازی حكمرانی از جمله محورهای این عهدنامه است. 618 جوان انقلابی با برشمردن این موارد در عهدنامه خود، آمادگی خود را برای اجرای فرامین رهبر معظم انقلاب و اجرایی كردن بیانیه گام دوم اعلام كردهاند. با توجه به اینكه یكی از مهمترین تاكیدات رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، سپردن مسؤولیتها به جوانان است و رهبر انقلاب در این بیانیه جوانان را مخاطب اصلی خود قرار دادهاند. جامجم در گفتوگو با برخی امضاكنندگان این عهدنامه به تبیین بیشتر مفاد آن و راهكارهای عملیاتی كردن بیانیه گام دوم پرداخته است:
حجتا... عبدالملكی / استاد اقتصاد دانشگاه
جوانسازی در همه سیستمها یك اتفاق لازم است زیرا قشر فعال جامعه كه میتواند تحول ایجاد كند جوانان هستند. تقریبا در هیچ اتفاق مهم تاریخی نمیبینیم كه افراد مسن رقمزننده داستان باشند. البته معمول است كه رهبران اغلب مسن و باتجربه و دارای سوابق طولانی هستند ولی موتور محركه اتفاقات مهم جوانانند. در بسیاری از تحولات مرتبط با انقلاب اسلامی از جمله شكلگیری نهضت، پیروزی انقلاب، دوران دفاع مقدس، سازندگی بعد از جنگ و تحولات در عرصه فناوری هم جوانان نقش اصلی و محوری را ایفا كردند. برای عملیاتی كردن جوانسازی عرصههای حاكمیتی باید جوانان برای ایفای نقش در سطح حاكمیت، احساس وظیفه و تكلیف كنند. به عنوان نمونه میتوان اشاره كرد كه جوانان متخصص میتوانند برای دورههای مختلف انتخاباتی نامزد شوند. توانایی جوانان باید برای حل مشكلات كشور به اثبات برسد. در حال حاضر برخی مدیران كه با مشكلات مواجه میشوند دم از ناامیدی میزنند. اگر جریان جوانی پیدا شود كه البته وجود دارد و بهجای غر زدن برای برونرفت از مشكلات راه حل روی میز بگذارد و جامعه را اقناع كند كه این راهحلها برآمده از تفكر انقلاب اسلامی و گرهگشای مشكلات موجود خواهد بود زمینه برای توجه به بدنه جوان كشور فراهم میشود. در دولت نهم توجهی نسبت به جوانان نخبه انقلابی صورت گرفت و همین مساله باعث جهشی در عرصه پیشرفت كشور شد، اما دولت دهم بیشتر درگیر حاشیهها شد و در دولتهای یازدهم و دوازدهم هم اصل بر بیاعتنایی به جوانان قرار گرفته با این استدلال كه كشور فرصت آزمون و خطا ندارد و باید از آزمودهها و ژنرالها برای اداره كشور بهره جست. الان زمانی است كه جوانان اگر ورود كنند و راهحلهای خود را ارائه دهند، فضا را برای بهرهگیری بیشتر از جوانان مهیا میكند.
ارتباط صنعت با دانشگاه
میثم زرندی / عضو شورای مركزی حزب مؤتلفه اسلامی
در حال حاضر سازوكاری برای كشف استعدادهای جوانان وجود ندارد. با این وصف، بهترین راه كشف استعداد جوانان و بهكارگیری آنها، مرتبط دانستن صنعت و دانشگاه و به عبارت كلیتر ارتباط فضای كسب و كار در هر حوزهای با فضای دانشجویان و دانشگاه است. در این صورت میتوان استعدادهای جوانان را در حین دوران تحصیل كشف كرد و پرورش داد و بعد از تحصیل نیز در جایگاه مناسب از ظرفیت آنها استفاده شود. در این مسیر باید ارتباط مسؤولان دستگاههای اجرایی در هر سطحی با دانشگاهها گسترش یابد. مسؤولان میتوانند از ایدههای جدید و بهروز جوانان در مسیر كار خود استفاده كنند. متاسفانه در حال حاضر حلقه وصلی بین جوانان مستعد با مراكز كسب و كار وجود ندارد. معتقدم وزارت ورزش و جوانان باید متولی ارتباط و تعامل دستگاههای اجرایی كشور با جوانان شود و بتواند از طریق كشف استعدادها آنها را به دستگاههای مربوط معرفی كند تا از ظرفیت آنها استفاده شود. بقیه دستگاههایی كه زیر نظر دولت نیستند هم میتوانند از این ظرفیت وزارت استفاده كنند یا خودشان سازوكاری مشابه این ساختار را برای بهكارگیری جوانان ایجاد كنند. البته باید نظارت دقیق هم روی این سازوكار از سوی نهادهای نظارتی صورت بگیرد كه در این موضوع دوگانه پول و پارتی در دستگاهها رخنه نكند كه بیكفایتها جای با استعدادها را پر كنند و ما در مسیر اجرای این ایده و مطالبه رهبر انقلاب دچار انحراف شویم.
