گفتوگو با سید محمد تراهی ، مدیر ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما
اداره کل مچگیری نیستیم
خواندن متن این گفتوگو برای ردههای مختلف شغلی در سازمان كه از دور یا نزدیك دستی بر آتش تولید و پخش برنامهها دارند، ممكن است جالب باشد. به این دلیل كه از میان مدیران شبكهها و مدیر گروهها گرفته تا برنامهسازان و تهیهكنندگان آثار تلویزیونی و رادیویی، كمتر كسی را میتوان یافت كه شناختی از «مركز نظارت و ارزیابی صدا و سیما» نداشته یا حداقل نام آن را نشنیده باشد. از پوشش، كلام، رفتار و تعامل مجریان با مخاطبان و مهمانان گرفته تا موسیقی، موضوعات و محتوای برنامهها و حتی كارشناسان مدعو به برنامههای زنده و تولیدی، سریالها و فیلمهای سینمایی، گاهی چیدمان پخش برنامهها و هر آنچه در قاب جادویی تلویزیون قابل مشاهده است در حیطهكاری این مركز قرار میگیرد. بنابراین، گذر بسیاری از اصحاب رسانه به این مكان افتاده یا خواهد افتاد. یكی از زیرمجموعههایی كه همزمان با تأسیس این مركز در سال 1379 شروع به كار كرد، ادارهكل نظارت و ارزیابی سیماست كه نزدیک 19 سال است در این مركز فعالیت دارد و هماكنون سیدمحمد تراهی زیر نظر علی بخشیزاده، رئیس این مركز، مدیریت این ادارهكل را برعهده دارد. شاید در ابتدا، این مركز نهادی ایرادگیر یا بازدارنده را در ذهن تداعی كند در حالی كه طبق توضیحات تراهی، این مركز وظیفه مشاوره و كارشناسی تولیدات صدا و سیما را به عهده دارد؛ ضلع سوم مثلثی كه اضلاع دیگرش مخاطب و سیاستگذار هستند. گزارشهایی در سطوح مختلف در این ادارهكل تدوین میشود كه هم بهصورت نظارتی و موردی به ایرادات برنامهها اختصاص دارد و هم به شكل ارزیابی به تحلیل و آسیبشناسی برنامهها با تكیه بر سه حوزه (مجری، محتوا و مهمان) یا سریالها، موسیقی و... میپردازد. بنابراین در صورت تعامل مناسب و استفاده صحیح از این گزارشها، هم از تكرار خطاهای پیشآمده جلوگیری میشود و هم جلوی اشتباهاتی با هزینه بالای اجتماعی گرفته میشود. این مساله حضور این ادارهكل را توجیه و البته اثرگذار میكند. با سیدمحمد تراهی به گفتوگو پرداختیم و ضمن صحبت با وی، علاوه بر تشریح وظایف مركز نظارت و ارزیابی، نگاهی به روشهای نظارت، فعالیتهای كارشناسی این ادارهكل، نحوه تعامل با حوزه تولید و... افكندهایم.
