نسخه Pdf

دو گلوله در قلب بیوفای معشوقه و دو گلوله در قلب شکسته عاشق!

دو گلوله در قلب بیوفای معشوقه و دو گلوله در قلب شکسته عاشق!

مهمانان دهكده در سكوتی دلچسب و جانبخش به‌سر می‌بردند، ناگهان شلیك چهار گلوله پیاپی،آرامش روستا را برهم زد و به‌دنبال آن، یك پسر و دختر جوان در خون خود غوطه‌ور زدند. این دو جوان كه یكی دیپلمه و دیگری دانشجو بود چرا و چگونه كشته شدند؟

این سؤوالی بود كه بلافاصله پس از وقوع فاجعه بر لب‌های مردم نقش بست. خبرنگار مجله جوانان كه دراین‌باره تحقیق كرده چنین گزارش می‌دهد:
شكوفه عشق در دل 2 جوان
سال گذشته مینا 18 ساله و فرج دو تن از جوانان ارومیه دل به عشق یكدیگر نهادند و چون دیپلم خود را گرفته بودند با هم عهد بستند كه پس از اشتغال به‌كار و تهیه مقدمات به عقد و ازدواج یكدیگر درآیند. در همان سال مینا در كنكور سراسری قبول می‌شود و در رشته الكترونیك دانشگاه شیراز شروع به تحصیل می‌كند.
عهدشكنی و نامزدی دوباره
در شیراز مینا قول و قرار عاشقانه خود را با فرج فراموش می‌كند و عاشق جوان دانشجوی همكلاسی خود به نام حسین می‌شود و با او قرار ازدواج می‌گذارد و طی مراسم خاصی با حضور دوستانش نامزدی خود و حسین را رسما اعلام می‌دارد.
شلیك 4 گلوله
در بازگشت او، فرج با شور و شوقی وصف نشدنی به دیدار نامزدش مینا می‌رود ولی مینا كه عشق او را بفراموشی سپرده و با جوان دیگری نامزد شده با فرج گرم نمی‌گیرد. فرج تحقیق می‌كند و می‌فهمد ماجرا از چه قرار است. عصر یكی از روزهای هفته گذشته، در حالی كه اسلحه كمری تهیه كرده و در جیبش پنهان ساخته، به دیدار مینا می‌رود و به او می‌گوید: مینا باید باهم فرار كنیم.!
مینا قبول نمی‌كند. فرج اسلحه‌اش را می‌كشد و به طرف مینا می‌گیرد و می‌گوید: یا پیشنهادم را قبول كن یا آماده مرگ باش.
مینا باز هم از قبول پیشنهاد فرج سرباز می‌زند و در این هنگام، فرج ماشه را می‌كشد و دو گلوله در قلب دختر جوان شلیك می‌كند. مینا بلافاصله نقش زمین می‌شود و در خون خود غوطه میخورد. فرج پس از كشتن مینا، دو گلوله هم در قلب شكسته خود جای می‌دهد و در كنار معشوق بی‌وفا جان می‌دهد.
پدر مینا چه می‌گوید
ماجرا به پاسگاه ژاندارمری محل اطلاع داده می‌شود و مامورین بی‌درنگ تحقیق در این‌باره را آغاز می‌كنند. حسن، پدر 58 ساله مینا در یك گفت‌وگوی اختصاصی چگونگی وقوع فاجعه را تایید می‌كند ولی می‌گوید: ما از رابطه عاشقانه و جریان نامزدی مینا و فرج اطلاعی نداشتیم و همچنین از نامزدی مینا و حسین هم بی‌خبر بودیم. فقط مینا به مادرش گفته بود كه فردا چند نفر از شیراز به خواستگاری من می‌آیند. با آنها رفتار خوبی داشته باشید و هرچه گفتند قبول كنید. من و مادرش بیش از این چیزی نمی‌دانیم.
نامه عاشق شكست خورده
دراین‌باره پرونده‌ای تشكیل شد كه به دادسرای ارومیه فرستاده شد و بازپرس شعبه یك مامور رسیدگی به آن شد.
خبرنگار ما در گزارش خود اضافه می‌كند: من در تحقیقات بعدی خودم اطلاع یافتم كه فرج قبل از كشتن مینا و خودش، درباره تصمیم خود نامه‌ای نوشته و در آن یادآور شده است: من مینا را به این علت می‌كشم چون عهد خود را شكسته و قول و قرارش را زیر پا گذاشته و برای این‌كه دختران بدانند كه شكستن دل پسرها كار ساده‌ای نیست. تصمیم گرفتم معشوق بی‌وفا و عهد شكن خودم را بكشم. خودم را هم می‌كشم چون واقعا مینا را دوست داشتم و بعد از او دیگر نمی‌توانم كسی را دوست داشته باشم یا با دختری ازدواج كنم. امیدوارم این واقعه برای دختران جوان درس عبرتی باشد.
در هر حال، هم‌اكنون این ماجرا در دادسرای ارومیه تحت تعقیب و رسیدگی است و در تمام شهر از این فاجعه غم‌انگیز حرف می‌زنند.
مجله جوانان
19 تیر 1357