از ترکیه تضمین بگیریم
تشکیل کمیته بررسی قانون اساسی سوریه بحث مهمی است که در نشستهای آستانه و سوچی مطرح و کنگره عظیمی با هماهنگی سه کشور ایران روسیه و ترکیه برگزار شد که تمام گروه های مخالف و موافق دولت سوریه شرکت کردند. در این نشست ها کلیاتی مطرح شد اما به دلیل اوضاع امنیتی و پیروزی هایی که دولت سوریه کسب کرده بود وقفهای ایجاد شد، اما در حال حاضر شرایط تغییر کرده و ارتش سوریه پیروزیهای پی در پی داشته است و این نشستها با محوریت قانون اساسی در حال برگزاری است.
در چنین شرایطی که به نفع سوریه رقم میخورد این کشور با تسلط و اشراف بیشتری پای میز مذاکره پیرامون تجدید نظر و یا حتی تدوین قانون اساسی جدید می رود. از سوی دیگر در نشست اخیر شاهد بودیم که لحن گروههای مخالف مثل همیشه تند نبوده بلکه آرام و منطقی بود و بر حل سیاسی بحران سوریه، حفظ تمامیت ارضی و آزادی احزاب تاکید کردند.
هر دو طرف به این نتیجه رسیدهاند که باید راه حل سیاسی برای موضوع پیدا کنند، لذا موضوع قانون اساسی سوریه گام خوبی است که زیر چتر سازمان ملل درصدد انجام این کار هستند.
نکته دیگری که میبایست در خصوص این نشست به آن اشاره کرد این است که دولت ترکیه نیز مانند طرفهای دیگر بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تاکید کرد اما چه تضمینی وجود دارد که بعد از این نوع نشستها مانند گذشته نه تنها التزام عملی به مصوبات نداشته باشد بلکه حتی برخلاف وعدههای خود نیز عمل کند مانند آنچه اخیرا در حمله به شمال سوریه به بهانه دفاع از منافع و امنیت ملی ترکیه شاهد بودیم.
به همین دلیل ایران و روسیه می بایست ترکیه را به پایبندی به مصوبات تشویق و ملزم کنند و در عین حال از دولت ترکیه ضمانت عملی نیز اخذ کنند.
در همین راستا میتوان از روسیه بهعنوان بهترین کشوری که می تواند به ترکیه فشار آورد نام برد چرا که هر چند این کشور نیز بهدنبال منافع خود است اما درعین حال نمیخواهد که چندان دست دولت ترکیه در سوریه باز باشد چرا که روسیه نیز در سوریه منافع داشته و هم پیمان سوریه است.
در مجموع میتوان گفت که با توجه به تجارب عملی که وجود دارد نمیتوان به ترکیه اعتماد کرد چرا که این کشور مدتها تمام مرز خود را در اختیار تروریستها قرار داده و حمایتهای لجستیکی و اطلاعاتی می کرد.
این کشور به هیچ کدام از مصوبات آستانه عمل نکرد. در آخرین نشست بنا به گفته اردوغان بنا بود که بهجای راه حل نظامی، با گروههای مسلح برای زمین گذاشتن سلاح هایشان صحبت کنند، اما نه تنها صحبتی نکردند بلکه شاهد حمایت های بیشترشان نیز بودیم.
به همین دلیل چندان خوشبین نیستم که در صورت عدم اعمال فشار و زور علیه ترکیه همچنین اخذ تضمین های عملی، این کشور به مصوبات نشستها پایبند باشد.
در ضمن در حال حاضر همه به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه حل در مورد سوریه، سیاسی است و نه نظامی؛ مخالفان دولت سوریه شکست خوردهاند و دنیا اعتراف می کند که نمیتوان از طریق نظامی به اهداف رسید، شاید بیشتر چانه زنی مخالفان در این راستا باشد که آنچه را که نتوانستهاند از طریق جنگ بهدست آورند از طریق سیاسی و مذاکره
بهدست بیاورند. درهمین زمینه دو پیش فرض وجود دارد، پیش فرض اول این است که اگر سوریه می خواهد امتیازاتی به این گروه ها بدهد، قبول کرده و موضوع حل شود تا سراغ تصویب بندهای قانون اساسی بروند، اما اگر کشورها بهخصوص حامیان گروههای ترویستی به این نتیجه برسند که دولت سوریه حاضر به دادن امتیاز بزرگی به آنها نیست ممکن است مذاکرات را با شکست مواجه کنند.