مركز نظارت و ارزیابی صدا و سیما سال 1379 در پی فرمایش رهبر معظم انقلاب تأسیس شد و بنا بود كه مجموعه برنامههای در حال پخش به لحاظ هدفمند بودن، رعایت ویژگیهای هنری یك محصول رسانهای و عاری بودن از اغراض و هدفهای نامناسب بررسی شوند. یكی از زیرمجموعههایی كه به مدت 19 سال است در این مركز فعالیت دارد، ادارهكل نظارت و ارزیابی سیماست. در كنار آن چهار ادارهكل دیگر نیز متناظر با چهار حوزه تولیدی مشغول به فعالیتند كه عبارتند از: صدا، برونمرزی، سیاسی و استانها. همچنین مدیریت فضای مجازی كه انعكاس و بازتاب برنامهها و فعالیتهای عوامل برنامهساز در این محیط را مورد توجه دارد. برای ترسیم جایگاه ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما، باید مثلثی را در نظر گرفت بین سیاستگذار، مخاطب و حوزه كارشناسی. سیاستگذار انتظار دارد آنچه برای محصولات رسانهای تبیین میشود، به اجرا درآید. مخاطب از برنامههای رسانه ملی نیز توقع آموزش، سرگرمی، اطلاعرسانی و... دارد. بین این دو ضلع، حوزه كارشناسی قرار میگیرد؛ حوزهای كه میكوشد با درك انتظارات سیاستگذار و دریافت نیاز مخاطب، نظر سیاستگذار در تولید محصول رسانهای جلب و نیاز مخاطب نیز پاسخ داده شود. البته بیان این نكته ضروریاست كه رابطه بین اضلاع این مثلث، متعامل و دوسویه است. این مهم در زمینه مهندسی پیام، همواره در این ادارهكل مورد توجه بوده است. حوزه مخاطب را نظرسنجیها رصد میكنند و حوزه كارشناسان نیز در كمیتههای تخصصی محتوایی تعریف شده است. ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما حوزههای كارشناسی محسوب میشود كه حلقه وصل بین سیاستگذار و مخاطب است. بنابراین نگاه به این ادارهكل، مشاورهای و كارشناسی است، نه یك حوزه ایرادگیر و بازدارنده. اداره كلی كه افراد زبده و كارآزموده كه نزدیك 20 سال در حوزه رسانه، ستاد، تولید و... تجربه دارند، درباره برنامهها اعلام نظر میكنند.البته حوزه تولید هم این ملاحظات را دارد، اما نكته این است كه بعد از پخش برنامهها نیز باید بررسی ویژهای صورت بگیرد. بحث خوانش مخاطب یكی از این محورهاست. به این معنی كه برنامهساز با هدف دیگری برنامه میسازد، اما وقتی مخاطب آن را میبیند (بهویژه با نقشآفرینی فضای مجازی) تصویر، برداشت یا معنای متفاوتی از آن برنامه برداشت میشود. از سوی دیگر رؤسای همه سازمانها علاقهمندند، بهطور دائم زیرمجموعه خود را پایش كنند. فعالیتهای ادارهكل سیما هم از شؤون ریاستی است و پیش از اینكه برای حوزههای صف، پژوهشی و... مؤثر باشد، مشاور اصلی در حوزه تصمیمگیری است. اینكه شأن ریاستی در قبال یك اتفاق خاص چگونه است؟ آیا باید اغماض كند، دستور اصلاح دهد انجام شود یا تذكر داده شود؟ بنابراین، بهنوعی گفته میشود كه مركز نظارت و ارزیابی و بهویژه ادارهكل نظارت سیما چشم و گوش و معتمد رئیس سازمان است.
تپق مجریان!
همیشه لحن مجری یا کارشناسان برای مردم سئوال است که آیا گزارشهایی درباره اینكه برخی مجریان نمیتوانند پرسشهای مناسب مطرح كنند یا ادبیات صحیح ندارند، تهیه میشود تا لحن اجراهایشان مورد ارزیابی قرار بگیرد. تراهی در این باره می گوید: اتفاقا دسته دوم گزارش نیز گزارشهای ارزیابی نام دارد. این گزارشها براساس اهمیت و ضرورتهای رسانه و مهندسی پیام با در نظر گرفتن مؤلفههایی تدوین میشود. بهعنوان مثال، مجریان 17 شبكه تلویزیونی بررسی و بعد اعلام میشود كدام مجریها از منظر اجرا توانمندتر هستند یا كدام به این دلیل كه پرسشهای خوبی نمیتواند طرح كند یا ارتباط مناسبی با مخاطب برقرار نمیكند یا دائم تپق میزند یا از كلمات نامناسب و ادبیات نازیبا و غیرملموس استفاده میكند ضعیف هستند. یا برعكس در همه موارد عملكرد مناسبی دارند. در اینگونه موارد به صورت موردی عمل نمیشود، بلكه در یك گزارش با بازه سه ماهه ارزیابی صورت میگیرد. همچنین در خصوص فیلمهای سینمایی ممكن است یك صحنه خشن در فیلمی دیده شود كه گزارش نقطهای داده میشود. اما اگر قرار باشد درونمایه (تِم) سریالها در یك بازه زمانی از منظر خشونت بررسی شود نوع ارائه این گزارش متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال سریالهای رمضان 98، با مضمون خشونت بوده یا مثلث عشقی بوده یا به ماه رمضان كمتر توجه شده، یا به این مناسبت مذهبی ارتباطی نداشته یا غمناك بوده است. بررسی اینگونه موارد در گزارش ارزیابی و روندی صورت میگیرد. علاوه بر گزارشهای نظارتی و ارزیابی، گزارشهای دیگری نیز در ادارهكل سیما تهیه میشود كه «گزارش بررسی» نام دارند. تدوین این گزارشها عمدتا با تمركز بر رصد و بررسی براساس مؤلفه و اجزای برنامه صورت میگیرد. مؤلفههایی نظیر موسیقی، مجری، زبان و ادبیات فارسی و سامانه راهنمای الكترونیكی شبكهها (EPG) كه از دادههای نظارتی نیز در جمعبندی استفاده میشود.
