همه راه‌ها به «خانه سینما» ختم می‌شود؟

جام‌جم در گفت‌وگو با سینماگران، معافیت مالیاتی دستمزدهای میلیاردی بعضی بازیگران را بررسی می‌کند

همه راه‌ها به «خانه سینما» ختم می‌شود؟

حواشی چند روز اخیر درباره معافیت مالیاتی فرهنگ و هنر، دوباره یک موضوع قدیمی را به تیتر رسانه‌ها کشاند: دستمزدهای میلیاردی بعضی هنرمندان! هرچند مصادیق افرادی که مشمول چنین دستمزدهایی می‌شوند چندان بالا نیست ولی کم بودن تعداد این افراد که عموما هم در سینما فعالیت می‌کنند نباید مانع از آن شود که حجم بالای گردش مالی این دستمزدها نادیده گرفته شو‌د. دستمزدهایی که به دلیل معافیت مالیاتی، همه از پرداخت مالیات و دیگر کسورات قانونی معافند. همین‌ها هم باعث شده افکار عمومی در روزهای اخیر و در مخالفت با تصمیم رئیس سازمان برنامه و بودجه که موافق با ادامه این معافیت مالیاتی بود، حاشیه‌های زیادی ایجاد کرده است. جالب‌تر آن‌که بخش‌های دیگری از سینما از جمله تهیه‌کننده و سینمادار موظف به پرداخت مالیات هستند ولی بازیگران از این کسورات معافند. بسیاری از افراد سوال دارند چرا در چنین موقعیت‌هایی که مالیات اقشار ضعیف‌تر همان ابتدا از روی فیش حقوقی‌شان کسر می‌شود، کسانی که دستمزدهای میلیاردی دارند از کسورات قانونی معاف باشند. از آنجا که این مساله در سینما بسیار جدی‌تر است، برای بررسی این موضوع سراغ تعدادی از تهیه‌کنندگان و سینماگران رفتیم.

آب از سرچشمه گل آلود است
منصور سهراب پور در سال‌های اخیر تهیه‌کنندگی آثار پرفروشی چون «من سالوادور نیستم»، «آینه بغل» و همچنین مجموعه «ساخت ایران» را در شبکه نمایش خانگی بر عهده داشته است. وقتی سراغ او می‌رویم از وضعیت دستمزدهای کلان برخی بازیگران گلایه دارد. سهراب‌پور با تفکیک جامعه مخاطبان دستمزدهای میلیاردی به جام جم می گوید: «مبحث دستمزدهای نجومی شامل تمام بازیگران نمی شود. چون بخش عمده بازیگران مهجور هستند. حرف‌های من و شما هم در این‌باره هیچ تاثیری در اصل ماجرا ندارد.»
او در توضیح بیشتر این بخش، نوک پیکان انتقاد به سمت صنف و تشکل‌های صنفی می‌برد و ادامه می‌دهد: «آب از سرچشمه گل آلود است و اصناف و خانه سینما هیچ برنامه و راهکاری در این باب ندارد. صنف باید نظارتی بر دستمزدها داشته باشد و آن را نظام مند کند. وقتی این اتفاق نمی افتد از دست من و شما هم هیچ کاری برنمی آید. صنف می تواند نقش موثری روی دستمزد بازیگران داشته باشد. مثل تمام اصناف که اگر بخواهند می توانند نظارت دقیقی روی زیر مجموعه‌هایشان داشته باشند.»
تهیه‌کننده سریال تلویزیونی «وفا» و «شکرانه» در عین حال خود را در مقام یک تهیه‌کننده ناگزیر از رجوع به این چهره‌ها می‎‌بیند و توضیح می دهد: «من به عنوان یک تولیدکننده در سینما باید به خواست مردم توجه کنم. این‌که مخاطب به چه ترکیبی در جلوی دوربین بیشتر تمایل دارد. در چنین شرایطی باتوجه به خواست مخاطب و محاسبات گیشه سینما طبعا من به عنوان تهیه‌کننده سراغ همان ترکیب و همان بازیگران می روم.»  
