گزارشی از تبعات كمبود كاغذ به بازار كتاب و روزنامه محدود نمیشود
خطر گرانی کاغذ برای سلامت مردم!
نفس مطبوعات به شماره افتاده، حال و روز چاپ و نشر كتاب هم زارتر از همیشه است؛ بحران كمبود كاغذ انگار پا گذاشته باشد بیخ گلوی نشر و كتابها و روزنامهها را هر روز لاغرتر میكند . دغدغه پیدا كردن كاغذ، حالا نگرانی بزرگ همه آنهایی است كه در این دو حوزه دستی بر آتش دارند؛ همه آنهایی كه نمیدانند چه سرنوشتی در انتظارشان است. این اما یك روی سكه كمبود كاغذ است؛ همان طرفی كه خیلیها از دور به نظارهاش نشسته اند و به خیال خودشان جزو همان مشكلاتی كه تبعاتش دامنگیر آنها نمیشود! روی دیگر سكه اما این را نمیگوید. آن طرف سكه كمبود كاغذ در كشورمان، مشكلاتی ردیف شده اند كه آهسته آهسته سرریز میشوند به زندگی همه مردم؛ پاورچین پاورچین جلو میروند و میرسند تا پشت در خانه ها، بیمارستانها، مدارس، دانشگاهها، كارخانهها؛ هرجایی كه رد و نشانی از كاغذ باشد؛ كاغذی كه این روزها مچاله شده اما مچالهاش هم حكم كیمیا را پیدا كرده است.
میرباقری در ادامه از مصرف كاغذ در صنایع بسته بندی، در تولید دفتر و كاغذ A4 و مصارف دیگر هم خبر میدهد و میگوید: عمده مشكل الان در مصارف كاغذ برای بستهبندی بهوجود آمده است؛ چه بستهبندی مواد غذایی چه بسته بندی مواد دارویی یا بهداشتی. در مصارف بستهبندی مواد دارویی، خیلی چیزهای ساده دیده نمیشود مثلا آن بروشورهای توضیح و طرز مصرفی كه داخل بستهها میگذارند، برای همه اینها به كاغذ نیاز است. اصلی ترین پایه همه این كارها كاغذ تحریر است كه الان قیمتش خیلی زیاد شده .
ضربه كمبود كاغذ به صنعت تولید دارو
این قسمت ماجرا، تلخ است! جایی كه بحران كمبود كاغذ وصل میشود به دارو و درمان؛ به بیمارانی كه به هردلیل نیازمند درمان میشوند. عجیب باشد یا نه، كمبود دارو، سر یك پیچ در گذر درمان این بیماران، چشم انتظارشان ایستاده است؛ پیچ گرانی!
دورنمای این مشكل را حسن قاضیزادههاشمی، وزیر سابق بهداشت و درمان كشورمان شهریور سال گذشته دیده بود كه درخصوص بستهبندی كاغذ و صنعت چاپ در بخش دارو هشدار داد. قاضیزادههاشمی آن روزها كه بحث تحریمها در كشورمان داغ بود، از تاثیر مشكل كمبود كاغذ بر قیمت داروها گفت؛ از اینكه این مشكل میتواند در قیمت دارو تاثیرگذار باشد، چرا كه این بخش ارز دولتی دریافت
نمیكند.
این موضوع را مهرداد علیمیان، عضو هیات مدیره سندیكای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران هم به یك شكل دیگر تایید میكند و او هم به صف افرادی میپیوندد كه از افزایش غیرمنطقی قیمت مقوا و كاغذ گلایهمند است.
علیمیان به ما میگوید: درحال حاضر به خاطر كمبود مقوای بستهبندی دارو، بازار مشكل دار و متلاطم است. ما مجبوریم مقوا و كاغذ را از بازار آزاد بخریم كه این كار هم تبعات خودش را دارد و قطعا روی قیمتها اثر میگذارد.
علیمیان در توضیح بیشتر به قیمت مقوا اشاره میكند و میگوید: سال قبل همین موقع مقوا را 3000 تومان میخریدیم و الان رسیده به بالای 20 تا 25 هزارتومان و تازه فروشنده به ما فاكتور هم نمیدهد. همین باعث میشود كه برای مثال یك جعبه ساده قرص 6000 تومانی، چندصد تومان هزینه مقوا داشته باشد كه اصلا انصاف نیست.
نوشتافزاری كه گران میشود
حرف كمبود كاغذ كه میشود یك نگرانی تندوتیز میدود ته ذهن همه پدرومادرهایی كه بچه مدرسهای دارند؛ اینكه تكلیف كتاب و دفتر آنها در طول سال تحصیلی چه میشود؟ اینكه نكند پس لرزههای كمبود كاغذ در بازار و گرانیاش، كتاب و دفتر را از كیف مدرسه بیش از 14 میلیون دانشآموز كشور حذف كند. به این نگرانی حداقل در زمینه كتابهای درسی، وزیر آموزش و پرورش یك پاسخ واضح داده است؛ اینكه این وزارتخانه برای سال 98 كمبود كاغذ ندارد!