جوانان باید خود را اثبات كنند
امیرحسین ثابتی / عضو ادوار بسیج دانشجویی دانشگاه تهران
جوانگرایی مدیریتها تنها بهواسطه بازنشسته شدن و كنار رفتن اجباری مدیران كهنسال و سالخورده میسر نمیشود بلكه جوانان باید به دور از شعارها و حرفهای كلیشهای و پرهیز از كارهای تكراری گذشته توانمندیهای خود را در عرصههای مختلف عرضه كنند. شاید كنار رفتن مدیران كهنسال بخش كوچكی از این روند باشد و آنچه بیش از همه باید به آن توجه داشت، این است كه جوانان در هر عرصهای هستند، در عمل نشان بدهند از چه ابتكار عملی برخوردارند و اساسا اقدامات آنها چه تفاوتی با رویكردهای نسل مدیران قدیمی دارد. اگر این مسیر درست طی شود حتما نسبت به جوانان اطمینان حاصل خواهد شد. از سویی دیگر تجربه نشان داده كه جوانان در حوزههای مختلف فكری، فرهنگی و علمی در مقایسه با مدیران فعلی موفقتر عمل كردند و براساس سن و سال جوانتری كه دارند از اراده بیشتری برای ایجاد تحول برخوردارند و شناسایی این جوانان هم كار پیچیدهای نیست. از سویی دیگر مدیران فعلی هم باید از انصاف لازم برخوردار باشند و به این نتیجه برسند كه حضور جوانان در عرصه مدیریتی، زمینه را برای نشاط و تحول بهتر فراهم خواهد كرد.
الگوبرداری از مدیریت دهه 60
عبدالمطهر محمدخانی / مدیر اتاق خبر خبرگزاری فارس
طبیعتا هر تغییری در حوزه نیروی انسانی بهویژه آنكه در سطوح بالای مدیریتی باشد و از آن مهمتر اگر منجر به تغییر نسلی در عرصه مدیریت شود از حساسیت بالایی برخوردار است. بنابراین وقوع چنین اتفاقی صرفا با طرح شعار یا مطالبه، انجام نخواهد شد. برای رسیدن به چنین هدفی نیاز است كه یك بستر تربیتی فراهم شود تا این تغییر نسلی شكل بگیرد.
به عبارت دیگر باید فرصتها برای تربیت نسل جوانی از مدیران كشور فراهم شود. البته این سخن بدان معنا نیست كه كشور با شیوههای سابق مدیریتی اداره شود و جوانان در محافل آكادمیك و دانشگاهی ادامه تحصیل دهند و دورههای تربیتی مجزایی از واقعیت كشور را فرابگیرند و بعد در یك زمانی خروجی آن محافل دانشگاهی وارد عرصههای مدیریتی شود.
معتقدم كه این بستر تربیتی باید در درون ساختار مدیریت اجرایی كشور شكل بگیرد. یعنی همان تجربهای كه در دهه 60 برای كشور اتفاق افتاد و جوانان در عرصه عمل توانستند خود را اثبات كنند. الان هم یك تفاوت عمده با گذشته دارد بدین معنا كه نسل قدیمیتر از مدیران هم وجود دارد برای اینكه در مواقع لازم به جوانان كمك و مشورت بدهد. بنابراین میتوان همان الگوی دهه 60 را با اصلاحات و رفع نواقص گذشته دوباره تكرار كرد.
تبعیض مثبت به نفع جوانان
محمد صالح مفتاح / مدیر مسؤول پایگاه خبری فردا
جوانگرایی و جوان شدن سازوكار مدیریتی كشور به معنای آن نیست كسانی كه صاحب تجربهاند باید كنار گذاشته شوند. بلكه منظور این است كه فضایی باید مهیا شود تا جوانان صاحباندیشه و با تحصیلات عالیه در محیطی عادلانهتر بتوانند مسؤولیتها را به عهده گیرند. در كشور ما سازوكار ارتقا و انتخاب مدیران و بررسی صلاحیتهای لازم برای تصدی مناصب خیلی روشن و شفاف نیست. عموم ارتقاها براساس ارتباط و شناخت فردی صورت میگیرد كه البته بر همین اساس انتخاب افراد سالم و ناسالم در این سازوكارها محتمل است. بسیاری از جوانان صاحب توانمندیهایی برای اداره كشور هستند و بهتر از مدیران كهنسال میتوانند كارها را پیش ببرند. شناسایی، انتخاب و ارتقای چنین جوانانی باید به صورت مستمر ادامه پیدا كند و همچنان مدیران باتجربه در دسترس باشند و در كنار آن جوانان با تدبیر هم فرصت برای كار و فعالیت داشته باشند. از سوی دیگر انتقال تجربه نیز باید در یك فرآیند تدریجی اتفاق بیفتد. از سوی دیگر برخی مدیران باسابقه هم باید از انصاف لازم برخوردار باشند و با توجه به توانمندیهای موجود در بین جوانان با كنارهگیری، فرصت را برای فعالیت بیشتر آنان فراهم كنند. برخی مدیرانی كه از ابتدای انقلاب به عنوان مدیر فعالیت داشتند، الان مشاغل متعدد دارند و با توجه به تصمیماتی كه اتخاذ شد براساس فرآیندی مشمول بازنشستگی شدند. اگر این روند براساس قاعده منظم و مشخصی صورت گیرد كه ساختار ارتقا و رشد مدیران معلوم باشد به كارآمدی جدیتری در عرصه مدیریتی كشور دست پیدا خواهیم كرد. حداقل برای یك دوره كوتاه باید تبعیض مثبت به نفع جوانان صورت گیرد.