او درباره مخالفت دولت با طرح پیشنهاد حذف معافیت مالیاتی هنرمندان در پیش‌نویس لایحه بودجه سال آینده هم به جام‎‌جم می‌گوید: «معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر لفظی ظاهری و کلامی است. بازیگران را اطلاعی ندارم، اما در چند سال اخیر اداره مالیات، میلیاردی از سینماگرانی که کار تولید می کنند مالیات و ارزش افزوده گرفته و این اتفاق جالبی برای تهیه‌کننده یا سینمادار یا پخش کننده، آن‌هم در این شرایط که سینماها دارند نیست.»
قانون، همگانی است
محسن علی اکبری، تهیه‌کننده‌ای است که بیشتر آثار ملی-مذهبی را می توان در کارنامه اش دید. در ادامه تحلیل این موضوع سراغ او می‌رویم. او که گویی از اقدام مدیر سازمان برنامه و بودجه و موافقت با معافیت مالیاتی فرهنگ و هنر خوشحال است به جام جم می گوید: خوشبختانه آقای نوبخت، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه از مخالفت دولت با طرح پیشنهاد حذف معافیت مالیاتی هنرمندان در پیش‌نویس لایحه اصلاح برخی قوانین و مقررات مالیاتی خبر دادند و این ماجرا الان دیگر تمام شده به حساب می آید. بنده صددرصد از کسانی هستم که با معافیت مالی هنرمندان موافق هستم. آن قشر از بازیگران که می توانند مدنظر اداره مالیات باشند شاید کمتر از 2 درصد از اهالی این حوزه باشند و مالیات گرفتن از افراد این حوزه هیچ توجیهی ندارد.»
از تهیه‌کننده آثاری چون «تلفن همراه رئیس جمهور»، «اصحاب کهف»، «مریم مقدس» و «کتاب قانون» درباره تفکیک بازیگرانی که دستمزدهای نجومی می گیرند از باقی بازیگران می‌پرسیم. پاسخ علی اکبری نشان می‌دهد که هیچ اعتقادی به این موضوع ندارد: «اصلا در اینجا تفکیک معنا ندارد. پای قانون وسط است. در مقررات یک آیین‌نامه که نمی توانند بنویسند از فلانی و فلانی مالیات بگیرید و از باقی خیر. قانون همگانی و جمعی است.»
سلبریتی‌ها امنیت شغلی ندارند
مرتضی شایسته، از تهیه‌کنندگان پیشکسوتی است که از قضا دستی هم در اکران و پخش آثار سینمایی دارد. او هم با معافیت مالی هنرمندان موافق است و به جام جم می‌گوید: «بنده صد در صد با معافیت مالی هنرمندان موافق هستم. به این دلیل که الان حدود 60-50 درصد اهالی سینما در موقعیت خطیری قرار دارند و با این وضعیت اقتصادی که سینما دارد بسیاری از دفاتر بسته شده و تهیه‌کنندگان بیکار هستند.»
موضوع اصلی بحث را درباره دستمزدهای میلیاردی تعدادی از بازیگران به شایسته یادآوری می‌کنیم و می‌گوییم که موضوع گزارش ما، بدنه صنف نیست با این حال او همچنان مخالف است: به چه دلیل باید به خاطر هفت هشت نفر بازیگر چهره، تمام هنرمندان مالیات بدهند.
ضمن این‌که همین هفت هشت نفر بازیگر چهره هم هزار جور هزینه تا پایان عمر دارند. مثلا شما سلبریتی دهه شصت را ببینید، الان چه کاری انجام می دهد؟ چقدر دستمزد می گیرد؟ واقعیت این است که او با همان پولی که در دهه شصت گرفته، دهه هفتاد و هشتاد و نود را زندگی کرده! این بازیگران اصلا امنیت شغلی ندارند که بخواهند مالیات هم بدهند!»
آقای تهیه‌کننده در مورد ارقام درشتی که به عنوان دستمزد بازیگران در قراردادها منتشر می شود هم می گوید: «الان خیلی از ارقامی که به عنوان دستمزد بازیگران در قراردادها نوشته و منتشر می شود صحت ندارد و بیشتر از رقم واقعی است که آن بازیگر می گیرد. چرا؟ چون آن بازیگر از این طریق می خواهد برای کارش تبلیغ کند.»  
