تفریح فرهنگی یك خانواده معمولی چند؟
همیشه آمار و ارقام سنجه مناسبی بودهاند برای بیرون كشیدن یك نظام ثابت از یك رویداد؛ به این مفهوم كه فرهنگپژوهان با رصد كردن این آمار و ارقام توانستهاند به نكتهای برسند كه شاید در نگاه اول به آن آمار و ارقام خودش را نشان ندهد و شاید ارتباطی میان زمان اختصاص یافته به فعالیت تفریحی و فرهنگی در فعالیتهای گذران وقت ایرانیان بر حسب ساعت و دقیقه با قیمت بلیت سینماها در حال حاضر پیدا نكنیم اما اگر كمی دقت كنیم شاید بتوانیم نه تنها ارتباطی میان این دو گزاره پیدا كنیم بلكه بتوانیم نظامی از آن استخراج كنیم كه به ما نشان میدهد سبد كالای فرهنگی ایرانیها امسال چقدر خالیتر شده است. در این گزارش جمع و جور ما سعی كردیم تنها همان آمار و ارقام را با محوریت یك خانواده چهارنفری بررسی كنیم؛ بررسی نه به مفهوم كشیدن یك نتیجه نهایی برای ثابت كردن موضوعی بلكه تنها میخواهیم ببینیم تفریحات فرهنگی معمولی برای یك خانواده چهار نفری در وضعیت فعلی چقدر آب میخورد.
هنرهای نمایشی یا همان تئاتر خودمان بخشی از هنری است كه البته به نسبت بقیه همقطارانش در سطح بالاتری قرار دارد. قیمت بلیت نمایش همیشه از سینما بیشتر بوده است به طوری كه پایینترین رقم در بین كارهایی كه بهعنوان مثال این روزها روی صحنهاند با 20 تا 25 هزار تومان به تماشاخانههایی مثل حوزه هنری، عمارت روبهرو، نوفل لوشاتو، تماشاخانه سنگلج، پردیس تئاتر تهران، تماشاخانه مهرگان اختصاص دارد؛ ارقامی كه البته چندان به تماشاخانهها برنمیگردند و خیلی وقتها بهواسطه حضور چهرهها یا سر و صدای خبری كه برای یك نمایش به راه میافتد، تا بیشتر از 200 تومان هم پیش میروند و مثل «بینوایان» تبدیل به نمایشهای اشرافی میشوند كه خیلیها تنها برای عكس گرفتن به آن سر میزنند. در كنار پایینترین ارقام و اشرافیها كه آمار نهچندان زیادی را به خود اختصاص میدهند، در رده میانی برای خیلی از نمایشها و تماشاخانه قیمتها اغلب از 35هزار تومان شروع میشوند و تا 50هزار تومان هم میرسند. اگر بخواهیم به طور میانگین قیمت بلیت نمایش را 45 هزار تومان در نظر بگیریم یك خانواده چهار نفره اگر در ماه فقط بخواهد یك اثر را ببیند، باید 180 هزار تومان را صرف خرید بلیت كند، رقمی كه بدون احتساب هزینه رفت و آمد یا خوراكی بهدست میآید. بهطور كلی با آنکه برای سال گذشته آمار دقیقی ارائه نشده، میتوان تعداد حدودی مخاطبان را نزدیك به 40هزار نفر تخمین زد.
