اعتراف به قتل برای رهایی از شكنجه هم‌سلولی‌ها

اعتراف به قتل برای رهایی از شكنجه هم‌سلولی‌ها

سارق جوان برای رهایی از آزار و اذیت و زورگویی‌های هم‌سلولی‌هایش، به دروغ قتل پسر جوانی را گردن گرفت تا به زندان دیگری منتقل شود.
به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، روزهای پایانی شهریور امسال، پسر 25 ساله‌ای به نام رامین كه به اتهام سرقت‌های مقرون به آزار در زندان تهران بزرگ دوره محكومیتش را سپری می‌كرد، در نامه‌ای برای مسؤولان زندان مدعی شد؛ دچار عذاب وجدان شده و می‌خواهد به قتلی كه مرتكب شده اعتراف كند. بنابراین با دستور بازپرس جنایی، تحقیقات پلیسی در این‌باره آغاز و معلوم شد كه رامین چهارماه است به اتهام سرقت‌های مقرون به آزار با دستور بازپرس دادسرای ناحیه 34 تهران بازداشت شده و همدستش فراری است.
رامین در جریان تحقیقات گفت: به‌خاطر هیجان سرقت و به‌دست آوردن پول برای خوشگذرانی دزدی را شروع كردیم. ما با چاقو مالباختگان را تهدید كرده و پول، گوشی و اموالشان را سرقت می‌كردیم. اوایل اردیبهشت امسال در جریان سرقت از پسر جوانی در غرب تهران، او مقاومت كرد و مجبور شدم برای رهایی از دستش، او را مجروح كنم. چند روز بعد هم متوجه
 مرگش شدم.
 با توجه به اعتراف‌‌های متهم، پلیس موضوع را بررسی كرد كه معلوم شد در مكانی كه او گفته سرقت مرگباری رخ نداده است. متهم دیروز برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و این بار سكوت خود را شكست و گفت: در نوجوانی والدینم به‌خاطر اختلاف‌هایشان جدا شدند. مدتی نزد مادرم ماندم اما با ازدواج دومش به نزد پدرم رفتم، او نیز بعد از چند سال ازدواج كرد و من با نامادری‌ام و پدرم زندگی می‌كردم. مشكلات خانوادگی باعث شد به كارهای خلاف، سرقت و زورگیری رو بیاورم.
وی افزود: زمانی كه در جریان سرقت‌هایم بازداشت شدم و به زندان افتادم. هم‌سلولی و هم‌بندی‌هایم همه خلافكارهای سابقه‌دار بودند كه سال‌ها در زندان دوره محكومیت‌شان را سپری می‌كردند مدام مرا كتك زده و شكنجه‌ می‌دادند. بدنم زیر شكنجه‌های آنها سیاه و كبود شده و از ترس آنها به زندانبان‌ها حرفی نمی‌زدم. چند بار خواستم خودكشی كنم كه نشد.
متهم ادامه داد: این اواخر به این فكر افتادم كه به قتلی اعتراف كنم تا از دست شكنجه و بدرفتاری‌های زندانیان دیگر خلاص شوم. گمان كردم با این دروغ خودم را به دیوانگی بزنم و مدتی در مركز روانی بستری شوم،گفتم شاید بعد از آن مرا به زندان دیگری منتقل كنند. در آن سلول آن‌قدر شكنجه شدم كه برایم مهم نبود به خاطر این دروغ پای چوبه دار بروم.
با مشخص شدن ادعای دروغ متهم، وی دوباره به زندان‌بازگشت.