زندگی در شرایط سخت

گزارش خبرنگار اعزامی جام‌جم از روستاهای دورافتاده سیستان و بلوچستان كه از نبود امكانات درمانی رنج می‌برند

زندگی در شرایط سخت

كنار جاده، درست در جایی در قسمت ورودی به روستا یك ساختمان قرار دارد. بنای این ساختمان، با بناهای دیگر روستا متفاوت است. ساختمان تازه‌ساز است. تابلوی بزرگ سفیدرنگ سردر آن می‌گوید كه این ساختمان، خانه بهداشت روستاست. درون ساختمان اما خالی است. اتاق‌ها مانند حیاط ساكت و بی‌صداست. پرنده پر نمی‌زند. نه روپوش سفید به تنی و نه بیماری در این خانه بهداشت وجود ندارد. این وضع بسیاری از خانه‌های بهداشت روستاهای استان سیستان‌وبلوچستان است. روستاهایی كه سال‌هاست مردمش رنگ پزشك به خود ندیده‌اند و بسیاری از بیماری رنج می‌برند. حالا گروهی از پزشكان جهادی استان‌های مختلف مانند فارس و مازندران برای بستن زخم محرومیت استان جنوب شرق كشور، وارد مناطق مختلف از جمله شهرستان‌های میرجاوه، فنوج و روستاهای آن شده‌اند.

