کمدی‌های امروز فاجعه‌اند

هدایت، کارگردان سینما و تلویزیون انتقادات شدیدی به وضعیت امروز دارد

کمدی‌های امروز فاجعه‌اند

وضعیت این روزهای سینمای ایران صدای خیلی از سینماگران و هنرمندان را در آورده است. وضعیت افسارگسیخته‌ای که گویا هیچ اراده‌ای برای مهار و اداره آن وجود ندارد. سیاستگذ اران دولتی هم گوشه‌ای کنار رینگ ایستاده‌اند و دامن خودشان را مبرا از دخالت در اداره سینما می‌دانند. همین هم باعث شده که پول و سرمایه حرف اول را بزندو اولین قربانی چنین وضعیتی، سینماست. حسن هدایت از سینماگران و کارگردانان پیشکسوت هم از کسانی است که از بیان نقدهای خود به وضعیت فعلی ابایی ندارد.

کارگردان فیلم سینمایی «دلاوران کوچه دلگشا» که گویا دل پری از وضعیت فعلی دارد با اشاره به وظیفه مسؤولان دولتی برای اداره و سامان دادن وضعیت موجود گفته است: این وظیفه آقای وزیرو همکارانشان است که چاره ای برای عبور از این بحران اندیشه کنند.بنده معتقدم همین که در این شرایط ۱۲ درصد از مردم هم به سینما می روند جای امیدواری است. طبق آمار وزارت ارشاد حدود ۲۵۰ شهر مهم کشور فاقد سالن سینماست و همین عدم دسترسی مردم به سینما باعث می شود برخی افراد حتی اگر سینما و فیلم را دوست داشته باشند نتوانند از مواهب آن بهره مند شوند. وقتی بازاری برای عرضه کالا وجود ندارد و مشتری نمی تواند به بازار مراجعه کند، باید برای عرضه کالا در قدم اول بازار ایجاد کرد. هدایت که با سینماپرس گفت و گو می‌کرد گلایه‌هایی هم از دخالت‌های به تعبیر خودش غیرکارشناسی کرده و گفته: از سوی دیگر سیاست های عجیب و دخالت های بیجا که عملاً برخی اشخاص حقیقی و حقوقی در حق فرهنگ و هنر به خصوص هنری مثل سینما و تئاتر و کتاب
می کنند، باعث شده تا فیلم ها نتوانند در گونه ها و سوژه های مختلف تولید شده و همه مردم با هر نیاز و سلیقه ای را راضی کند. محدود بودن سوژه ها و بسته بودن فضا در سینما بسیار بد است و حس تکرار به مخاطب می دهد و قطعاً هیچ فردی حاضر نمی شود برای دیدن
تکرار مکررات پول صرف کند و وقتش را هدر بدهد.
این سینماگر در ادامه حرف‌هایش سر
 درد و دل را حسابی باز کرده و تیغ نقد را به سمت همکاران و هم‌صنف‌های سینمایی‌اش برده: کمدی های امروز سینما تنها اسم کمدی را یدک می کشند و بیشتر برای فرهنگ و هنر، تراژدی محسوب می شوند تا کمدی؛ یک سری آثار سطحی و بی مایه که هدف شان خنده تماشاگر به صورت بی جهت است و تنها با این کار برای تهیه کنندگان شان ایجاد سود
 می کنند! متأسفانه برخی مردم هم که در زندگی شان دچار فشار هستند،می روند و این فجایع را می بینند تا بی جهت خنده ای کنند شاید کمی بار فکری شان سبک تر شود! اصولاً سطح فیلم های طنز ما در سینما و در تلویزیون
به شدت اسفبار است؛ وضعیت فیلم ها
به گونه ای شده که تماشای برخی فیلم های کمدی دهه ۳۰ و ۴۰ برای مخاطب راحت تر و ارزشمند تر است، چرا که در حال حاضر همه چیز در فیلم ها سطحی شده و ماندگاری ندارد.
کارگردان فیلم سینمایی «گراند سینما» تأکید این وضعیت را با وضعیت بعضی کشورها مانند نیجریه مقایسه کرده و حرف‌های بامزه‌ای هم زده: ما در حال حاضر شبیه کشور نیجریه
شده ایم، کشوری که بزرگ ترین تولیدکننده فیلم است و در آن سالی بیش از هزار فیلم تولید می شود اما همه آثارش پرت و پلا و مزخرف است و برای مصرف روزمره توده های مردم تولید
می شود درست همانند سریال های کیلویی که در کشور کلمبیا تولید می شود، سریال هایی همه سطحی و دم دستی که هیچ بار معنایی و فرهنگی ندارند.
در بهترین حالت به سینمای امروز می توان لقب سینمای پاپ کورنی داد! سینمایی که تنها خاصیتش خوردن پاپ کورن توسط مخاطبان در حین تماشای فیلم هاست!
هدایت، وضعیت فعلی را به طور طبیعی در جهت ریزش مخاطب توصیف می‌کند و عقیده دارد سینما در شرایط اقتصادی امروز برای خانواده ها بسیار گران شده، مردم همین طور حاضر نیستند
 بی محابا پول شان را خرج کنند و به سینما بروند و فیلمی ببینند که فاقد ارزش باشد.
او همچنین  در پاسخ به این سوأل که چرا فیلمسازان امروز سینما مانند فیلمسازان نسل قدیم دیگر به فکر ماندگاری آثارشان نیستند و سینما برای شان سطحی شده هم حرف‌های جالبی زده: همه ما از جامعه تأثیر می گیریم؛ امام علی (ع) جمله ای دارند که نقل به مضمون معنایش این می شود که مردم در شخصیت خودشان شبیه به جامعه می شوند تا
این که شبیه به پدر و مادرشان شوند! ما نباید فراموش کنیم که اجتماع افراد را می سازد؛ وقتی ارزش ها در جامعه ما رنگ باخته، وضعیت همین می شود که شاهد هستیم.اگر مدیران فرهنگی تدبیری نکنند وضعیت از این هم به مراتب بدتر خواهد شد.جریان های منفی در سطح جامعه ما وجود دارد و همین باعث شده تا همه چیز به نازل ترین حد خود تنزل پیدا کند؛ وضعیت سینما خوب نیست همان طور که وضعیت موسیقی و تئاتر و نشر خوب نیست! همان طور که ما سال هاست نتوانسته ایم در کشورمان شاهد حضور یک خواننده خوب باشیم و حالمان از شنیدن صدا و ترانه های خواننده های امروزی بد می شود، در سینما هم نتوانسته ایم جریان ساز و تأثیرگذار باشیم. ابتذال در عرصه فرهنگی و هنری کشور حاکم شده و تا وضعیت همین است هیچ امیدی به بهبود اوضاع نمی توان داشت.
کارگردان فیلم سینمایی «پیک جنگل» در بخش‌های پایانی حرف‌هایش هم صحبت‌های معناداری می‌زند: وقتی برای تشییعجنازه
خواننده ای مثل مرتضی پاشایی افراد کثیری جمع می شوند اما برای برخی هنرمندان متعهد و مردمی جمعیت اندکی می روند، یعنی ما مبتذل شده ایم. ما در واقع حامی کسانی هستیم که هیچ خدمتی به هنر
 نمی کنند اما کلی پول و طرفدار جمع می کنند اما هیچ بهایی به هنرمندان واقعی که عمرشان را برای رشد و ارتقای فرهنگ این کشور
 گذاشته اند، نمی دهیم.