اولین شاعری كه برای واقعه كربلا سرود كیست؟
كسایی؛ پرچمدار شعر عاشورا
این آقا یك شاعر خاص است. از آنهایی كه یك تحول بزرگ را تجربه میكنند. مجدالدین ابوالحسن كسایی مروزی را میگوییم كه در قرن چهارم هجری در شهر مرو به دنیا آمده است. او معاصر غزنویان و سامانیان و مانند برخی شاعران دیگر اولش یك مدحگوی درباری بوده، در وصف شاه و دلیریهایش مینوشته، صله میگرفته و روزگار میگذرانده. اما بعدتر مانند خیل كوچكی از شاعران و عارفانی كه تحولات درونی و تغییر مسیرهای بزرگی را در زندگی تجربه میكنند، راه دیگری را پیش میگیرد و میشود مدیحهگوی پیامبر، حضرت علی(ع) و امام حسین (ع). محققان هم علت تخلص او به كسایی را، برگرفته از مذهب شیعی او و برداشتی از حدیث كساء میدانند.
كسایی مروزی از شیعیان و معتقدان به اهل بیت(ع) بود. او حضرت علی(ع) را با تصریح به آیه «مودت قربی» و آیه «مباهله» و سوره «هل اتی» میستاید و آن حضرت را «ركن مسلمانی»، «ولی بیمانند» و «سرّ ذوالجلال» میداند و همچنین ایشان را «امیرالمؤمنین»، «امام المتقین»، «امام امت» و «برگزیده امت» توصیف میكند و با صراحت میگوید كه پیامبر(ص) او را ثنا كرد و ستود و همه كارها را به او سپرد.
سوگنامه كربلای كسایی را نخستین شعر عاشورایی فارسی میدانند. این شعر طبق ساختار كلی قصیده با تغزل وتوصیف بهار و زیبایی طبیعت آغاز شده، اما به یك سوگسروده ختم میشود كه در ادامه برخی ابیات آن را با هم میخوانیم؛ ابیاتی كه البته شاید خوانش برخی از آنها كمی دشوار باشد، اما طبیعی است دیگر. كسایی هشت قرن قبل از ما زندگی كرده و زبان هم در گذر زمان مسیر خودش را میرود... در هر صورت كسایی اولین شاعر عاشورایی ماست و شعرش شكلدهنده یك مسیر برای سرودن از خون حسین(ع) و این نكته مهم است كه نام او را همواره كنار سیدالشهدا در كتابهای ادبی هم كه شده زنده نگه دارد. سعادت میخواهد دیگر... اینكه نامت كنار حسین(ع) زنده بماند یا كنار سلطان محمود غزنوی، تفاوتش از زمین تا آسمان است!
دست از جهان بشویم عز و شرف نجویم
مدح و غزل نگویم، مقتل كنم تقاضا
میراث مصطفی را فرزند مرتضی را
مقتول كربلا را تازه كنم تولا
***
آن پنج ماهه كودك، باری چه كرد ویحك
كز پای تا به تارك مجروح شد مفاجا
بیچاره شهربانو مصقول كرده زانو
بیجاده گشته لؤلؤ بر درد ناشكیبا
***
بر مقتل ای كسایی برهان همی نمایی
گر هم بر این بپایی بیخار گشت خرما
مؤمن درم پذیرد تا شمع دین بمیرد
ترسا به زر بگیرد، سمّ خر مسیحا
تا زندهای چنین كن دلهای ما حزین كن
پیوسته آفرین كن بر اهلبیت زهرا