روزگار مرگ ماندگاری

روزگار مرگ ماندگاری

حسین محجوبی درباره هنر و به‌خصوص هنر نقاشی در دنیای امروز می‌گوید: مشكل اینجاست كه همه چیز، از جمله هنر، تحت‌تأثیر سرعت ناشی از فناوری‌های نوین، عمق خود را از دست داده، سهل‌الوصول و سطحی شده‌اند. شما دیگر كمتر یك ملودی ماندگار با یك شعر تأثیرگذار می‌شنوید. همه با حداقل شناخت و سواد و تجربه، ادعای هنرمند بودن دارند و با این فضای مجازی سهل‌الوصول به سرعت آثار خود را منتشر و فضای هنری را پر از آثار بی‌مایه و سطحی می‌كنند. این وضعیت به سلیقه و ذائقه مخاطب صدمه می‌زند و ذوق هنری را كور می‌كند. تغییرات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بی‌تردید روی مسائل فرهنگی و هنری تأثیر می‌گذارند، ولی عدم برنامه‌ریزی و مدیریت، آثار تخریبی این تغییرات را تشدید می‌كند. یك وقتی نقاشی فقط مال دربار و كلیسا بود، ولی بعد نقاشان صاحب سبك مثل پیكاسو زحمت كشیدند و نقاشی را از انحصار یك طبقه خاص بیرون آوردند. حالا اما متأسفانه هنر، از جمله نقاشی تبدیل به تفریح شده! این روزها به عنوان موسیقی، ملودی‌هایی پخش می‌شوند كه من واقعا تحمل یك دقیقه شنیدنش را هم ندارم. اما جای شكرش باقی است كه زمان درست مثل یك غربال عمل می‌كند و آنچه كه اصالت و ریشه ندارد، نمی‌تواند پایدار بماند. در تمام دنیا این‌طور است. در حال حاضر در تمام هنرها مگر چند نفر آدم تأثیرگذار وجود دارند؟ الان هنر و كلا دنیا دارد یك دوره گذار را سپری می‌كند. باید صبر داشت و دید كه ماجرا چه چیزی از آب درمی‌آید. یك وقتی انسان از زندگی در خانه‌اش لذت می‌برد، چون معماری خانه‌ها نسبت متوازنی با طبیعت داشت. این روزها انسان در خانه‌اش احساس می‌كند در قفس گیر افتاده! حالا دیگر هنر با طبیعت جور نیست و به همین دلیل هم، آدم‌ها عصبی و مضطرب شده‌اند. دیگر برای هنر قداستی باقی نمانده. من هیچ وقت هنر برای هنر را نه قبول و نه دوست داشته‌ام.
زمان غربال بی‌رحمی است و این بازی‌هایی كه به اسم هنر راه افتاده، ماندگار نخواهند بود. در تمام دنیا آثار هنری غربال می‌شوند و آنهایی كه اصیل و ارزشمند هستند باقی می‌مانند. اصالت در هنر امر بسیار مهمی است. چیزی كه فقط به عنوان مد مطرح می‌شود، باقی نخواهد ماند. اثر هنری باید متوازن، چشم‌نواز، تعالی‌بخش و منطقی باشد، وگرنه باقی نمی‌ماند.