حیاط شلوغ است، انگار همه روستا اینجا جمع شده‌اند. دخترهای قد و نیم‌قد با لباس‌های سوزن‌دوزی رنگارنگ می‌دوند به دنبال هم. پسرها، لباس‌های بلوچی تنشان است و شیطنت می‌كنند. مردها، ردیف نشسته‌اند توی سایه كم‌رمق و باریك حیاط و با صورتی آفتاب‌سوخته زل زده‌اند به در آهنی كه زن‌های زیادی، بچه به بغل توی آفتاب، صف كشیده‌اند پشت آن. همه آمده‌اند تا معاینه شوند. حالا بعد از چند سال خالی بودن خانه بهداشت از پزشك‌ها، یك گروه چند نفره از دندانپزشك، روان‌شناس، متخصص اطفال، رادیولوژیست، متخصص قلب، متخصص زنان، پرستار، ماما و پزشك عمومی به روستایشان آمده‌اند؛ به همین دلیل است كه همه برای درمان درد چند ساله، حتی از روستاهای اطراف هم مراجعه كرده‌اند.
  فقر درمانی
 احسان هفت ساله است. نشسته روی زمین و دست‌وپا می‌زند. چشمان قهوه‌ای درشتش پرآب است. رد اشك روی صورتش مانده است. مادرش مدام حرف می‌زند:‌ احسان اما گوشش بدهكار نیست، بیمار بعدی كه از اتاق اورژانس آمد، نوبت اوست.
مادرش می‌گوید:‌ «پول نداشتیم، دكتر هم نداشتیم، به همین دلیل این همه فاصله افتاده است، وگرنه زودتر از این مراجعه می‌کردیم.» مادرش 42 ساله است، صورت زیبایی دارد. چشم‌هایش اما كم‌رمقند. یك لایه تیره، روی چشم راست را پوشانده، چشم راست كاملا نابیناست. چشم چپش هم نیمه‌بیناست. فقر و دسترسی نداشتن به دكتر، دلیل نابینایی مادر است. دختری که کنارش نشسته اسمش سكینه است. تازه 14 سالش تمام شده.  شال خوش‌رنگ صورتی طلاكوب‌شده، صورتش را قاب گرفته است. كلمات را شمرده، جملاتش را كامل و با طمانینه و با اعتمادبه‌نفس ادا می‌كند. موقع راه رفتن اما می‌لنگد. شلوار سوزن‌دوزی دست‌دوز كار دست خودش را كه می‌زند بالا، پاهای لاغر خود را نشان می‌دهد. ساق پایش اما ورم دارد؛ حالا نزدیك به یك سالی می‌شود پای سكینه ورم كرده است. زخمی كه با پارچه قهوه‌ای بسته شده است. خودش هم نمی‌داند پایش چرا این طور شده. درد اما امانش را بریده است، دردی كه شب‌هایی اجازه خوابیدن به او نمی‌دهد و گاهی حتی آن قدر شدت پیدا می‌كند كه توان راه رفتن را هم از او می‌گیرد. با همین پا از دو روستا آن طرف‌تر آمده است برای درمان، روستایی كه پزشك ندارد. مرضیه که آن طرف نشسته تنها
23 سال دارد. یك پسر‌ بچه كوچك با موهای حنایی، سه ساله، پایش را گرفته، یك دختربچه شش ماهه هم بغلش است. پسر سه ساله صورت گرد زیبایی دارد، اما لب‌شكری بودنش بیشتر به چشم می‌آید. پسری كه مادرش می‌گوید، نمی‌تواند غذا بخورد و غذاهای آبكی را می‌بلعد. پسر، دامن مادر را برای لحظه‌ای رها می‌كند و می‌دود به سمت چند بچه دیگر كه با شكلات توی دستشان بازی می‌كنند. او اما می‌ایستد و از دور نگاه می‌كند؛ بعد لب برمی‌چیند و با نگاهی كه غمگین شده، دوباره به دامن مادر پناه می‌برد. مادر می‌گوید:‌ «حتی اگر روستایمان هم دكتر داشت، پولش را نداشتیم؛ امیدوارم این گروه كمك كنند برای درمان پسرم.»
98 درصد بیمار
 روی هركدام از اتاق‌ها یك نام چسبانده‌اند. پشت در اتاق «متخصص زنان»، زنان زیادی بچه به بغل، در راهروی باریك در انتظار ایستاده‌اند تا نوبتشان شود. پزشك متخصص سرش شلوغ است. تند و سریع زنان را معاینه می‌كند و توی دفترچه بیمه سبزرنگ روستایی، قلم می‌چرخاند. طیبه دبیری، كارشناس ارشد مامایی است و این دومین سالی است كه از استانش-فارس-با جمع گروه پزشكان به شهرستان فنوج، بخش كوتیج می‌آید. دبیری با اشاره به عمده‌ترین مشكلات زنان منطقه به ما می‌گوید: «از زنانی كه به ما مراجعه می‌كنند، 98 درصد از آنها مبتلا به بیماری‌های عفونی و انواع قارچ‌ها هستند.» این ماما توضیح می‌دهد كه بسیاری از زنان متاهل با داشتن چند كودك، حتی برای اولین‌بار است كه معاینه می‌شوند؛ اما دلیل این مشكلات چیست؟ او تاكید می‌كند كه فقر بهداشتی، مالی و حتی فرهنگی باعث شده كه بسیاری از زنان با مشكلاتی روبه‌رو شوند. هرچند او كمبود آب سالم، نبود پزشك متخصص و حتی پزشك عمومی در منطقه را یكی از آن دلایل می‌داند. این اما تنها مشكل نیست، حرف متخصص زنان، مریم زندی عجیب است. در میان شلوغی و ویزیت بیماران، یكی از مشكلات عمده زنان منطقه را این‌طور عنوان می‌كند:‌ »
در این منطقه ما با زنانی مواجه هستیم كه بعد از چند بار زایمان با ناباروری مواجه می‌شوند، در صورتی كه در دهه 20 زندگی و در دوران باروری قرار دارند.» گرمای بیش از اندازه هوای منطقه و چند‌همسری از دلایل ناباروری زنان است. زندی با بیماران عجیبی هم مواجه شده است، مشکل یك بیمار اما برای او از همه عجیب‌تر بوده است: «زن جوانی بیمارم بود كه در 28 سالگی یائسه شده بود. همه اینها هم به خاطر فشار روانی بیش از اندازه‌ای بود كه تحمل می‌كرد.» دبیری توضیح می‌دهد كه سال گذشته كارهای درمانی خوبی در منطقه انجام
شده است.
 او می‌گوید حتی برخی از بیمارانشان نیاز به عمل جراحی هم داشته‌اند. اتفاقی كه برای حل مشكلات مالی آن، او و تیمش راه‌حل‌هایی داشته‌اند: «كمكی كه سال گذشته ما داشتیم، این بود كه پیگیر عمل‌های جراحی بیمارانمان باشیم و با هماهنگی هلال‌احمر و مراكز بهداشتی، هزینه‌های درمان را تامین كنیم.» كارشناس ارشد مامایی البته معتقد است كه تجربه سال گذشته منطقه باعث شده با برنامه‌ریزی بیشتری به منطقه بیایند تا او امید زیادی برای مفید بودن بیشتر در منطقه داشته باشد.
فقر آهن و سبك زندگی نامناسب
 اتاق اورژانس شلوغ است. پرستارها و پزشك عمومی در حال مداوا هستند. یك پسر بچه ریزنقش و لاغر با لباس بلوچی و قهوه‌ای‌رنگ روی تخت دراز كشیده است. اسمش محمد است و ده سالی دارد، شبیه پسر بچه‌های شش ساله اما می‌ماند. رضا نظری، پزشك عمومی هم دقیقا به همین نكته اشاره می‌كند، این كه بسیاری از مردان و زنان این منطقه، ریزنقشند. او به ما می‌گوید: «فقر آهن، كلسیم، ویتامین‌ها و بیماری‌های كم‌خونی یا آنمی از عمده‌ترین مشكلات اهالی این منطقه است.» او از دوران دانشجویی در گروه‌های جهادی حضور داشته است، از بم و كرمانشاه زلزله‌زده تا مناطق محروم استانش، فارس و در مقایسه با مناطق دیگر، معتقد است بیماری‌هایی كه در استان جنوب‌شرقی قرار دارد، متفاوت از دیگر استان‌هاست. اگر در استان‌های دیگر، بیماری‌های انگلی و واگیردار ریشه‌كن شده‌اند، در استان پهناور سیستان‌وبلوچستان اما این بیماری‌های انگلی و میكروبی هستند كه بیش از هر بیماری دیگری شایع است. اتفاقی كه از نظر پزشك عمومی به‌خاطر كمبود آب، فقر بهداشتی و اقتصادی است. درمان‌های خانگی، استفاده از داروهای گیاهی و سنتی اتفاقی است كه نظری به آن اشاره می‌كند. او توضیح می‌دهد:‌  زیرساخت‌های بهداشتی در این منطقه خیلی ضعیف است و همین باعث شده است بیماری‌های واگیردار در این مناطق بیشتر باشد.  تغذیه نامناسب و سبك زندگی نادرست به خاطر شرایط اقتصادی بد از دیگر دلایل است.
ساعت از ظهر گذشته است. حالا جمعیت كمتر شده، ولی هنوز تعدادی از اهالی، در فهرست انتظارند تا مداوا شوند.