هجوم ارتش هیولاها به هالیوود

بازسازی فیلم ارتش تاریکی خبر از بازگشت هیولاها به سینما می‌دهد؛ آیا این نسخه احیا شده می‌تواند در گیشه موفق باشد؟

هجوم ارتش هیولاها به هالیوود

آینده هیولاهای رنگارنگ شركت یونیورسال چه خواهد شد؟ این موجودات ترسناك كه طی چند دهه در شكل و شمایل‌ متفاوتی به دیدار تماشاگران سینما آمده‌اند، چه سرنوشتی پیدا خواهند كرد؟ از شواهد امر چنین برمی‌آید كه مدیران یونیورسال قصد دارند وضعیت این موجودات شرور و بدطینت را مشخص و برای آینده‌شان تعیین تكلیف كنند. نزدیكان به این شركت قدیمی فیلمسازی، خبر از آن می‌دهند كه آینده و سرنوشت هیولاهای كلاسیك فیلم‌های سینمایی این شركت، در مركز توجه قرار گرفته و یونیورسالی‌ها روی این موضوع تمرکز كرده‌اند. با قرار گرفتن نام فیلم «ارتش تاریكی» در دستور كار تولید، فهرست بلندبالایی از فیلم‌های هیولایی در صف طولانی تولید قرار می‌گیرند. پل فیگ به لی وانل پیوسته تا نسخه جدید ارتش تاریكی راه خود را روی پرده سینماها پیدا كند. ظاهرا باید منتظر آن بود كه پل فیگ، ارتشی از هیولاها را به مصاف تماشاگران طرفدار ترس و دلهره بفرستد!

