از پدربزرگت بپرس رفیق!
همهچیز از آن روز شروع شد كه شماره 6 ما موی دماغش شده بود؛ او پشت خطزن لهستانیها بود و سیدمحمد موسوی دفاع روی تور والیبال ایران. نسل طلایی تازهای در والیبال ایران برآمده بود و میهاو كوبیاك كه یكی از فوقستارههای پیشكسوت والیبال لهستان محسوب میشد و فكر میكرد حالاحالاها سلطنتش بر والیبال جهان ادامه خواهد داشت، پشت سد جوانهای ایرانی مانده بود و گاه از كوره درمیرفت. بیشترین مواجهه او بنابر پست بازیاش با موسوی بود. چند باری هم درگیر شدند به لفظ. عكسهایش هم موجود است و حالا كه كاپیتان لهستانیها علیه ما ایرانیها حرف زده، آن عكسها دست به دست میشود. اما ماجرا از چه قرار است؟
كوبیاك چه گفته؟
لهستانیها قرار است برای شركت در لیگ ملتهای والیبال جهان به ایران بیایند و در سالن غدیر ارومیه با تیم ملی والیبال كشورمان بازی كنند. حالا كاپیتانشان گفتوگویی با یك خبرنگار هموطنش كرده و طی این گفتوگو حرفهای عجیبی زده. او گفته: «ایرانیها همیشه طوری وانمود میكنند كه انگار بیگناه و بسیار عالی و خونگرم هستند و در مقابل ما بدترین آدمهای دنیا هستیم ولی به نظر من آنها مردمی بدذات و لعنتشده هستند. گر چه آنها خودشان را «پارس» و نه «عرب» خطاب میكنند ولی برای من چنین ملتی وجود خارجی ندارد. ما بعضی اوقات مجبور هستیم با آنها بازی كنیم ولی آنها برای من وجود ندارند. آنها مثل ماهی بدون افتخار و ضعیف هستند.»
البته این را هم بگوییم كه علاوهبر درگیریهای سابق او با محمد موسوی در بازیهای ملی دو تیم لهستان و ایران، او اردیبهشت گذشته در لباس تیم پاناسونیك ژاپن و در فینال جام باشگاههای آسیا مقابل تیم شهرداری ورامین هم ایستاد و حالا ظاهرا از حاشیههای آن بازی هم گلهمند است: «خیلی بهندرت پیش میآید كه كسی بتواند مرا اینقدر عصبانی و از كنترل خارج كند. بازیكن حریف زیر تور ایستاد و به خانواده من توهین كرد و وقتی من به طرف او رفتم، پشت همتیمیهایش مخفی شد و فرار كرد. دیگر احترامی برای مردم ایران قائل نیستم. من دیگر آنها را نمیبینم و هیچ تفاوتی بین آنها و عربها قائل نیستم». اینها در حالی است كه او پس از همین بازی كه یك ماه پیش انجام شد گفته بود همیشه اذعان داشته كه ایران، والیبال مورد احترامی دارد.
گرچه رسانههای لهستانی با حذف ویدئوهای مربوط به این مصاحبه تلاش كردند آن را یك گفتوگوی غیر رسمی بین یك خبرنگار و كوبیاك جلوه دهند ولی هواداران والیبال در لهستان از این نوع صحبت كاپیتان تیم ملی كشورشان ابراز نارضایتی كردند و خواستار تنبیه و جریمه این بازیكن به خاطر الفاظ غیراخلاقی شدند. هواداران لهستانی گفتهاند: «كوبیاك در زمین والیبال یك فرشته نیست. او همیشه باعث تحریك حریفان میشود و سپس نقش آدم بیگناه را بازی میكند».
منت نگذاشتیم سرتان!
