گفتوگو با مسعود دهنمکی، نویسنده و کارگردان
بعضیها با میزشان دفن میشوند
بای بسم ا... رزمنده سینماگری كه گذشتهاش را مثل بعضیها نخواسته خاك كند (در مادیات در فراموشی در...) از پشت شیشه ویترینهای چارسوی اتاق، كارنامهاش خاطراتش هجوم میآورد به منظر تماشای بیننده: «گذشته من جلو چشمامه آثار و خاطرات هر دوره از زندگیم رو نگه داشتم تا جلوی چشمام باشه.» [یك بعدظهر در آن خانه پرخاطره آغاز شد گفتوگوهایی كه بارها با تماسهای بعدی شكل و شیوه كنونیاش را یافت] از جبهه جنگ تا انتشار پرتیراژترین هفتهنامه، پس آنگاه سینما و موفقیت در شكستن ركورد فروش و...: «دست خودم نبوده خیلیها تلاش میكنن برای موفقیتهای اینچنینی اما برای من بیشتر توفیق بوده؛ نه تلاش.» نه دوره آموزشی كارگردانی گذرانده نه سینماگری، اما به قولی «اویسی» پیش رفته: «همش كتاب میخونم. به روز میشم. سعی میكنم با تكنیكهای جدید آشنا بشم.» رزمنده سینماگر ما هنوز در سنگر است او پس از دفاع مقدس، جنگاوران را با ذرهبینی میسنجد كه از شهید باكری بهدست كرده: «رزمندگان پس از جنگ سه دسته میشن پشیمون. پشیمون نمیشن اما غرق دنیا میشن. غصه میخورن و گیر میكنن در نوستالژی آن دوران.» اما مسعود دهنمكی نگره خودش را دارد او گفت: - به تعبیر من دسته چارمی هست كه مبارزه میكنن. - یعنی دهه نودی اما خون دهه شصتی در رگهاش میتپه؟ -میتونن باشن. -پس جنگ برای شما تموم نشده؟ - نه.
با ظلم.
با چی موافق نیستین؟
با بیعدالتی.
اگه میشد چی میشد؟
اگه میشد همه ما به اون چیزی كه هستیم قانع بودیم...
اصلاح روشهای غلط؟
باعث تكامل آدم میشه.
از تاوانهای سنگین و پرهزینهای كه پرداختین برای پایبندی به اصول؟
تاوان حرف مردم و شایعهها.
احساس متفاوت بودن و موثر بودن، داشتین؟
گاهی.
اصلا هدفتون بوده؟
بله.
خب برای این مهم چیكار كردین؟
توكل بهخدا كردم و سعی كردم (به تعبیر حضرت امیر) مرد زمان خودم باشم.
هویت و ماهیت شما رو تغییر داد؟
امام.
كسانی كه گفتن این همه فروش اخراجیها و... برای چی بوده آخه؟
خیلی مردم رو نمیشناسن. خدا رو نشناختن.
یا گفتن این بازیگرهای سرشناس چرا با آقای دهنمكی كار كردن؟
انحصارطلبن دیگه.
انجام آرزو با ضرب و نیرو؟
عزت و ذلت، دست خداست.
پرچمداری؟
اگه به نظرم از سر ادعا نباشه خوبه.
جنگ نرم؟
سختتر از جنگ سخت.
كودتای فرهنگی؟
خیلی وقته شروع شده.
در فضای فرهنگ و هنر ایران اسلامی چی میبینین؟
رویشها و ریزشها.
و در پیچ و خمهای سیاست؟
تظاهر.
گمشده عالم سیاست ایران؟
اخلاقه.
گمشده عالم فرهنگمون؟
اون هم اخلاقه.
امروز شده گفتمان عمومی؟
عدالتخواهی.
جریان عدالتخواهی ناكامه یا میره كه كامیاب بشه؟
مهم اینه كه وجود داره.
سبك جدید ضد انقلابها؟
عدالتخواه شدن.
هوشیاری؟
كمه.
دیدبان فرهنگی؟
خیلی كمه.
جاسوس و خائن، گرگ در لباس میش؟
حالا زیاد شدن.
