جست‌وجو زیر باران سنگ

جزئیات 96 ساعت عملیات برای یافتن بانوی كوهنورد در یخچال عروسك‌ها

جست‌وجو زیر باران سنگ

وقتی خبر رسید بانوی کوهنورد هنگام بازگشت از قله دماوند دچار حادثه شده، جست‌وجوها برای یافتن او آغاز شد تا این‌که پس از چهار روز محل سقوط او شناسایی شد و با یافتن پیکرش در زیر خاک و سنگ ، امیدها برای زنده یافتن فرناز دولتخواه بر باد رفت. در «پشت صحنه یک ماجرا »ی این هفته سراغ چهار امدادگر هلال‌احمر و كوهنورد که در این عملیات حضور داشتند رفته و آنها جزئیات عملیات نفسگیر را در یخچال عروسك‌ها برای یافتن بانوی كوهنورد در ارتفاعات دماوند تشریح كردند.

به گزارش جام‌جم، پنجشنبه 17 مرداد، گروه 20 نفره كوهنوردی تصمیم به صعود به قله دماوند گرفتند؛ صعودی كه هنگام بازگشت با ناپدید شدن دو نفر از كوهنوردان خبرساز شد. زن و مردی كه از گروه جا مانده بودند در حین برگشت دچار حادثه شدند. تعدادی از كوهنوردان شاهد سقوط آنها به داخل یخچال بودند. كوله یكی از آنها هنگام سقوط از بدنش جدا شد و این برخی را به اشتباه انداخته بود كه سه نفر سقوط كرده‌اند. هویت آنها مشخص نبود و موضوع به امداد و نجات كوهستان گزارش شد تا امدادگران هلال‌احمر به كمك آنها بروند؛ امدادگرانی كه در دو منطقه دیگر در جست‌وجوی دو كوهنورد ناپدید شده دیگر بودند. 
محل حادثه یخچال عروسك‌ها، یكی از خطرناك‌ترین مناطق دماوند بود. چند ساعت بعد كوهنوردی زخمی خود را به كمپ رساند و گزارش او شروع عملیاتی نفسگیر برای پیدا كردن بانوی كوهنورد بود. او به امدادگران گفت: همراه خانم فرناز دولتخواه از گروه فاصله گرفته و به داخل دره سقوط كردیم. هنگام سقوط كوله وی از بدنش جدا شد. او تصمیم گرفت به سمت كوله برود. به او گفتم این كار خطرناك است. من به سمت خارج یخچال حركت كردم تا درخواست كمك كنم. تا زمانی كه از خانم دولتخواه جدا می‌شدم، او زنده بود.

4 مفقودی در دماوند
محمد صادقی‌فر از امدادگران هلال‌احمر است كه در این عملیات شركت داشت. او می‌گوید: «عصر سه‌شنبه 15 مرداد، سقوط مردی به نام مصطفی در یخچال عروسك‌ها به ما گزارش شد. بعد از تایید موضوع همراه آقای داوود لشكری خود را به محل حادثه در ارتفاع 4900متری رساندیم. روز اول مسیر شمالی را كامل بررسی كردیم اما چیزی به دست نیاوردیم. صبح پنجشنبه درخواست بالگرد كرده و بعد از آمدن بالگرد تیمی چهارنفره تشكیل دادیم و جست‌وجوی هوایی را هم شروع كردیم. این جست‌وجو تا بعدازظهر پنجشنبه ادامه داشت اما به نتیجه‌ای نرسیدیم. در این بین خانم دولتخواه و همراهش عصر پنجشنبه سقوط كردند. 
صبح جمعه تیم شش نفره تشكیل دادیم كه دوباره گزارش كردند مرد دیگری به نام داوود هم در همان یخچال سقوط كرده است. در اینجا ما با چهار حادثه‌دیده روبه‌رو شدیم.»
جست‌وجوها برای یافتن چهار مفقودی ادامه داشت كه انتشار شایعه‌ای در عملیات تغییری ایجاد كرد. به امدادگران خبر دادند فرناز دولتخواه و همراهش زنده پیدا شده و به كمپ منتقل شده‌اند. امدادگران برای بررسی صحت این خبر از كوهنوردانی كه در كوهستان بودند سؤال كردند كه همه می‌گفتند: خانم دولتخواه سوار قاطر شده و در حال پایین رفتن است. 

