این گزارش در دست تایپ است!

سخنگوی قوه قضاییه گفته حكم دو نفر از متهمان اقتصادی صادر شده، اما در حال طی «فرآیند تایپ» است!

این گزارش در دست تایپ است!

صبح دیروز غلامحسین اسماعیلی كه سخنگوی قوه قضاست به جمع خبرنگاران آمد تا در ششمین نشست خبری خود با اصحاب رسانه در دادگستری استان تهران به سوالات پاسخ دهد.لابد می‌پرسید خب این ماجرا چه ربطی به ما در صفحه ادبیات و هنر روزنامه جام‌جم دارد. حالا پاسخ این سوال را عرض می‌كنیم، اما اگر از دنبال‌كنندگان چهار صفحه گروه فرهنگ جام‌جم بوده باشید، بعید است این سوال در ذهن‌تان شكل گرفته باشد چون می‌دانید ما فقط در حوزه خودمان سراغ سوژه نمی‌گردیم بلكه می‌چرخیم پیرامون سیاست و جامعه و ورزش و دیگر موضوعات تا ببینیم در این حوزه‌ها چه كسی پایش را كرده در كفش ما. یعنی كجاها اتفاقی افتاده كه از منظر هنر و ادبیات و به طور كلی فرهنگ می‌توان به بررسی‌اش نشست. با این حال عرض كنیم كه ربط حرف‌های سخنگوی قوه قضا در نشست دیروزش به ما در صفحه ادبیات و هنر به مقوله «فرآیند تایپ» مربوط است! «فرآیند تایپ» چیست؟ صبور باشید...

ماجرا از چه قرار است؟

خب بدیهی بود وقتی سخنگوی دستگاه قضا پشت تریبون می‌آید خبرنگارها سوال‌هایی درباره پرونده‌های قضایی معطل می‌پرسند و می‌خواهند جزئیات بیشتری در اختیارشان قرار بگیرد. در این نشست نیز، هم سر خبرهای درون‌قوه‌ای مثل تدوین دستورالعمل رعایت كرامت افراد باز شد و هم از پرونده‌های جنجالی مفسدان متعدد اقتصادی كه می‌دانید چندتایی‌شان با صنعت سینما در ارتباط بوده‌اند سخن به میان آمد. هیچ‌كدام اینها اما نكته قابل‌توجهی كه به كار ما بیاید نداشت تا این‌كه آقای سخنگو وقتی به پرونده بانك سرمایه و متهم معروفش یعنی هادی رضوی كه او را به عنوان سرمایه‌گذار در برخی آثار هنری می‌شناسیم رسید، برق سه فازمان پرید وقتی كه گفت حكم این متهم صادر شده اما در حال تایپ است. البته اگر بخواهیم عین جملاتش را بیاوریم، می‌شود این: «برای پرونده بانك سرمایه نیز ۱۹ جلسه دادگاه برگزار شده و حكم هادی رضوی صادر شده و در حال تایپ است». و نیز درباره حكم محسن پهلوان، متهم مرتبط با پدیده شاندیز نیز گفته: «حكم وی صادر شده اما هنوز در فرآیند تایپ هستیم». شاید باورتان نشود اما ما شوخی‌مان نگرفته؛ متن خبر همین است، منتشرشده در اغلب خبرگزاری‌ها. حكم منتشرشده اما فعلا در دست تایپ است! یا اگر به عبارت دقیق‌تر بخواهیم بگوییم در حال طی فرآیند تایپ است!