از قانونهای اكید و بیتبصره شما؟
زیر بار حرف زور نمیرم.
برای شما بحث مهمیه؟
اخلاق توی سیاست.
چه وقت ممكنه برگردین به سیاست؟
الان هم توی سیاستام.
به هیچ قیمتی نمیارزه؟
دین به دنیا فروختن.
مفتش هم گرونه؟
عبرت.
ارتباط شما با بصیرت؟
سعی میكنم روز به روز بیشتر بشه.
از جملههای قصار شما كه معروف شده بین مردم؟
زیاده! فاصله حُریت و خَریت، یك نقطه است.
از خاطرههای قهر و آشتی؟
من قهری نیستم.
دوستاتون گفتن در رفاقت، آخر معرفتین.
سعی میكنم باشم.
تعبیر امروزیتان از اسلحه؟
میشه اندیشه رو با قلم به تصویر كشید.
حمله؟
بیشتر اهل دفاعم.
تَركش...؟
فكر میكنم تركشها همین فضاهای مجازیه كه آدمها دروغ و تهمت و شایعه در حق همدیگه میپراكنن.
آدمایی كه حزب بادن؟
معمولا عزیزترن.
در عرصه فرهنگ هم بشكه باروت سراغ دارین؟
كسانی كه انبوه ایده هستن.
بزرگترین سرمایهتون؟
فكر میكنم دعای پدر و مادرمه.
مسعود دهنمكی با درآمد میلیاردی؟
با خرج میلیاردی توی حوزه فرهنگ البته.
كی میگین: كور بشه چشم حسود؟
هر روز.
حالا با یادش شادین؟
بچههام.
حسرت بهدلش نموندین؟
حسرت دنیایی خیلی نداشتم.
در این زمانه پُركسی یا بیكسی؟
در این زمانه بیكسی.
این جوری نیست؟
این كه جنگ تموم شده، آرمانها هم تموم شده.
سخنی بدون تعارف؟
به نظرم داریم به آخر خط بشریت میرسیم.
براتون جذابه، اما دسترس نیست؟
همون معرفت رفقای دوران جنگ.
براتون اوج جذابیته؟
گذشته برام جذابتر بوده. امام.
خواب شهیدان رو میبینین؟
الان دیگه كم.
توی خوابتون چی دوست دارین بگن؟
همون كه بیان كافیه.
در رویارویی با شهیدان سرفرازین؟
نه.
از كسانی هستن كه تظاهر به ساده زیستی میكنن؟
مردم، باهوشتر از این حرفان.
خدا كنه كه اصلاح بشه؟
جامعه.
مخفیكاریهای برخی همهكارهها؟
خدا تشت رسواییشون رو میندازه از بام.
جریان بوقلمونمزاج ریا، قبول دارین؟
اینا همیشه توی تاریخ بودن.
انقلابیها كدوم رفتارشون برجسته بود؟
اخلاصشون.
و الان چه جوره رفتارشون؟
هرچی از اخلاص فاصله گرفتیم شعارها جواب نداده دیگه.
كسانی كه در تحلیل به مشكلخوردن؟
به روز نشدن.
كسانی كه ضداندیشههای خودشون شدن؟
از اول شاید بنیهشون ضعیف بوده.
اگه اونا رو نشناسیم دچار مشكل میشیم؟
مبانی.
در چه صورت ملت به انزوا و یأس كشیده میشن؟
امید نداشتن.
آسیبشناسیش واجبه؟
گذشته و عملكرد.
وقتی تعریف و تحسین میشنوین؟
خوشم میاد.
كاش نبود كاش نمیشد؟
همش میگم كاش میشد كمتر خوابید برای بهره بردن از وقت.
تغییر سبك زندگی؟
بالاخره عُرف زمونه تغییر میكنه.
و درین میان چی اساسی و مهمه؟
این كه سطح زندگی حاكمان در حد اَضعَفِ مردم باشه.
فضای مجازی و خطرهاش؟
شمشیر دودم.
از دامچالههای شیطان؟
دنیا پول و ثروت و شهرت.