بخشش، لازم نیست اعدامش كنید
علاوه بر موارد اشاره شده، برخی مسائل فرامتنی نیز در تدوین یك گزارش نظارتی مؤثرند. به این معنا كه گزارشهای اداره كل نظارت سیما ضمن اثرگذاری نباید سبب ایجاد حساسیت همكاران حوزه تولید شود. تراهی در این زمینه توضیح میدهد: در تدوین گزارشها بدون توجه به سیستم نمیتوانیم گزارش دهیم. باید ببینیم الآن اوضاع و احوال سیستممان چطور است و بعد گزارش تدوین شود. به عنوان مثال یكی از مجریان از نظر ادارهكل سیما بهتر است دیگر اجرا نكند، اما از نظر مدیر شبكه و گروه، آن مجری در كنار برخی ایرادات، محاسنی نیز دارد. در اینجا گزارش باید جامعنگر باشد و ویژگیهای مثبت نیز در نظر گرفته شود. مگر اینكه خطاهای آن مجری زیاد و تكرار شده و در حال ایجاد یا افزایش هزینه برای سازمان باشد. در اینجا به این مجری كارت قرمز داده میشود؛ اما باز هم اصراری نیست؛ البته انتظار آن است كه مراجع تصمیمگیر در نظر داشته باشند كه اقدام نظارتی و هشدار لازم داده شده است. نكته بعدی در تنظیم گزارشهای نظارتی، توجه به ایجاد ظرفیت برای پذیرش از سوی حوزه تولید است. نمیتوان گزارشی ارائه کرد كه فقط اداره كل نظارت سیما آن را قبول داشته باشد. گزارش باید به نحوی تنظیم شود كه ملاحظه نظارتی با عنوان یك اشكال و ایراد واضح بدون ایجاد شبهه و ابهام مورد پذیرش قرار گیرد. البته این نكته نیز مورد توجه است كه ادارهكل نظارت سیما به دنبال ایجاد حساسیت در مجموعه تولید یا عوامل برنامهسازی نیست، به همین دلیل هم گزارشهای نظارتی به عوامل و تهیهكننده برنامهها داده نمیشود تا آنها مضطرب نشوند. تلاش بر آن است كه نظرات و ملاحظات برای حوزه مدیریت باشد تا آنها بتوانند بنابر صلاحدید، استفاده مدیریتی كنند؛ زیرا روش مطلع كردن عوامل برنامه متفاوت و ممكن است برخی افراد توبیخ شوند، برخی با یك تذكر متنبه شوند و در مورد عدهای نیز با گفتوگو حل شود. این موارد توسط شبكه پیگیری میشود.
سرعت و دقت
ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما با حساسیت ویژهای شروع به كار كرد.