چند نكته و یك عكس

در این باره، چند نكته به ذهن ما می‌رسد و البته از كار خبرنگاری خودمان هم تصاویری می‌آید و جلوی چشممان رژه می‌رود كه همه‌اش را اینجا كوتاه برایتان می‌گوییم. راستی تا یادمان نرفته این را بگوییم كه ما روزی سه چهار هزار كلمه تایپ می‌كنیم چون اینجا در این صفحه نمی‌توانیم به جای این گزارش این جمله را تایپ كنیم: «گزارش این صفحه در حال تایپ است!»
 كار رسانه، گفتن است نه نگفتن!
دیدیم كه ملت در توییتر پیله كرده‌اند كه چرا «در دست تایپ‌بودن» یك پرونده، تبدیل به خبر شده است و مگر این ارزش خبری دارد و اینها. گفته‌اند مگر جزئیات حكم صادرشده، اعلام شده است كه خبرش را منتشر كرده‌اید؟ بله، وقتی سخنگوی یك قوه درباره ماجراهای دستگاه متبوعش سخن می‌گوید ارزش خبری دارد حتی اگر در واقع چیزی نگوید و بگوید حرف‌هایش در دست تایپ است. همین خودش خبر است دیگر. شما فكرش را بكنید ما با همین یك خط خبر در حال تایپ یك گزارش هزار كلمه‌ای هستیم، آن‌وقت خبرگزاری‌ها حق نداشته باشند در قالب خبری كوتاه به آن بپردازند و چند كلمه‌ای تایپ كنند؟ چرا می‌خواهید حق قرار گرفتن در طول «فرآیند تایپ» را از یك رسانه بگیرید؟! نگفتن، كار رسانه نیست. كار رسانه گفتن است؛ حتی اگر گفتنِ چیزهایی باشد كه گفتن‌شان به تاخیر افتاده چون گفته‌ها در دست تایپ بوده است.
 پروسه بغرنج حروفچینی در ادارات!
لابد شما هم كارتان به ادارات افتاده است. می‌دانید كه تایپ‌كردن نامه‌ها خودش مقوله و داستان و ماجرایی است و این‌طور نیست كه حروفچینی یك نامه صد تا 200 كلمه‌ای، به‌سادگی صورت بپذیرد و اغلب مقوله‌ای بغرنج است كه ممكن است از صبح تا ظهر طول بكشد. خدای ناكرده درباره همه ادارات سخن نمی‌گوییم بلكه درباره قاطبه نظام بروكراسی در حال سخنگویی هستیم! خب بدیهی است كه وقتی كاری در اداره‌ای مدت‌ها طول می‌كشد، از پروسه انجام آن به «فرآیند» تعبیر شود. بنابراین این‌كه برای شما عجیب به نظر می‌رسد كه حكم صادرشده برای فلان پرونده در حال طی «فرآیند تایپ» است، از این روست كه شما احتمالا گذرتان چندان به ادارات و اینها نیفتاده است.
 ما می‌دویم، شما تایپ كنید!
یاد عكسی معروف افتادم از برگزاری دادگاه‌‌های نظامی پس از جنگ جهانی اول. عكس، تعدادی از خبرنگارهای آن روزگار را نشان می‌داد كه برای رسیدن به دستگاه تلگراف، به‌شدت در حال دویدن و پیشی‌گرفتن از هم هستند. متاسفانه با هر نوع جست‌وجویی آن را نیافتم تا بگذارم اینجا و شما هم ببینید. اما خب نمونه مشابه نزدیك‌تری هم داریم. نه برای رسیدن سریع به دستگاه تلگراف، اما خب نمی‌دانم هم برای رسیدن به چه! منظورم عكس‌هایی است كه چندی پیش از خبرنگاران آمریكایی منتشر شد در حالی كه آنها را در حال خارج ‌شدن از دادگاه یكی از مشاوران دونالد ترامپ نشان می‌داد. البته خارج ‌شدن كه چه عرض كنم، اگر ندانید ماجرا چیست گمان می‌برید داخل دادگاه خبر انفجاری قریب‌الوقوع را داده‌اند و به همه گفته‌اند الفرار! آنها برای این‌كه رسانه‌شان اولین جایی باشد كه اعترافات آقای مشاور را مخابره می‌كند، در حال دوی سرعت بودند. این را گفتیم كه كمی از خودمان تعریف كنیم. البته دست پیش را نگیرید و نگویید كه خب این سرعت‌ به ‌خرج‌ دادن‌ در خبررسانی وظیفه ماست و نمی‌تواند مایه مباهاتمان باشد، ما هم نخواستیم این را بگوییم. فقط منظورمان این است كه خب حالا كه ما مثل دونده‌های دوی سرعت می‌دویم و هر روز مثل یك ماشین تایپ خودكار هزاران كلمه تایپ می‌كنیم و البته كه وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم، كاش مسؤولان هم كمی سرعت تایپشان را بالا ببرند در انجام امور. همین! و من‌ا... توفیق.