«همه چیز نتیجه جنگ بود، آوارگی تعداد زیادی از لهستانیها حاصل از جنون هیتلر برای اثبات برتری نژادیاش بود و حالا و با گذشت حتی كمتر از صد سال همان لهستان شده است جایی برای جنون ترامپ. این بار اما موضوع ایران است، همان كشوری كه نزدیك 70 سال پیش با وجود همه مشكلات، آغوشش را برای شهروندان لهستانی گشود تا مرهمی باشد بر زخم آوارگان مهاجر جنگزده». اینها سطرهای ابتدایی گزارش خواندنی همكارم میثم اسماعیلی است كه دیماه گذشته با تیتر «رمزگشایی از یك تمبر لهستانی» در روزنامه جامجم منتشر شد. او در این گزارش به لهستانیها كه از یك كنفرانس ضد ایرانی به نفع ترامپ میزبانی كرده بودند، یادآوری كرده بود كه ما در كمتر از یك قرن پیش میزبانهای خوبی برای آنها بودیم و یك تمبر لهستانی را بررسی كرده بود كه آنها با آن از ایرانیان به نوعی تشكر كرده بودند.
یادآوری اینكه ما میزبانان خوبی برای لهستانیها بودیم، مطلقا به معنای این نبود و نیست كه میخواهیم سرشان منت بگذاریم، فقط میخواستیم و میخواهیم بگوییم ما همان آدمها هستیم و نشان دادهایم هر وقت آوارههای جنگهای جهان، به مصیبت، پهلو بگیرند كنارمان، پشتشان میایستیم. این را آقار كوبیاك میتواند از پدربزرگش هم بپرسد.
ما نژادپرست نباشیم
علاوه بر اینكه در واكنش به حرفهای این بازیكن باید حواسمان باشد كه سرشان منت نگذاریم بابت كارهایی كه پدربزرگهایمان روزگاری برای آنها كردهاند، به یك نكته دیگر هم دقت كنیم:
راستش را بخواهید حرفهای كاپیتان هتاك لهستانیها را ما زیاد جدی نگرفتیم. البته كه ناراحتیم، اما این را میگذاریم پای اینكه چند بگومگوی داخل زمین والیبال بین او و بازیكنان ما اینطور عصبانیاش كرده باشد. اما حقیقتا از بخشی از حرفهایش ترسیدیم! نه از خود حرفهایش، نه! از پیامدی كه واكنش به این حرفها میتواند داشته باشد. او گفته فكر میكرده ایرانیها با اعراب فرق دارند و حالا دیده كه نه، مثل هم هستند. خب، مغز كوچك و نژادپرست این بازیكن ظاهرا هنوز در گیر و دار این كلیشههای قومیتی است، اما ما باید مواظب باشیم كه در پاسخ به او نگوییم ما عرب نیستیم و از آنها برتریم. د ر این مورد نباید وارد زمین بازی منحط او شد. حواسمان باشد.
كوبیاك چه گفته؟
لهستانیها قرار است برای شركت در لیگ ملتهای والیبال جهان به ایران بیایند و در سالن غدیر ارومیه با تیم ملی والیبال كشورمان بازی كنند. حالا كاپیتانشان گفتوگویی با یك خبرنگار هموطنش كرده و طی این گفتوگو حرفهای عجیبی زده. او گفته: «ایرانیها همیشه طوری وانمود میكنند كه انگار بیگناه و بسیار عالی و خونگرم هستند و در مقابل ما بدترین آدمهای دنیا هستیم ولی به نظر من آنها مردمی بدذات و لعنتشده هستند. گر چه آنها خودشان را «پارس» و نه «عرب» خطاب میكنند ولی برای من چنین ملتی وجود خارجی ندارد. ما بعضی اوقات مجبور هستیم با آنها بازی كنیم ولی آنها برای من وجود ندارند. آنها مثل ماهی بدون افتخار و ضعیف هستند.»
البته این را هم بگوییم كه علاوهبر درگیریهای سابق او با محمد موسوی در بازیهای ملی دو تیم لهستان و ایران، او اردیبهشت گذشته در لباس تیم پاناسونیك ژاپن و در فینال جام باشگاههای آسیا مقابل تیم شهرداری ورامین هم ایستاد و حالا ظاهرا از حاشیههای آن بازی هم گلهمند است: «خیلی بهندرت پیش میآید كه كسی بتواند مرا اینقدر عصبانی و از كنترل خارج كند. بازیكن حریف زیر تور ایستاد و به خانواده من توهین كرد و وقتی من به طرف او رفتم، پشت همتیمیهایش مخفی شد و فرار كرد. دیگر احترامی برای مردم ایران قائل نیستم. من دیگر آنها را نمیبینم و هیچ تفاوتی بین آنها و عربها قائل نیستم». اینها در حالی است كه او پس از همین بازی كه یك ماه پیش انجام شد گفته بود همیشه اذعان داشته كه ایران، والیبال مورد احترامی دارد.