كار ما تدوین گزارش كارشناسی است و چهار مؤلفه آن را اثرگذار میكند. سرعت و دقت، دو بخش از این مؤلفهها هستند كه درباره برنامهها بعد از پخش، بسیار مورد توجه قرار میگیرند. به این صورت كه اگر اشكالی روی آنتن مشاهده شد به سرعت گزارش داده شود تا اصلاح صورت گیرد و در بازپخش تكرار نشود. همچنین ممكن است از منظر ناظر برنامه، مسالهای در رسانه ملی مطرح شود كه بعدها تبدیل به یك گلوله برف شود، بنابراین اگر الان جلوی آن گرفته نشود، در آینده تبدیل به اشكالهای بزرگتر خواهد شد كه نمیتوان جلوی آن را گرفت؛ این مساله به دقت برمیگردد. نكته بعدی صحت است. اگر در یك حوزه نظارتی گفته شود مشكلی وجود دارد، حداقل پنج نفر دیگر هم باید آن را تأیید كنند و بگویند بر اساس شاخصها این اشكال وارد است. مساله دیگر منصفانه رأی دادن و لحاظ كردن همه شرایط در گزارش است. به عنوان مثال در برنامه زنده به صورت غیرقابل پیشبینی اتفاقاتی میافتد كه مربوط به این نوع برنامههاست. مثل دیر رسیدن مهمان و.... اگر این مؤلفهها رعایت شود، گزارشهای نظارتی با حداقل هزینه اجتماعی و كمترین زمان به حوزه صف (سیما) منتقل میشود. در ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما بخش اعظم مخاطبان گزارشها، مدیران شبكههای سیما و معاونت سیما هستند كه از این طریق بر حوزه سیما اشراف بیشتری مییابند.
درباره برخی اشتباهات، به عنوان مثال صحبت كردن یك مجری درباره یك قومیت خاص، حداقل كاری كه میتوان كرد عذرخواهی است. ولی باید این اتفاق در سریعترین زمان ممكن بیفتد، به همین دلیل بر این باورم كه این گزارشها اگر با رعایت مؤلفههای گفته شده ارائه شود هزینه اجتماعی كمتری به دنبال خواهد داشت.
گزارشهای ما در سه سطح است. یكی براساس زمان است. برخی نكات نظارتی از درجه حساسیت بالایی برخوردار است كه این موارد، روزانه ارسال میشود و اگر میزان حساسیت به قدری باشد كه كاغذبازی اداری مانع آن باشد از طریق تلفن به مدیر شبكه گزارش میشود. برخی دیگر از گزارشهای نظارتی حساسیت كمتری دارد، لذا با توجه به صلاحدید به صورت هفتگی یا ماهانه ارسال و گاهی در قالب بسته تجمیعی ارائه میشود.
از نظر رویكرد نیز گزارشها به چند دسته تقسیمبندی میشوند. دسته اول گزارشهای نظارتی كه به معنی اشكال و ایراد نقطهای و موردی است. به عنوان مثال گفته مجری یك برنامه یا یك كارشناس ممكن است برای مخاطب سوءتفاهم ایجاد كند یا باعث شود سازمان و نهادی علیه یكی از شبكههای سیما اعتراض كند. اینجا گزارش نظارتی یا همان نقطهای و موردی ارائه میشود كه ایراد به كل برنامه برنمیگردد، بلكه به صورت نقطهای متوجه لحن مجری یا كارشناس برنامه است.
تشویق برنامه عصرجدید
ما برنامههای قوی را تشویق میكنیم كه شاید برخلاف تصور رایج باشد. به عنوان مثال چندی پیش برنامه «عصر جدید» با حضور تهیهكننده و مجری این برنامه در ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما مورد تشویق قرار گرفت، چون در كمترین زمان ممكن به یكی از برنامههای پرمخاطب و شاخص رسانه ملی تبدیل شد، از ظرفیت مشاركت مخاطبان و نیز تعامل با بینندگان به بهترین وجه استفاده كرد. برنامه از شاخصهای جذابیت و سرگرمكنندگی برخوردار است و مجری نیز با نقشآفرینی مؤثر در هدایت محتوایی و اثرگذاری، موفق عمل كرده است یا با دعوت از علی ضیا (مجری و تهیهكننده «فرمول یك» شبكه یك) ضمن آسیبشناسی، از این برنامه بهدلیل برجستهسازی شخصیتهای مردمی با معرفی افراد موفق از میان مردم عادی مورد قدردانی قرار گرفت. نكته بعدی، حذف برنامههای ناكارآمد است. در برخی از موضوعات حساس مثل موضوعات جنسی كه طرح آن در رسانه همراه با ملاحظات و با توجه به آییننامههای ویژهای است و امكان پرداخت به این مساله در همه شبكهها و تمام ساعات وجود ندارد، گزارشهایی تنظیم و از بازپخش برنامه جلوگیری شده یا اینكه بعد از اعمال اصلاحات، روانه آنتن شده است.