رسالت دینداران در آسیبهای اجتماعی؟
خودساختن.
وقتی نقد میكنین و یه عده دردشون میاد؟
دلم میسوزه براشون.
یه انتقاد بیرحمانه؟
بارحم و بیرحم نداره باید درست باشه.
بیرحمانه كه از شما انتقاد كنن؟
زیاد داشتیم.
خستگی كارتون رو بیرون میكنه؟
بازی با بچههام.
از كارهایی كه شما رو میترسونن؟
قایم شدن پشت مقدسات.
پیش كیا دردهاتون رو ناچیز میدونین؟
جانبازهای اعصاب و روان.
مفتخرین به؟
بودن با همین بچهها (جانبازها).
پیش كی احساس بزرگی میكنین؟
خودم بزرگ نیستم. خودم رو بزرگ نمیدونم.
خیلی كوشش كردین فراموشتون نشه؟
كه همه این كارهایی كه انجام میدیم جز به توفیق خدا نیست.
پُستی گذاشته بودین از رونالدو؟
فوتبالش رو دوس دارم. بعضی كارهاش جالبه.
درباره كسانی كه خدا اونها رو به خودشون واگذاشته؟
دل آدم میسوزه براشون.
گورستان آرزوهای غرب؟
به نظرم نابودی انقلاب.
ملاك واقعی آدمها؟
تا قیامت برپا نشه ارزش آدمها معلوم نمیشه.
اونایی كه همیشه نیرو بودن تا بتونن در برن؟
یه جور زرنگیه دیگه.
اونایی كه همیشه فرمانده بودن تا «زیاد» چیزیشون نشه؟
اتفاقا خیلیهاشون توی جنگ زخمی میشدن.
لات و لوتهای بینماز در جبهه؟
اخراجیها. خاطراتم از همین آدمهاست.
معنابخش زندگی؟
مهم، اون تحول، اون شدن است.
وجه مشتركتون با اصغر فرهادی؟
آدمها همه با هم وجه مشترك دارن.
با محسن مخملباف دارین؟
با همه دارم فرقی نمیكنه.
برادرانی كه به مادیات پیوستن و عهد اخلاص گسستن؟
انشاءا... كه برگردن دوباره به عهدشون.
برادرانی كه فعلا گذشتههاشون رو خاك كردن؟
توفیق ازشون سلب شده.
كسانی كه به جای دین، حزب دارن؟
باید هم دین داشته باشن هم حزب.
اگه تا صدسال زنده باشین؟
سعی میكنم آدم شم.
اگه خوراك موزه دفاع مقدس میشدین؟
من رو مینداختن جلو كوسهها كه دیده نشم.
خدا لعنت كنه؟
یزید و معاویه رو.
باری لعنت فرستادین به بیبیسی؟
اونا هم جزو همونان.
چه جور جزو عتیقهها محسوب میشین؟
هروقت چیزی نادر باشه جزو عتیقهها محسوب میشه.
شما در مثل پیاده نظامین یا تك تیرانداز یا...؟
تك تیرانداز.
از گناهانی كه عادی شده و مُدِ روز؟
غیبت.
كاردان نیست، اما ول كن میزش نیست و قربه الیا... چسبیده به خدمت؟
انشاءا... با میزش خاكش كنن.
كسانی كه بیتالمال رو میخورن كه حق مونه؟
بیتالمال رو مال البیت خودشون میدونن، ولی كسی با خودش نمیبره. توی همین دنیا هم پس میدن. دیر یا زود داره، اما سوخت و سوز نداره.
سیریناپذیران قدرت چی؟
از خیلی شیرینیها محروم میشن.
به حرمت شرف مردم كوتاه میاین از...؟
هر موقع مسؤولیتی پیشنهاد میشه به حرمت شرف مردم كوتاه میام و نمیپذیرم.
كاش همه جا باب بشه؟
احترام به بزرگتر.
اگه همه بیلبوردهای تهرون رو برای یك شبانه روز به شما میدادن چی مینوشتین؟
خبر آمد خبری در راه است.
با دیدارش، حتی با خبرش شاد میشین؟
منتظر یه خبر مهمم دیگه.