گرچه رسانههای لهستانی با حذف ویدئوهای مربوط به این مصاحبه تلاش كردند آن را یك گفتوگوی غیر رسمی بین یك خبرنگار و كوبیاك جلوه دهند ولی هواداران والیبال در لهستان از این نوع صحبت كاپیتان تیم ملی كشورشان ابراز نارضایتی كردند و خواستار تنبیه و جریمه این بازیكن به خاطر الفاظ غیراخلاقی شدند. هواداران لهستانی گفتهاند: «كوبیاك در زمین والیبال یك فرشته نیست. او همیشه باعث تحریك حریفان میشود و سپس نقش آدم بیگناه را بازی میكند».
منت نگذاشتیم سرتان!
«همه چیز نتیجه جنگ بود، آوارگی تعداد زیادی از لهستانیها حاصل از جنون هیتلر برای اثبات برتری نژادیاش بود و حالا و با گذشت حتی كمتر از صد سال همان لهستان شده است جایی برای جنون ترامپ. این بار اما موضوع ایران است، همان كشوری كه نزدیك 70 سال پیش با وجود همه مشكلات، آغوشش را برای شهروندان لهستانی گشود تا مرهمی باشد بر زخم آوارگان مهاجر جنگزده». اینها سطرهای ابتدایی گزارش خواندنی همكارم میثم اسماعیلی است كه دیماه گذشته با تیتر «رمزگشایی از یك تمبر لهستانی» در روزنامه جامجم منتشر شد. او در این گزارش به لهستانیها كه از یك كنفرانس ضد ایرانی به نفع ترامپ میزبانی كرده بودند، یادآوری كرده بود كه ما در كمتر از یك قرن پیش میزبانهای خوبی برای آنها بودیم و یك تمبر لهستانی را بررسی كرده بود كه آنها با آن از ایرانیان به نوعی تشكر كرده بودند.
یادآوری اینكه ما میزبانان خوبی برای لهستانیها بودیم، مطلقا به معنای این نبود و نیست كه میخواهیم سرشان منت بگذاریم، فقط میخواستیم و میخواهیم بگوییم ما همان آدمها هستیم و نشان دادهایم هر وقت آوارههای جنگهای جهان، به مصیبت، پهلو بگیرند كنارمان، پشتشان میایستیم. این را آقار كوبیاك میتواند از پدربزرگش هم بپرسد.
ما نژادپرست نباشیم
علاوه بر اینكه در واكنش به حرفهای این بازیكن باید حواسمان باشد كه سرشان منت نگذاریم بابت كارهایی كه پدربزرگهایمان روزگاری برای آنها كردهاند، به یك نكته دیگر هم دقت كنیم:
راستش را بخواهید حرفهای كاپیتان هتاك لهستانیها را ما زیاد جدی نگرفتیم. البته كه ناراحتیم، اما این را میگذاریم پای اینكه چند بگومگوی داخل زمین والیبال بین او و بازیكنان ما اینطور عصبانیاش كرده باشد. اما حقیقتا از بخشی از حرفهایش ترسیدیم! نه از خود حرفهایش، نه! از پیامدی كه واكنش به این حرفها میتواند داشته باشد. او گفته فكر میكرده ایرانیها با اعراب فرق دارند و حالا دیده كه نه، مثل هم هستند. خب، مغز كوچك و نژادپرست این بازیكن ظاهرا هنوز در گیر و دار این كلیشههای قومیتی است، اما ما باید مواظب باشیم كه در پاسخ به او نگوییم ما عرب نیستیم و از آنها برتریم. د ر این مورد نباید وارد زمین بازی منحط او شد. حواسمان باشد.