هدف مچگیری نیست
یكی از دشواریهای كار نظارت نگارش گزارش است؛ این را مدیركل نظارت و ارزیابی سیما میگوید و ادامه میدهد: گزارشدهی حساس است كمااینكه گاهی گزارش با لحن و زبانی نگاشته میشود كه منجر به اخراج فردی میشود و گاهی با یك تذكر غائله خاتمه مییابد. نشست و برخاست با حوزه تولید در گزارشها مؤثر است. در این گپ و گفتها مشخص میشود كه مثلا یك ایراد ظاهری به سبب انعكاس نور بوده یا فلان مهمان ضوابط پوششی را رعایت نكرده و سعی شده با كادربندی اشكال برطرف شود. گاهی آسیبشناسی میشود كه مثلا یك مجری خاص با توجه به شاخصها و مؤلفهها برای اجرا مناسب نیست؛ چرا؟ چون مثلا خوشچهره نیست، یا با توجه به اجرا برای جوانان، نشاط و پویایی لازم را ندارد، نوع بیان و كلام، پوشش، تعامل با مخاطب و مهمان و ... ضعف یا قوت در هر یك از این موارد سنجیده و آسیبشناسی میشود.
نكته دیگر، اعتبار و پایایی گزارشهاست. یعنی اگر گزارشی ارائه میشود، صرفا سلیقهای نیست. برای این منظور گزارش نظارتی با یك كارشناس شروع میشود ودر سلسله مراتب به مدیركل میرسد و در حوزه ریاست نیز كارشناس دیگری حضور دارد كه خارج از حوزه ادارهكل سیما اعلام نظر میكند كه آیا گزارش معتبر است یا خیر؟ خطایی كه پیش آمده چه مقدار امكان دارد برای دیگران هم رخ دهد یا بهطور كل یك استثناست و اشكال وارد نیست. گاهی ممكن است ناظر برنامه ایرادی جزئی را رصد كند، اما یك اشكال بسیار مهم را نادیده بگیرد؛ بنابراین، وزن دهی به گزارش نیز در پایایی مؤثر است. مساله بعدی روشمند بودن گزارش است كه براساس شیوه نظارتی، هم سلسله مراتب و هم ادبیات گزارش رعایت میشود. یعنی براساس نرمافزار نظارت صورت میگیرد و اشكال تصویری برش داده میشود تا چند نفر آن را ببینند، سپس گزارش میشود. نكته بسیار مهم دیگر، رویكرد گزارشهای نظارتی است كه همكاران ادارهكل هیچگاه بهدنبال مچگیری نبودهاند، بلكه بهدنبال یاری رساندن به حوزه تولید بودهاند.
بود و نبود جسارت!
ممكن است بگویید نظارتها را بیشتر كنید تا تعداد خطاها كمتر شود اما به این مساله هم باید توجه كرد كه در حوزه برنامهسازی نكتهای وجود دارد به نام جسارت. ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما حق ندارد جسارت برنامهساز را در پرداختن به موضوعات مختلف از او سلب كند، چون در این صورت برنامهساز به سمت تولید برنامههای یكنواخت و شبیه هم خواهد رفت و به موضوعات جدید نمیپردازد. ضمن اینكه ارسال گزارشهای زیاد برای یك برنامه صرفا بهمعنای ضعیف بودن آن برنامه نیست، بلكه هدف، كاهش درصد خطای آن برنامه است. بر این اساس، در سال 98 تأكید بر تعامل با حوزه تولید و مدیران صف در اولویت اصلی این ادارهكل قرار گرفته تا برنامههای خلاقانه با محتوای غنیتر از قبل روانه آنتن شبكهها شود.