165 هزار تومان
سینما هنوز هم كه هنوز است محبوبترین تفریح فرهنگی خانوادههای ایرانی است. فارغ از قیمت بالای یك تئاتر نسبت به بلیت سینما خود سینما رفتن و فیلم دیدن هنوز در انحصار یك قشر خاص نیست و همین موضوع به فراگیری سینما، بهعنوان تفریح محبوب خانوادههای ایرانی كمك كرده است. شاید دلیل دیگر این موضوع منحصر بودن تئاتر به تهران است و هنوز كار جدی تئاتر در شهرستانها به فراگیری پایتخت نیست. تعداد سالنهای سینما اما در سراسر ایران هم از گستردگی بیشتری برخوردار است و هم نمایش فیلم هزینه كمتری نسبت به اجرای یك تئاتر در شهرستان دارد. با همه این اوصاف اما حالا سینما رفتن هم تفریح خیلی ارزانی به نظر نمیرسد، این را میشود از پیشفروش شدن بلیت سینماها در روزهای شنبه و سهشنبه -كه بلیت سینماها نیمبهاست-هم متوجه شد. حالا میانگین بلیت سینما در اغلب سینماهای كشور برای هر فیلم 15 هزار تومان است. البته كه میتوان در تهران سینماهایی را پیدا كرد كه برچسب ممتاز ندارند و در آنجا میشود با 12 هزار تومان هم به تماشای فیلم نشست اما بلیت سینما در اغلب سینماهای تهران همان 15هزار تومان است كه با این اوصاف برای یك خانواده چهارنفری هزینه بلیت سینما 60 هزار تومان آب میخورد. اما چه كسی است كه نداند تنها هزینه سینما رفتن هزینه بلیت سینما نیست و احتمالا باید یك هزینه صرف غذا را هم به آن اضافه كرد. نگاهی به برخی منوهای غذای فودكورت پردیس سینمایی چارسو -كه بهدلیل تنوع بالای رستورانهای آن و البته موقعیت جغرافیایی قرار گرفتن این پردیس در مركز شهر انتخاب شده است - نشان میدهد یك پیتزای معمولی بین 35 تا 45 هزار تومان قیمت دارد، اگر خواهان غذای ایرانی هم باشید چندان تفاوتی ندارد كه گستره قیمت غذاهای ایرانی آن هم بین 25 تا 55 هزار تومان نوسان دارد حالا اگر میانگین هر پرس غذا برای یك نفر را همان 35 هزارتومان در نظر بگیرید و حتی این را هم در نظر بگیرید که خانواده كم خوراكی هستید و برای چهار نفر سه پرس غذا در نظر بگیرید، در كمترین حالت ممكن شما باید حدود 105هزارتومان صرف غذای دورهمی با خانواده كنید كه با احتساب پول بلیت یك تفریح معمولی سینما رفتن همراه با خانواده برای شما چیزی حدود 165 هزارتومان آب میخورد.
160 هزار تومان
یكی از اقلامی كه خیلی وقت است تا حد زیادی از سبد خرید خانوادهها كنار گذاشته شده، كتاب است. تولیدات فرهنگی كه هر وقت آماری از سرانه آن منتشر میشود، جز حس غم و ناامیدی چیزی عایدمان نمیشود. اما به این كه چرا چنین اتفاقی رخ داده، دلایل و پاسخهای زیادی وجود دارد. در وهله اول علاوه بر بحث فرهنگسازی و عادت بهخرید كتاب به عنوان یك اتفاق روتین، باز هم داستان اعداد و ارقام و قیمتها مطرح میشود. در این بازار با توجه به طرحهای تخفیفی كه اجرای آنها در ایامی مثل پاییز یا بهار باعث میشود تا آمار خرید این مجموعه تكانی بخورد، معلوم میشود كه مردم آنقدرها هم به كتابها بیمیل نیستند و قیمت از عوامل اصلی است كه تعیین میكند یك خانواده چقدر میتواند سراغ خرید این كالای پربار برود. این روزها رقمی كه باید برای پرداخت یك كتاب با حدود 250 صفحه پرداخت شود، بهطور میانگین با كاغذ و كیفیت معمولی، آن هم اگر عكس و طرح خاصی نداشته باشد، 35 هزار تومان است. این یعنی باز هم اگر یك خانواده استاندارد چهار نفره بخواهد در ماه برای هر كدام از اعضا، یك كتاب تهیه كند باید دستكم 160 هزار تومان كنار بگذارد. اینجاست كه با توجه به خرج و مخارج زندگی خیلیها ترجیح میدهند تا این مبلغ را صرف خوراك یا لباس و دیگر موارد لازم برای زندگی كنند. همچنین از آنجا كه قیمت كاغذ به نسبت خیلی از اقلام افزایش عجیب و غریبی داشته و چند برابر شده است، این هزینه روز به روز در حال طی كردن سیر صعودی است كه باعث میشود تا بیش از پیش دست و دل خیلیها به خرید كتاب نرود. در كنار اینها خیلی از كشورها گذرگاههای فرهنگی دارند كه انواع و اقسام كتابها را در حاشیه خیابانها برای عابران به نمایش میگذارند اما در كشور ما همان دو محله معروف كریمخان و انقلاب كه كم و بیش چنین اتفاقی را داشتند، در حال جمع كردن هستند و این یعنی كتاب روزبهروز از جلوی چشمها دورتر میشود، تا جایی كه سرانه مطالعه در ایران تنها به 5/12 دقیقه در روز میرسد. بدیهی است كه در یك شرایط نامناسب معیشتی طبقه علاقهمند به تفریح فرهنگی برای گذران زندگی اولویتبندیهای مخصوص خودش را دارد و بدیهیتر اینكه میان این اولویتها تفریح فرهنگی ایرانیها اولویت پایینتری نسبت به معاش و زندگی دارد. با یك حساب سرانگشتی و معمولی یك خانواده چهار نفره ایرانی اگر بخواهد در یك ماه تنها یك جلد كتاب بخرد و یك بار سینما برود و یك تئاتر ببیند و بدتر از آن به تماشای یك اجرای كنسرت برود باید 885 هزارتومان بابت آن بپردازد. شاید همین است كه سرانه مطالعه كمتر شده است، سلیقه سینمایی ما تنزل پیدا كرده است و از تئاترهای فاخر و اندیشهمحور خبری نیست.