در چنین شرایطی که به نفع سوریه رقم میخورد این کشور با تسلط و اشراف بیشتری پای میز مذاکره پیرامون تجدید نظر و یا حتی تدوین قانون اساسی جدید می رود. از سوی دیگر در نشست اخیر شاهد بودیم که لحن گروههای مخالف مثل همیشه تند نبوده بلکه آرام و منطقی بود و بر حل سیاسی بحران سوریه، حفظ تمامیت ارضی و آزادی احزاب تاکید کردند.
هر دو طرف به این نتیجه رسیدهاند که باید راه حل سیاسی برای موضوع پیدا کنند، لذا موضوع قانون اساسی سوریه گام خوبی است که زیر چتر سازمان ملل درصدد انجام این کار هستند.
نکته دیگری که میبایست در خصوص این نشست به آن اشاره کرد این است که دولت ترکیه نیز مانند طرفهای دیگر بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تاکید کرد اما چه تضمینی وجود دارد که بعد از این نوع نشستها مانند گذشته نه تنها التزام عملی به مصوبات نداشته باشد بلکه حتی برخلاف وعدههای خود نیز عمل کند مانند آنچه اخیرا در حمله به شمال سوریه به بهانه دفاع از منافع و امنیت ملی ترکیه شاهد بودیم.
به همین دلیل ایران و روسیه می بایست ترکیه را به پایبندی به مصوبات تشویق و ملزم کنند و در عین حال از دولت ترکیه ضمانت عملی نیز اخذ کنند.
در همین راستا میتوان از روسیه بهعنوان بهترین کشوری که می تواند به ترکیه فشار آورد نام برد چرا که هر چند این کشور نیز بهدنبال منافع خود است اما درعین حال نمیخواهد که چندان دست دولت ترکیه در سوریه باز باشد چرا که روسیه نیز در سوریه منافع داشته و هم پیمان سوریه است.
در مجموع میتوان گفت که با توجه به تجارب عملی که وجود دارد نمیتوان به ترکیه اعتماد کرد چرا که این کشور مدتها تمام مرز خود را در اختیار تروریستها قرار داده و حمایتهای لجستیکی و اطلاعاتی می کرد.
این کشور به هیچ کدام از مصوبات آستانه عمل نکرد. در آخرین نشست بنا به گفته اردوغان بنا بود که بهجای راه حل نظامی، با گروههای مسلح برای زمین گذاشتن سلاح هایشان صحبت کنند، اما نه تنها صحبتی نکردند بلکه شاهد حمایت های بیشترشان نیز بودیم.
به همین دلیل چندان خوشبین نیستم که در صورت عدم اعمال فشار و زور علیه ترکیه همچنین اخذ تضمین های عملی، این کشور به مصوبات نشستها پایبند باشد.
در ضمن در حال حاضر همه به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه حل در مورد سوریه، سیاسی است و نه نظامی؛ مخالفان دولت سوریه شکست خوردهاند و دنیا اعتراف می کند که نمیتوان از طریق نظامی به اهداف رسید، شاید بیشتر چانه زنی مخالفان در این راستا باشد که آنچه را که نتوانستهاند از طریق جنگ بهدست آورند از طریق سیاسی و مذاکره
بهدست بیاورند. درهمین زمینه دو پیش فرض وجود دارد، پیش فرض اول این است که اگر سوریه می خواهد امتیازاتی به این گروه ها بدهد، قبول کرده و موضوع حل شود تا سراغ تصویب بندهای قانون اساسی بروند، اما اگر کشورها بهخصوص حامیان گروههای ترویستی به این نتیجه برسند که دولت سوریه حاضر به دادن امتیاز بزرگی به آنها نیست ممکن است مذاکرات را با شکست مواجه کنند.
تیتر خبرها
-
راهنمایی برای مات «کیش» شدن!
-
پرچم ایران را در مهد ووشو بالا بردیم
-
قصه خرابكارهای اسرائیلی در خیابانهای تهران
-
امضای اهل قضا پای نامه فرهنگ!
-
بعضیها با میزشان دفن میشوند
-
هشدار درباره نا امنسازی منطقه
-
سلامت اجباری شد
-
صدور مهندسی ایرانی
-
به احترام «كوچك» بزرگ
-
این جشن داعش است
-
تمامی سفارتخانهها و کنسولگریهای اسرائیل در سراسر جهان تعطیل شد
-
عجب ماه بلندی تو...
-
از ترکیه تضمین بگیریم