محمد بطحایی با تایید اینكه مساله كاغذ و تجهیزات چاپ، یك مساله برای كل كشور است، گفته خوشبختانه با مساعدت بانك مركزی در تامین ارز مورد نیاز برای واردات كاغذ، مشكل كمبود كاغذ برای چاپ كتب مدارس را در سال ۹۸ نداریم. گرچه حسین طلاییزواره، معاون توسعه منابع و پشتیبانی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی یك راهحل هم برای كمبود احتمالی كاغذ در چاپ كتب درسی پیشنهاد داده و گفته بهتر است به موازات چاپ كتب درسی، الكترونیكی كردن كتابهای درسی هم پیگیری شود تا در بخشها یا مناطقی كه برخوردار هستند و میتوانند از خدمات الكترونیكی كردن كتاب درسی استفاده كنند، با اجرای این طرح، مشكل برطرف شود.
با این حال و با وجود مشخص شدن تكلیف كتابهای درسی، بحث بودن یا نبودن دفترهای مشق همچنان پابرجاست؛ این را موسی فرزانیان، رئیس اتحادیه فروشندگان نوشت افزار و لوازم مهندسی به ما میگوید و از مشكلاتی خبر میدهد كه با وجود ادامه روند كمبود كاغذ، در بازار تولید و فروش دفتر بهوجود میآید.
فرزانیان توضیح میدهد: وقتی كاغذ به دست صحافها نمیرسد، دفتر هم تولید نمیشود. اگر هم تولید شود قطعا در قیمتش اثر میگذارد.
ناگفته پیداست افزایش قیمت، تاثیر مستقیم كمبود كاغذ در بخشهای مختلف مصرفیاش است؛ افزایشی كه بعد از اثرگذاریاش در قیمت دارو، حالا به بحث نوشتافزار هم رسیده است. فرزانیان در همین رابطه میگوید: «وقتی كاغذ بهصورت مستقیم به صنف صراف نمیرسد و باید آن را از بازار آزاد تهیه كنند، قیمت كارِ تمام شده هم در نهایت به نرخ بازار آزاد تعیین میشود. اگر كاغذی با قیمت دلار 4200 تومانی دفتر میشد، میتوانستیم بگوییم كه قیمت دفتر هم بر همین مبنا باشد اما وقتی از بازار آزاد تهیه شده، انتظاری جز افزایش قیمتها نمیتوان از آن داشت.»
با این وجود رئیس اتحادیه فروشندگان نوشتافزار و لوازم مهندسی پیشنهاد میدهد كه در فرصت باقیمانده تا سال تحصیلی جدید، هرچه سریعتر كاغذ مورد نیاز را حداقل به دست كارخانههای عمده تولیدكننده دفتر برسانند تا مهر امسال جماعت دانشآموز كشور، بیدفتر نمانند.
كمبود كاغذ بستهبندی و نگرانی بازیافت دوباره
قفسه سوپرماركتها و كابینت آشپزخانهها، پر است از مواد غذایی با بستهبندی كاغذی و مقوایی؛ مواد خوراكی مختلفی كه نقشی پررنگ در سبد غذایی خانوارها دارند و حالا بستهبندیشان برای عرضه به بازار مصرفی، با بحران كمبود كاغذ و مقوا گره خورده و به یك دغدغه تبدیل شده؛ دغدغهای كه خیلیها را یاد تابستان سال گذشته میاندازد؛ درست همان موقعی كه خبرگزاریها از كمبود كارتن مناسب برای بستهبندی خرماهای مضافتی خبر دادند و از قول محسن رشید فرخی، رئیس انجمن ملی خرمای ایران نوشتند كه كمبود كارتنهای مناسب برای جمعآوری خرماهای مضافتی باعث شده تا صدها تن محصول روی دست نخلداران برخی مناطق خرماخیز كشور باقی بماند!
محدود بودن منابع تامین كاغذ و سرریز این مشكل به بحث بستهبندی كالاها، باعث شده بسیاری از كالاها روی خط تولید منتظر بمانند و دستاندركاران صنعت بستهبندی كالاها از این موضوع گلایه كنند كه تقاضا برای مقوا و بستهبندی آنچنان بالارفته كه به محض ورود كاغذ به كارخانه بهطور مستقیم وارد خط تولید میشود و در مقابل به دلیل كمبود كاغذ اجازه استفاده از ظرفیت كامل تولید فراهم نمیشود.
چگونگی جبران این كمبود در بحث بستهبندی مواد غذایی، اما یكی از دغدغههای بزرگ كارشناسان بهداشت است، متخصصانی كه نگرانند، كاغذها و كارتنهای مستعمل به طرق مختلف جمع آوری و بدون نظارتهای بهداشتی بازیافت شوند و دوباره به كاغذ بسته بندی و كارتن و مقوا تبدیل شوند و در نهایت سلامت مصرف كنندهها را به خطر بیندازند.