بیگمان، اجرای فرآیند نظارت و ارزیابی بدون تلاشهای متعهدانه و دلسوزانه همكاران ادارهكل بهویژه دو مدیر محترم خانمها آقارجبی مدیر نظارت و درخشانی مدیر ارزیابی میسر نیست و همچنین باید از زحمات 50 نفر از همكاران ناظر و ارزیاب كه با دقت و هوشمندی تمام برنامههای شبكههای تلویزیونی را رصد و بررسی میكنند تشكر و قدردانی كنم.
نظارت بعد و قبل از پخش برنامه
برخی برنامههای مهم همزمان با پخش، نظارت میشود و با مدیر شبكه، مدیر پخش یا عوامل پخش در ارتباطیم؛ مثل ویژه برنامههای تحویل سال كه در همان زمان اشكالات طرح و اصلاح میشوند. از طرف دیگر، اغلب برنامهها بهویژه در شبكههای عمومی بهصورت زنده پخش میشوند و امكان نظارت پیشینی وجود ندارد، اگر شبكهها را به سه دسته تقسیمبندی كنیم: شبكههای عمومی از جمله شبكههای یك تا پنج، شبكههای تخصصی كه به موضوع خاصی میپردازند از جمله شبكههای سلامت، ورزش، قرآن، آموزش و افق و شبكههای اختصاصی كه به یك مخاطب یا ساختار خاص اختصاص دارد مثل جامجم، نمایش، تماشا، نسیم، مستند، كودك و امید، میتوان نتیجه گرفت كه اغلب برنامهها به صورت زنده پخش میشوند.
این واقعیت را هم باید پذیرفت كه عملا امكان بازبینی قبل از پخش همه برنامهها وجود ندارد. باید در نظر گرفت با توجه به تعداد شبكههای سیما (17 شبكه 24 ساعته) و میزان ساعت پخش (حدود 25 هزار دقیقه در روز) اگر همه همكاران در سازمان هم بسیج شوند به نظر میرسد نیرو باز به آن اندازه نیست كه همه برنامهها بازبینی شوند. پس مجبوریم دست به انتخاب بزنیم كه در اینجا اولویت با برنامههای زنده است. همچنین بسیاری از برنامهها به لحاظ سختی تولید دیر به پخش میرسند. ما همیشه از اینكه سریالها را قبل از پخش بازبینی کرده و اصلاحات را اعلام كنیم استقبال كردهایم؛ اما سریالها عموما دیر به پخش میرسند. حتی گاهی مدیران پخش میگویند ما خودمان آن را با دور تند دیدهایم. بنابراین، همیشه شدنی نیست، اما وقتی بعد از پخش ایرادات مشخص میشوند حداقل در بازپخش تكرار نمیشوند. كلاهقرمزی نوروز 97 سبب ایجاد ناآرامی در خوزستان شد. آن هم فقط به دلیل پخش چند ثانیه از نقشه ایران و یك عروسك با لباس لری كه باید لباس عربی میداشت. همین دو ثانیه بهسرعت در بازپخش اصلاح شد.
