آقا قلدره هم رفت

آقا قلدره هم رفت


پرافتخارترین داور فوتبال ایران كه به دلیل پاك بودن و به دلیل اجرای قانون به لقب «آقا قلدره» نایل شده بود، قصد مهاجرت كرده تا دیگر در این فوتبال داوری نكند.
بزرگ‌ترین داور ایران، بازی‌هایی را در جهان فوتبال سوت زده بود كه حضور در آنها رویای دست‌نیافتنی فوتبال ماست. از فینال جام باشگاه‌های جهان و جام كنفدراسیون‌ها تا فینال المپیك و رده‌بندی جام جهانی.
او آن‌قدر در این فوتبال قد كشید كه به یكی از معرفه‌های فوتبال ایران تبدیل شد؛ اما با افتخار داوریمان آن‌قدر بدرفتاری كردیم كه مجبور به ترك ایران شد. هنوز یادمان نرفته برای هر قضاوتش چه حملاتی را تحمل می‌كرد و چه مصاحبه‌های آتشینی را تاب می‌آورد. مصاحبه‌هایی كه فضای بدون فیلتر و نشسته مجازی را برای هر توهینی تحریك می‌كرد. فضایی كه متاسفانه به دلیل نبود چارچوب‌ها و گمنام‌بودن صورت و سیرت آدم‌ها، اختیاردار فوتبال ما هم شده و هر بلایی دلش بخواهد بر سر فوتبال ما و سكوها و ورزشگاه‌هایش می‌آورد.
فغانی که در این فوتبال، «آقا قلدره» خطابش می‌کنند، اما در بیرون از ایران او را به نام جواهر داوری جهان می‌شناسند،حالا به نقطه‌ای رسیده كه ترجیح می‌دهد از میان عشق و خانواده، دومی را انتخاب كند.او برای حضور در میدان فوتبال به اندازه كافی توهین شنید و خانواده‌اش هم به اندازه كافی صبوری كردند. علیرضا فغانی مرد استثنایی داوری ما بود؛ اما بی‌تردید آخرین داور ما نخواهد بود كه از توهین و فشار مافیاها خسته می‌شوند و می‌روند.
در میان هزاران پیام زشت كانال‌های تلگرامی به اصطلاح هواداری كه فرهنگ و هویت فوتبال ما را نشانه رفته‌اند، جای یك پیام خالی است كه «كسی باید پیدا شود كه فوتبال ایران را نجات دهد». كسی كه ایران را بیشتر از خودش دوست داشته باشد و به این اسب افسار‌گسیخته، دهنه بزند تا شاید فوتبال ما هم روی ریل احترام قرار بگیرد تا آدم‌هایش اینقدر بی‌پروا به هم توهین نكنند.
آقا قلدره رفت تا آنها كه حضور این داور جهانی آزارشان می‌داد، راحت‌تر نفس بكشند. چقدر تلخ است كه بدانیم فغانی سرمایه بزرگ ماست و برای رفتنش، با شادی دست تكان بدهیم و برای رفتنش هورا بكشیم.