به نوشته نشریه هالیوود ریپورتر، منتقدان و اهل فن از انتخاب پل فیگ برای كارگردانی نسخه احیا شده ارتش تاریکی شگفت‌زده شده‌اند. این شگفتی بی‌دلیل نیست. نام این فیلمساز به كمدی‌های موفقی چون ساقدوش (2011)، جاسوس (2015) و البته نسخه احیا شده شكارچیان ارواح (2016) گره خورده است. برای همین است كه این پرسش از سوی اهل فن مطرح شده كه چرا یونیورسالی‌ها برای درام ترسناك خود، از یك كمدی ساز دعوت به همكاری كرده‌اند. اما علاقه‌مندان گونه هیولایی اهمیتی به این موضوع نمی‌دهند. برای آنها این موضوع مهم است كه بالاخره طلسم تولید فیلم‌های هیولایی شركت یونیورسال شكسته شده و آنها، طی ماه‌ها و سال‌های آینده یكی دوجین از این محصولات را تماشا خواهند كرد.
صف طولانی
تحلیلگران سینمایی دراین رابطه صحبت می‌كنند كه یونیورسال نزدیك دو دهه است سخت تلاش دارد فیلم‌های هیولایی كلاسیك خود را دوباره‌سازی و احیا كند. تعداد این هیولاها هم كم نیست! از فرانكشتاین و دراكولا گرفته تا مرد گرگی، مومیایی و تعدادی موجود عجیب و غریب دیگر، می‌توان یك صف طولانی از هیولاهایی را نام برد كه مشتاق حضور مجدد روی پرده سینما
هستند.  در زمانه‌ای كه تبدیل كردن فیلم‌های سینمایی به یك مجموعه دنباله‌دار (فرنشایز) به صورت یك مد پرطرفدار درآمده، چرا باید سر هیولاهای قدیمی یونیورسال بی‌كلاه بماند؟! زمانی این موضوع جذابیت بیشتری پیدا می‌كند كه به خاطر داشته باشیم فیلم‌های هیولایی شركت یونیورسال در سه دهه 30، 40 و 50 میلادی، حرف اول را در جدول گیشه نمایش سینماها می‌زدند.
پایان روزهای تاریک
یونیورسال در كنار ارتش تاریكی، كار پیش‌‌تولید مرد نامرئی را هم شروع كرده است. لی وانل برای كارگردانی این فیلم انتخاب شده است. او محصول هیولایی خود را در شركت فیلمسازی خودش بلوم هاوس پروداكشنز تهیه خواهد كرد. هر دو فیلم برای نمایش عمومی در فصل بهار سال آینده میلادی آماده می‌شوند. اما آیا روزهای تاریك و دربه‌دری هیولاهای یونیورسال بالاخره به پایان رسیده است؟ طبیعی است كه در این رابطه، حرف اول و اصلی را تماشاگران سینما می‌زنند. اگر آنها از این دو فیلم استقبال خوبی كنند، معنی‌اش آن است كه مدیران یونیورسال می‌توانند دست به احیای بقیه هیولاهایشان زده و حیات تازه‌ای به آنها بدهند. مدیران یونیورسال قول داده‌اند آثاری جذاب و تماشایی ارائه و تماشاگران را مجذوب و شیفته این نسخه‌های تازه كنند. برای این منظور، كار بسیار بزرگی در واحد جلوه‌های ویژه این شركت صورت گرفته و قرار است از جدیدترین تكنیك‌های سینمایی برای خلق صحنه‌های فانتزی و غیرواقعی این فیلم‌ها
استفاده شود.
 ناموفق بودن استراتژی
با این حال، یونیورسال سابقه خوبی در تولید نسخه‌های جدید و احیا شده فیلم‌های هیولایی موفق كلاسیك خود ندارد. شواهد حكایت از ناموفق بودن كلی كمپانی در این رابطه می‌كند. البته یونیورسال سال 1999 توانست یك مومیایی موفق جدید ارائه كند. این فیلم با بازی براندون فریزر توانست حدود 250 میلیون دلار در آمریكا و بقیه كشورهای دنیا فروش كند، اما قسمت دوم این اكشن دلهره‌آور ماجراجویانه در سال 2001 نتوانست موفقیت قسمت اول را تكرار كند و منتقدان و تماشاگران استقبال مورد نظر تهیه‌كنندگانش را از آن نكردند. همین مسأله باعث شد تولید قسمت‌های بعدی فیلم، در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد. مومیایی یك‌بار دیگر در سال 2017 دوباره‌سازی شد و این بار ستاره‌ای چون تام كروز به مقابله با هیولای بی‌رحم داستان رفت، اما حتی حضور كروز در این فیلم هیولایی هم باعث نشد فیلم شگفتی خلق كند. «ون هلسینگ» سال 2004 هم سرنوشتی شبیه مومیایی داشت. هیو جكمن كه در آن دوران برای خودش ستاره‌ای معروف و پولساز بود، نقش اصلی این فیلم را به عهده گرفت. البته فیلم در سراسر جهان 300 میلیون دلار فروش كرد، اما با توجه به هزینه بالای تولید و پولی كه برای تبلیغات آن خرج شد، نمی‌توان لقب پرفروش را برایش در نظر گرفت. یونیورسال طی این سال‌ها تلاش‌های ناموفق دیگری هم برای ساخت «مرد گرگی» (2010) و دراكولا (با نام «ناگفته‌های دراكولا» در سال 2014) كرد. اما هیچ‌یك از این فیلم‌ها، هیجانی در بین تماشاگران و جدول گیشه فروش ایجاد نكرده و زمینه‌ساز دنباله‌دار شدن این فیلم‌ها نشدند. مدیران یونیورسال اعلام كرده‌اند تولید نسخه‌های تازه‌ای از دراكولا و فرانكشتاین در برنامه آینده آنها قرار دارد. در كنار بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه جدید رایانه‌ای و دیجیتال، تعدادی از چهره‌های سرشناس روز سینما هم در نقش‌های كوچك و بزرگ این فیلم‌ها بازی خواهند كرد.  اما منتقدان به نكته دیگری اشاره می‌كنند و می‌گویند برای موفقیت این فیلم‌ها در بین تماشاگران، قبل از هر چیز باید یك فیلمنامه قوی  داشت. تنها در صورت وجود چنین فیلمنامه‌ای، می‌توان به بازیگران مشهور و جلوه‌های پیشرفته دیجیتال تكیه كرد.