دلتون میخواست جواب فراخوانش باشین؟
حضرت حجت انشاءا...
بزرگترین آرزوی دهنمكی؟
انشاءا... ظهور.
درباره شما چهجوری بیندیشن خوشتون میاد؟
چهجوری نیندیشن بهتره.
آرامشی بینظیر وجودتون رو فرا گرفت؟
وقتی پام به جبهه وا شد.
این كه همه چیز خوبه؟
هیچوقت همه چی خوب نیست. میانه است.
در تاریكی انگار نوری به شما تابیده باشه؟
بارها شده.
مسیر و راه زندگیتون شده؟
اون چیزی كه سعی كردم از امام یاد بگیرم.
احساس كردین از هركجا شروع كنین میتونین؛ احساس توانستن؟
همیشه.
وقتی تحسین میشین؟
آدم قلقلكش میاد.
نوشتهها یا آثاری كه تاثیری جادویی بر روحتون داشتن؟
نهجالبلاغه، شهید آوینی و سخنان امام.
بازگشت به خویشتن خویش، كی، چگونه؟
هر موقعی تلنگر میخورم.
احساس آشفتگی و هراس؟
گاهی دست میده.
اونجا فهمیدین تنها نیستین؟
هر موقع موفقیتی دست میده حس میكنم تنها نیستم.
باهاش كنار اومدین؟
واقعیت.
باور كهن؟
این كه آه مظلوم میگیره.
كی صورت احساستون خراشیده و زخمی شد؟
وقتی امام رحلت كرد.
واجب كفایی فرهنگی؟
تولید محتوا و محصولات فرهنگی.
به گذشتن از هفتخوان رستم میمانست؟
جبهه رفتن.
آخرین باری كه تلفنی كارها رو راست و ریس كردین؟
همیشه، هر روز این كار رو میكنم.
كی قاتی داره؟
تقریبا همه آدمها یه جوری قاتی دارن.
آیندهاش خیلی خطرناكه؟
آینده دنیا.
با كی رودربایستی دارین؟
تقریبا با همه.
حسابی برخورد به رگ غیرتتون؟
خیلی میشه.
و این آغازی بود برای زندگی جدیدتون؟
فكر میكنم انقلاب.
برای جبران كمبود درآمد؟
چندجا كار كردم.
برای جبران كمبود وقت؟
از خوابم كم كردم.
سخنرانی آتشین؟
تقریبا هرجا لازم دارن دعوتم میكنن برای سخنرانی آتشین.
دربارهاش خواستار اقدام انقلابی هستین؟
عدالت.
شده هول كنین؟
آره.
در تیراندازی با كلمات؟
هم زخم میخوری هم تیر میزنی.
دلخور شدین؟
زیاد.
نمونهاش؟
از نامهربانیها و ناسپاسیها.
پیش خدا بهونه چی رو میگیرین؟
بهونه همونی كه اجازه بده توی دل شب باهاش حرف بزنم.
تعجب كردین؟
درباره كارهای خودم بعضی وقتها استقبالی كه ازش میشه.
درباره دورهمی شما با فرشتگان؟
تا حالا كه نبوده.
با حوریان؟
هیچكدوم نبوده.
از دفاعیاتتون در دادگاه جناب عزرائیل؟
هیچ دفاعی ندارم واقعا.
حرفی از سوز دل؟
در كوی نیكنامی ما را گذر ندادند/ گر تو نمیپسندی تغییركن قضا را. (حافظره)
شما در نظر دارین كه؟
آدم بشم.
از بدشانسیها؟
عدم شناخت بعضی از بزرگان.
كاش او را بهتر و بیشتر میشناختین؟
میرزا اسماییل دولابی (ره).
پس حاجآقاالطافی(ره) را نیز میشناختین؟
بله.
معجزه خدا بود ایشون از ایران و جهان. این اواخر مراجعهكننده داشتند.
میگن عارف كه معروف میشه دیگه وقت رفتنشه.
الان كه وقت رفتنه با كد رمز چی بگیم؟
میگیم: «بگو حاجی نخود بفرسته زدیم تو خاكی».