400 هزار تومان
چند سالی است كه اجرای كنسرت در شهرها جان و رونق بیشتری گرفته است. اجرای كنسرتها آنقدر هست كه لغو چند تایی از آنها حسابی سر و صدا میكند و حاشیه میسازد. آنطور كه سیدعلی صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سال گذشته گفته است تنها در یك سال بالغ بر 8000 كنسرت برگزار شده است كه خب همین آمار نشان میدهد آرام آرام موسیقی توانسته بهعنوان یك تفریح فرهنگی میان ایرانیها جایی برای خودش باز كند. همین اقبال به اجرای كنسرتها برای تولیدكنندگان آثار موسیقی هم جذابیت بسیاری دارد؛ در این میان خوانندههای بسیاری بودهاند كه بدون داشتن حتی یك آلبوم مستقل تورهای چندماهه اجرای كنسرت در سراسر ایران برگزار كردهاند. از همه اینها كه بگذریم اما نكته همیشه حاشیهای كنسرتها مربوط میشده است به قیمت بالای این اجراها. همین حالا اگر سری به سایتهای فروش بلیت كنسرت بزنید متوجه میشوید در حال حاضر گرانترین تفریح فرهنگی برای یك خانواده رفتن به یك كنسرت است. البته كه گستره قیمتها با توجه به خواننده و گروه اجرا و سبك و سیاق و محل اجرا و صندلی تماشاگر بسیار متفاوت است. در باب سبك و سیاق اجراها بدیهی است موسیقی پاپ جزو گرانترین كنسرتهاست و سپس موسیقی محلی و نواحی و سنتی و موسیقی كلاسیك قرار گرفته است. بهعنوان مثال قیمت بلیت كنسرت فرزاد فرزین كه شهریور سال گذشته در مركز همایشهای برج میلاد برگزار شده بین 45 تا 150هزار تومان بود. این تفاوت قیمت تنها به محل قرار گرفتن خریدار بلیت در كنسرت مربوط است. البته میانگین قیمت این بلیتها در شهرستانها به نسبت تهران كمتر است. اما معمولا بلیت كنسرت همه خوانندههای پاپ چه آنها كه به نوعی روی بورس هستند و چه آنها كه كمی سختتر سالنها را پر میكنند بین 45 تا 150 هزار تومان قیمت دارد. این قضیه درباره موسیقی سنتی با یك افت قیمت قابل توجهی همراه است. این موضوع البته برای همه موسیقیدانهای سنتی صدق نمیكند اما بهطور معمول برای تماشای یك كنسرت موسیقی سنتی بین 30 تا 120 هزارتومان باید بپردازید. مصداقهای این نكته هم خیلی دمدست است. قیمت بلیت كنسرت حسامالدین سراج كه اردیبهشت امسال در تالار وحدت اجرا میشود بین 50 تا 120 هزارتومان است، در حالی كه قیمت بلیت كنسرت كوارتت فیلارمونیك تهران بین 30 تا 50 هزار تومان است. همین حالا اما قیمت بلیت كنسرت شهر خاموش كیهان كلهر50 تا 160 هزارتومان به فروش میرسد. البته در بازار سیاه این رقم تا دو میلیون تومان هم رفته است. اما به گواه آمار مخاطب، كنسرتهای پاپ با فاصله بیشتر از دیگر سبكهاست. اگر میانگین قیمت بلیت این كنسرتها را برای یك خواننده معمولی صد هزار تومان در نظر بگیرید فارغ از همه هزینههای جانبی مثل غذا خوردن یا حمل و نقل برای یك خانواده چهار نفری 400 هزار تومان آب میخورد.
-
رأی اعتماد مردم به نهادهای امدادی
-
طرح زمینگیر کردن تروریستهای آمریکایی
-
ماجرای موجود عجیب هامون
-
ماجرای موجود عجیب هامون
-
تفریح فرهنگی یك خانواده معمولی چند؟
-
استفاده ابزاری از بچهها
-
دخل و خرج برداشت از صندوق
-
ناگفتههای بازداشت جولیان آسانژ
-
نبرد با فاضلاب
-
داستان فوقنمادین طبیب و چشم و گوشت
-
نقشه رحمان چیست؟