خطاهای مجریان
البته طی این مدت، اشكالاتی هم وجود داشته كه قابلیت تبدیل به گلوله برف را داشتند كه دلایل مختلفی داشته است از جمله بهرهگیری از افراد جدید در حوزه اجرا. اگر اشكالهای یك مجری در یك بازه سه ماهه گزارش شده و این فرد خود را با ضوابط چه به لحاظ ظاهری، تعامل، ادبیات و... تطبیق داده باشد، ولی بعد از سه ماه مجری جدید بیاید باید همین روند برای وی هم طی شود. ادارهكل نظارت سیما در برخی موضوعاتی كه اكثر برنامهها و شبكهها به آن دچارند از قبل مواردی را تحت عنوان آسیبشناسی ابلاغ میكند. بهعنوان مثال در ماه رمضان اشكالهای سالهای گذشته شمارش میشود و در قالب مجموعهای در اختیار شبكههای تلویزیونی قرار میگیرد تا از تكرار دوباره این خطاها جلوگیری شود.بهعنوان مثال پخش برنامههای زنده از هیاتهای عزاداری ملاحظات زیادی دارد و پخش مستقیم آنها باید با برنامهریزی دقیق همراه باشد، اما پیشنهاد كلی براساس تجربه سالهای گذشته آن است كه حتیالامكان مراسم هیاتها زنده پخش نشود. البته در مورد حضور برخی از مهمانهای حوزه تولید در برخی موارد ملاحظاتی دارد. بهعنوان مثال ادارهكل نظارت سیما اعلام میكند چون فلان مهمان پوشش مناسب ندارد، با مخاطب ارتباط نمیگیرد و درباره اهداف برنامه صحبت نمیكند یا به سؤالات بهدرستی پاسخ نمیدهد، در برنامهها حضور نیابد؛ اما ممكن است صرفا بهدلیل اینكه تهیهكننده دستمزد آن فرد خاص را از قبل پرداخت كرده یا اگر این فرد حذف شود برنامه بدون مهمان میماند مجبور به استفاده از آن فرد شود. البته چنین مواردی ناچیز است و تكرار آن نیز، آن هم به دفعات، قابل قبول نیست. البته باید به این سیاست حوزه تولید هم واقف بود كه مسؤولان در تلاشند از حضور چهرهها به سمت حضور الگوها و افراد عادی اما موفق جامعه حركت كنند. گاهی نیز برنامهای برای پاسخگویی به شبههای خاص تولید میشود كه از طرف نهادی سفارش شده كه ممكن است ناظران ادارهكل نظارت سیما از این سیاست بیاطلاع باشند. بهعبارتی ملاحظات ویژهای در تولید آن برنامه دخیل بوده كه در تدوین گزارش نظارتی باید در نظر گرفته شود.
وضعیت خطوط قرمز
چرا مسائل مختلف و خطوط قرمز به صورت آییننامه و ضوابط به عوامل برنامهساز داده نمیشود؟ تراهی توضیح میدهد: سالهاست سیاستها و ضوابط برنامهسازی در قالب كتاب منتشر شده و در اختیار همكاران تولید قرار دارد. ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما نیز هر ساله ضمن بازنگری این ضوابط، به دنبال غنیسازی محتوای آن از منظر كاربردی و كاركردی است. البته باید توجه داشت برخی ضوابط ثابت است، اما بعضی نیز براساس شرایط، مناسبت یا موضوعی خاص تدوین میشود. ضوابط موردی در بخشنامهها، مناسبتها، حوادث اجتماعی، سیاسی و... شكل میگیرد كه این موارد هم به راحتی در دسترس برنامهسازان قرار میگیرد. بر این اساس، پاسخ به این سؤال روشن است و انتظار میرود عوامل تولید و برنامهسازان به ضوابط رسانه ملی اشراف كامل داشته باشند. قضاوت نهایی در حیطه عملكرد ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما قرار میگیرد؟ وی ادامه میدهد: هماكنون در زمینه نظارت اجرایی، وظیفه ادارهكل، گزارشدهی و اطلاعرسانی به مدیران ارشد سازمان و معاونت سیما در سطوح مختلف است. پیگیری گزارشها با طرح در جلسات مشترك سازمانی، تلاش برای ایجاد حساسیت در حوزه تولید نسبت به اشكالها و ایرادات و تعامل مؤثر با عوامل برنامهساز و در برخی موارد دریافت بخشنامههای موردی از معاونت پژوهش، برنامهریزی و نظارت و نیز حوزه ریاست مبنی بر رعایت سیاستها و توجه ویژه به چارچوبهای سیاستگذاری صورت میگیرد.
