سالهای دور از قصه !
گزارشی درباره سریال شبکه نمایش خانگی «سالهای دور از خانه» كه تا اینجا نشانی از یك اثر موفق ندارد
فارغ از برخی بریز و بپاشهای بیرویه و وجود بعضی از سرمایههای مشكوك كه در این چندوقت اخیر، پای تعدادی از سرمایهگذاران و تهیهكنندگان را به میز محاكمه كشانده، ضعف و سردستی بودن اغلب آثار هم، پاشنه آشیل شبكه نمایش خانگی است. درواقع با سریالهایی طرفیم كه از بیرون غلط انداز و پرهیاهو به نظر میرسند اما خود آثار چیز جذابی در چنته ندارند. سازندگان این سریالها بیشتر از فضای بازتر شبكه نمایش خانگی، سوءاستفاده میكنند و با ترفندها و موضوعات و سوژههایی ملتهب و مبتنی بر خطوط قرمز سعی در جذب مخاطب دارند، اما این شكل توقع و بهره برداری نادرست از اثر هنری، شاید در ابتدای امر باعث كنجكاوی برخی مخاطبان برای تماشا شود، اما در ادامه و با آگاهی تماشاگر از كیفیت محصول و با برآورده نشدن انتظارات، به هیچ وجه موفقیت اثر را تضمین نخواهد كرد و رای به شكست آن میدهد. این اتفاقی است كه تقریبا برای چند سریال اخیر شبكه نمایش خانگی افتاده؛ حتی دو سریال تازه این شبكه یعنی سالهای دور از خانه و هیولا هم باوجود اینكه چند قسمتی از آنها بیشتر عرضه نشده، از ضعف روایتی و جذابیت قصه رنج میبرند و مخاطبان چندان با آنها ارتباط برقرار نكردهاند؛ ضمن اینكه در همین چند قسمت ارائه شده هم نشانهای دال بر موفقیت آثار در ادامه هم وجود ندارد، مگر اینكه در روند قصه و شخصیتها تغییراتی اساسی ایجاد شود. عجالتا امروز سراغ سالهای دور از خانه رفتهایم كه از آن به عنوان اولین اسپینآف ایرانی نام میبرند.ادامه در صفحه 11
تیتر خبرها