رفتار هیجانی در فضای مجازی
محمدحسین كبادی، رئیس پایگاه‌های امداد كوهستان و دریای هلال‌احمر كه فرماندهی این عملیات را به‌عهده داشت، از شایعه‌سازان گلایه می‌كند و می‌گوید: «متاسفانه در این حوادث ما شاهد رفتار هیجانی برخی افراد هستیم كه بدون بررسی صحت و سقم یك ماجرا اقدام به انتشار شایعاتی می‌كنند. خانم دولتخواه دو فرزند و پدر و مادری داشت كه چشم‌انتظار او بودند و این شایعات در این اوضاع باعث بازی با روح و روان آنها می‌شد. با این‌كه همه ادعا می‌كردند خانم دولتخواه پیدا شده است، به تیم جست‌وجو اعلام كردند در جست‌وجوهای خود به دنبال این بانوی كوهنورد هم باشند.»
جست‌وجوها ادامه داشت تا این‌كه روز شنبه اتباع افغانستانی كه در منطقه فعالیت دارند، خبر دادند كه مصطفی را زنده پیدا كرده‌اند. مصطفی از حال رفته بود و امدادگران بعد از رساندن خود به او، درخواست بالگرد كرده و با آن مصطفی را از منطقه خارج كردند. 
امدادگران در منطقه به جست‌وجو ادامه دادند كه داوود را در كنار یك مرد افغان پیدا كرده و او را با بالگرد به مركز درمانی منتقل كردند.
در این حین مشخص شد همراه فرناز دولتخواه خود را به كمپ رسانده و خبرها درباره پیدا شدن بانوی كوهنورد تكذیب شد. تیم امداد دوباره عملیات را برای یافتن دولتخواه آغاز كرد. 
صادقی‌فر درباره عملیات یافتن بانوی ‌كوهنورد می‌گوید: در ابتدا تصمیم گرفتیم یخچال‌ها را شماره‌گذاری كنیم. در اینجا هم با مشكل اطلاعات نادرست روبه‌رو شدیم. برخی می‌گفتند او از یخچال شماره 6 سقوط كرده و گروهی دیگر مدعی بودند او را در حال سقوط از یخچال دیگری دیده‌اند. در اینجا درخواست هلی‌شات كردیم تا مناطق خطرناك از نظر ریزش سنگ را با آن جست‌وجو كنیم. تیم‌ها را افزایش دادیم. روزهای قبل، ریزش‌های سنگ باعث شده بود تیم‌ها را زیاد نكنیم زیرا با ریزش سنگ احتمال تلفات افزایش پیدا می‌كرد. تا ارتفاع 4500متری را جست‌وجو كردیم اما نتیجه نگرفتیم. دوشنبه صبح رفتیم برای ارتفاعات بالاتر. گروه‌ها را دسته‌بندی كرده و در یال‌ها پخش كردیم. خودمان هم، تیمی چهارنفره با حضور آقای كبادی، لشكری و یك تبعه افغان به نام سخی تشكیل دادیم و به سمت شمال‌شرق رفتیم. 
سرانجام ساعت 17 و 30 دقیقه دوشنبه یك كوهنورد اهل تهران توانست محل سقوط فرناز دولتخواه را پیدا كند. بخشی از كاپشن او از زیر خاك معلوم بود و همین باعث شد قبل از این‌كه كل پیكر بانوی كوهنورد زیر خاك و سنگ مدفون شود او را پیدا كنند. در این زمان باد شدیدی شروع به وزیدن گرفت و هلی شات را از دسترس خارج كرد. امدادگران قصد داشتند خود را به محل پیدا كردن پیكر این زن برسانند اما شرایط جوی و ریزش سنگ این اجازه را به آنها نداد و مجبور شدند ادامه عملیات را به فردا صبح موكول كنند. 
​​​​​​​
ریزش سنگ بر سر امدادگران
داوود لشكری، سرپرست تیم امدادونجات كوهستان هلال‌احمر مازندران كه در كنار سه امدادگر دیگر در عملیات انتقال پیكر خانم دولتخواه شركت داشت، می‌گوید: صبح سه‌شنبه حضور گروه دیگری را درخواست كردیم و ما صبح زود راهی آنجا شدیم. زمانی كه به منطقه رسیدیم ریزش سنگ شروع و پیكر خانم دولتخواه زیر سنگ و خاك مدفون شد. اگر دیروز محل را پیدا نمی‌كردیم عملیات یافتن ایشان شاید به نتیجه نمی‌رسید. یكی از اتباع افغان به نام سخی در این عملیات به ما كمك زیادی كرد. در بالای سر ما تعداد زیادی كل و بز در حال حرکت بودند كه باعث ریزش سنگ به پایین می‌شدند. عملیات نفسگیری بود و احتمال آسیب به امدادگران وجود داشت. یک نفر از امدادگران به سمت حیوانات رفت و آنها را از بالای سر ما دور کرد. وقتی به محل افتادن پیکر خانم دولتخواه رسیدیم، سنگ‌ها را كنار زدیم و پیكر كوهنورد را در میان پتو فیكس كردیم و با تجهیزاتی كه داشتیم به محلی امن انتقال دادیم. دو فرزند او چشم انتظار بازگشت مادر بودند و تمام توان خود را برای انتقال پیكر بانوی كوهنورد گذاشتیم. 
پیكر بانوی كوهنورد بعد از خارج شدن از یخچال با قاطر به پایین منتقل شد تا علت مرگ وی مشخص شود. با تحویل پیكر فرناز دولتخواه در روز سه‌شنبه به ماموران پلیس، پنج روز عملیات نفسگیر امدادگران برای یافتن او پایان گرفت. 
كبادی در پایان تاكید می‌كند: این عملیات یكی از سخت‌ترین عملیات‌های امداد و نجات در كوهستان بود. وقتی از موضوع مطلع شدم از تهران خودم را به ارتفاعات دماوند رساندم. بعد از زنده پیدا شدن دو ناپدید شده قبلی، امید ما برای زنده یافتن خانم دولتخواه بیشتر شد. حتی پناهگاه‌ها را جست‌وجو كردیم. شرایط جوی و ریزش سنگ از مشكلات جدی ما در این عملیات بود. به‌طوری كه در برخی مناطق در یك دقیقه، ده سنگ به پایین می‌افتاد. بعضی جاها به‌عنوان فرمانده كافی بود یك تصمیم اشتباه بگیرم و با این تصمیم جان اعضای گروه به خطر بیفتد. در مسیری كه تیم ما پیكر خانم دولتخواه را منتقل كرد، حمل كوله برای كوهنوردان سخت است اما امدادگران برای رساندن پیكر این كوهنورد به خانواده چشم انتظارش از جان مایه گذاشتند.