15 سال بلاتكلیفی به‌خاطر قتل همسر

15 سال بلاتكلیفی به‌خاطر قتل همسر

مردی كه 15 سال قبل همسرش را در حمام خانه‌شان كشته و به‌خاطر ناتوانی اولیای‌دم در پرداخت تفاضل دیه در زندان مانده بود دیروز از قضات دادگاه كمك خواست و درخواست آزادی‌اش را مطرح كرد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، 2 خرداد 83 ، مرد 40 ساله‌ای به نام بهمن به كلانتری 24 كمالشهر كرج رفت و از قتل همسرش خبر داد. پلیس بلافاصله به خانه این مرد رفت و با جسد خونین شهلا 35 ساله روبه‌رو شد. جسد زن جوان با ضربه‌های متعدد چاقو از پا درآمده بود. متهم به قتل  در تحقیقات گفت: از همان ابتدای زندگی مشترك با زنم اختلاف داشتم. به دنیا آمدن فرزندان‌مان هم اختلاف‌های ما را كمتر نكرد. تا این‌كه همسرم پیشنهاد جدایی را مطرح كرد، اما من قبول نمی‌كردم كه توافقی از هم جدا شویم. صبح دوم خرداد بار دیگر با هم درگیر شدیم كه او فحاشی كرد و من كه كنترل اعصابم را از دست داده بودم با چاقو به جان زنم افتادم. 
به‌دنبال اعتراف‌های این مرد و بازسازی صحنه جرم، كیفرخواست صادر و به شعبه 71دادگاه كیفری سابق استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای دامادشان حكم قصاص خواستند. وقتی بهمن پشت تریبون دفاع ایستاد خودش را به دیوانگی زد و به سوالات هیات قضایی پاسخ نداد. 
 با گذشت ده سال از جنایت خانوادگی و در حالی كه پزشكی قانونی اعلام كرده بود گرچه بهمن به اختلال شخصیت مبتلاست اما جنون ندارد، وی بار دیگر پای میز محاكمه ایستاد. در آن جلسه پسر بزرگ مقتول گفت: «من حاضر به قصاص پدرم نیستم. به همین خاطر از خون مادرم گذشت می‌كنم و رضایت می‌دهم.پدرم به‌خاطر اختلاف‌های قدیمی مادرم را كشت. او حالا چند سال در زندان است و به نظرم به اندازه كافی تنبیه شده است. .» 
در ادامه دادگاه پدر و مادر شهلا برخلاف درخواست نوه‌شان به صدور حكم قصاص اصرار كردند.
در پایان آن جلسه، قضات بهمن را به قصاص محكوم كردند. حكم صادره به دیوان عالی كشور فرستاده شده بود كه پدر و مادر شهلا به‌خاطر كهولت سن فوت شدند و خواهرو برادرهای شهلا كه ولی‌دم جدید محسوب می‌شدند درخواست قصاص را مطرح كردند. با این درخواست بهمن بار دیگر از خود دفاع كرد و به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای‌دم محكوم شد، ولی چون اولیای‌دم توان پرداخت تفاضل دیه را نداشتند پیگیر پرونده نشدند و بهمن 15سال در زندان ماند.
وی كه حالا 55 سال دارد طی نامه‌ای از قضات دادگاه كمك خواست و درخواست كرد طبق ماده 429 قانون مجازات اسلامی تكلیفش روشن شود.
وی دیروز در شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران حاضر شد و به قضات گفت: باور كنید من عاشق زنم بودم و نمی‌خواستم از او جدا شوم. قبول دارم اعتیاد داشتم و به همین خاطر گاهی اوقات با شهلا بدرفتاری می‌كردم، اما هرگز نمی‌خواستم او را بكشم.  آخرین بار وقتی با هم دعوا كردیم شهلا به خانه دامادمان رفت و در آنجا ماند. اما دامادمان واسطه شد و همسرم را به خانه برگرداند. آن شب بار دیگر با هم بحث كردیم كه فرزندان‌مان ما را از هم جدا كردند. صبح روز بعد وقتی بچه‌ها در خانه نبودند همسرم گفت دیگر نمی‌خواهد با من زندگی كند و درخواست طلاق داده است. او از من خواست تا دوستانه به دادگاه برویم و توافقی از هم جدا شویم كه عصبانی شدم. او فحاشی كرد و من كه كنترل اعصابم را از دست داده بودم به او حمله كردم. همسرم به حمام رفته بود كه با چاقوی آشپزخانه به سراغش رفتم و او را كشتم .
این متهم گفت: من ۱۵ سال است كه در زندانم. در این مدت شرایط سختی را گذرانده‌ام و به‌خاطر پیگیری نکردن اولیای‌دم بلاتكلیف مانده‌ام. حالا تقاضا دارم با حكم آزادی من موافقت كنید .
در پایان قضات وارد شور شدند تا رای صادر كنند.