ارزیابی درباره موسیقی
از جمله گزارشهایی كه در ادارهكل نظارت و ارزیابی سیما تدوین میشود، گزارش درباره موسیقیهایی است كه از شبكههای تلویزیونی پخش میشود. بهجز ایام مناسبتی خاص، موسیقی یكی از اجزای جدول پخش شبكههای تلویزیونی است. تراهی درباره این بخش از كار ادارهكل نظارت میگوید: دفتر موسیقی و سرود به عنوان مرجع تشخیص موسیقیها تعیین شده است. دفتری كه تمام موسیقیهایی را كه از تلویزیون پخش میشود كارشناسانه ارزیابی میكند و به آنها مجوز میدهد. در این مورد شبكههای تلویزیونی نمیتوانند به ادارهكل نظارت سیما اشكال بگیرند كه این حوزه كارشناس موسیقی نیست چون نظارت همكاران ادارهكل براساس مجوزهای دفتر موسیقی و سرود صورت میگیرد. هم اكنون ماهانه به طور متوسط بین 25 تا 35 درصد موسیقیهای پخش شده از شبكههای تلویزیونی فاقد مجوز از دفتر موسیقی و سرود است. البته یك سوم از این موسیقیها، مواردی هستند كه به دفتر موسیقی برای اعلام نظر ارسال نشدهاند. همچنین برخی از این موسیقیها نیز مجوز پخش از شبكه خاصی را دارند؛ اما در شبكه دیگری پخش میشوند كه از نظر ادارهكل نظارت سیما فاقد مجوز پخش هستند. در برخی موارد نیز شبكهها مدعی هستند برای ساخت یك موسیقی بسیار زحمت كشیده شده و اكنون آماده پخش است و اگر مركز موسیقی مجوز پخش ندهد ممكن است این سرمایه به هدر رود كه البته به آنها اعلام میشود قبل از هزینه كردن برای ساخت موسیقی در مورد خواننده، شعر، آهنگ و... از دفتر موسیقی استعلام بگیرند.
جمعآوری واژگان بیگانه
اقدام دیگر ما، پیشنهاد برنامهسازی است. یعنی در مواردی پس از بررسی جدول پخش شبكهها مشخص میشود كه با وجود آسیبها برنامههای لازم و مرتبط وجود ندارد. بهعنوان مثال استفاده زیاد از واژگان بیگانه، نوعی آسیب اعلام میشود و راهحل پیشنهادی ادارهكل نظارت سیما برای رفع این مساله، ضمن اجتناب از بهكارگیری واژگان بیگانه، تولید و پخش برنامههای جذاب درباره زبان فارسی یا اجرای برنامهها با حضور مجریان مسلط به ادبیات فارسی است.
تدوین گزارشها باید مبتنی بر جایگاه كارشناسی باشد و ناظران سیما باید براساس قوانین مصوب و ابلاغی رسانه ملی، نظارت و ارزیابی كنند. بر این اساس از چهار مرجع و منبع استفاده میشود.
اسناد بالادستی، قوانین مادر مرتبط با صدا و سیما و رهنمودهای حكیمانه رهبر معظم انقلاب كه بر این اساس كتاب شاخصهای نظارت و ارزیابی تدوین شده و مبنای عمل همكاران است. در این كتاب به تجربههای سازمانی در حوزه نظارت نیز توجه شده است.
ضوابط و سیاستهای ابلاغی كه در مناسبتهای مهم از جمله ماه رمضان، محرم، نوروز، دهه فجر و ... ابلاغ میشود كه در این مواقع اداره كل نظارت و ارزیابی سیما موظف است، برنامههای پخش شده را با ضوابط ابلاغی تطبیق و گزارشهای لازم ارائه كند.
مصوبات شوراهای عالی سازمان بهویژه شورای معاونان و دستورهای رئیس محترم سازمان در مسائل مختلف بخشنامه و ابلاغ میشود كه نظارت بر حسن اجرای آنها در برنامههای تلویزیونی بر عهده این ادارهكل است.
راهبردهای محتوایی و عملكردی كه خود حوزه تولید تدوین میكند. به عنوان مثال حوزه سیما درباره انتخابات برنامههای خود را اعلام میكند و از اداره كل نظارت و ارزیابی انتظار میرود عملكرد حوزه تولید را بر اساس این راهبردها رصد و نظارت كند. البته باید یادآوری كنم كه ادارهكل سیما در موضوعات مشخص از جمله انتخابات، با بهرهگیری از تجربههای پیشین اشكالها و ایرادهای قبلی را یادآوری میكند و در مواقع ضروری در قالب طرحنامه در اختیار حوزههای تولید قرار میدهد كه مبنایی برای نظارت و ارزیابی است.