حیاتِ حیاتوحش در گرو قانونهای بازدارنده
گاهی وقتها آدم دلش میگیرد؛ بدجور هم میگیرد، فكر میكند دیگر هیچ تلاش و آموزش و كارزاری، كارساز نیست و نمیشود كه نمیشود فرهنگی نادرست (در هر حوزه از اجتماعی گرفته تا محیطزیست) بساطش از جامعه جمع شود و جایش را به فرهنگ و آداب و روشی صحیح و اخلاقمدارانه بدهد.
مصداقهایش البته و خدا را شكر كم است، اما در برخی موارد، یكی هم كه باشد باز زیاد است، مثل رفتار عجیب، زشت، غیرانسانی، دردناك و دلخراشی كه چند روز پیش از چند نفر از هموطنان مازندرانیمان سر زد؛ در منطقه دراسله سوادكوه؛ آنجا كه با سنگهای تیز و سخت و چوب، به جان تولهخرسی معصوم افتاده و تا خیالشان از مرگ ماده خرس دوساله راحت نشد، بیخیال سنگ زدن نشدند. شاید زشتتر از این عمل، ثبت آن در قاب دوربین تلفن همراه بود كه البته به یمن همان فیلم و كلیپ، همگان متوجه این اتفاق تلخ شدند و خاطره مشابهی در سالهای گذشته مرور شد؛ خاطرهای كه گره میخورد به ضرب و شتم خرسی در استان گلستان كه به مرگ حیوان و پنهان كردن جسدش در خاك انجامید.
در ماجرای تلخ شهریور 96 كه توله خرسی سنگباران و ضرب و شتم شده بود، درنهایت خاطیان كه ماموران اداره محیطزیست بودند، بازخواست شدند و مدیركل محیطزیست گلستان كه كوتاهیاش در پیگیری ماجرا محرز شده بود، بركنار شد.
در ماجرای اخیر هم ابراهیمی كارنامی، مدیركل محیط زیست استان مازندران از شناسایی افراد خاطی به دستور دادستان و قول دستگیری و مجازات عاملان خبر داده اما مساله این است كه چه عامل، روش یا قانونی میتواند برای همیشه جلوی این رفتار غیراخلاقی و غیرانسانی با دیگر زیستمندان این كره خاكی را بگیرد تا بار دیگر شاهد چنین رفتار دلخراشی نباشیم./ جامجم