شایسته در مورد این ابهام و شفاف نبودن این مسائل توضیح می دهد: «این رقم مگر چقدر است که شما روی شفافیت آن تاکید می کنید؟ شما چرا فیش حقوقی تمام مدیران، ورزشکاران و... را ول کرده اید و به چند بازیگر چسبیده اید! مگر میلیاردها تومانی که خورده می شود را همین چند بازیگر خورده اند؟ هنرپیشه درجه یک سال 92 الان کجاست؟ در چه رده ای قرار دارد؟ چه می کند؟ دنبال اینها بروید.» به نظر می‌رسد ادامه گفت‌وگو با شایسته به نتیجه مشخصی نمی‌رسد.  
باز هم بی‌حالی تشکل‌های صنفی
نام محمد خزاعی این سال‌ها با پروژه‌هایی مانند «به وقت شام» گره خورده است. تهیه‌کننده‌ای که مرور آثارش نشان می‌دهد استراتژی مشخصی در عرصه سینما دارد. برای گفت‌وگو سراغ او می‌رویم: «از ابتدا بحث مالیات برای حمایت از هنرمندان کشور در تمام حوزه‌های هنری-فرهنگی مطرح بوده. به همین جهت قانون نمی تواند برای عده‌ای خاص مالیات مصوب کند که مثلا بازیگران برای ما از این حیث  حائز اهمیت هستند یا حتی کارگردانان و تهیه‌کنندگانی که بعضا سالانه درآمدهای کلانی دارند.»
تهیه‌کننده آثاری چون «به وقت شام» و «امپراطور جهنم» به ورود پول‌های مشکوک در سینما اشاره می کند و ادامه می‌دهد: «بحث افزایش بی رویه دستمزدها مربوط به ناکارآمدی بعضی از تهیه‌کنندگان و سرمایه گذارانی است که با پول‌های مشکوک وارد سینمای ایران شدند و متاسفانه عدم بررسی درست شوراهای صنفی و خانه‌سینما باعث شد که هر کسی بتواند وارد این حوزه شود. انگار هیچ‌کس پیگیر این نیست از کسی که به عنوان سرمایه گذار وارد این حوزه می شود، بپرسد منبع این پول شما کجاست!»
خزاعی در ادامه به موارد جالبی در این حوزه اشاره می‌کند: «سال گذشته سرمایه گذاری داشتیم که عشق بازیگران را داشت و خودش اذعان می کرد که اگر فلان بازیگر سر کار من بیاید فلان قدر دستمزد می دهم و اصلا برایش مهم نبود که این کار در سینما چه تبعاتی دارد! اینجا اگر تهیه‌کننده حرفه ای بود باید می دانست که آوردن یک بازیگر با چنین استدلالی ضربه ای به پیکر سینمای ایران است یا در حوزه شبکه نمایش خانگی هم همین‌طور. دستمزدهای بسیار بالایی که در این حوزه به بازیگران تخصیص داده می‌شود باعث می شود که آنها دیگر راضی به بازی در سینما یا تلویزیون نشوند و اصلا معلوم نیست چرا دستورالعمل مدونی برای میزان دستمزدها در حوزه‌های مختلف تدوین نمی شود!»
امان از شفاف نبودن
 خزاعی در ادامه با اشاره به وظایف دولت از یک سو و اوضاع نابسامان بعضی از تشکل‌های صنفی فرهنگ و هنر و عدم‌ورود تشکل‎‌های صنفی به این اوضاع از سوی دیگر ادامه می‌دهد: «دولت موظف است که از فرهنگ و هنر این کشور با تدابیر مختلف حمایت کند و نمی تواند حمایت اش را به خاطر تعداد معدودی، از اهالی این حوزه محروم کند.
مگر وضعیت معیشتی تمام هنرمندان خوب است؟ یا همه هر سال کار می کنند؟ اما چنانچه اگر دولت بخواهد سبد حمایتی اش را از هنرمندان در آینده حذف کند باید تمام قراردادها ثبت شود و درصدی شفاف و مشخص نه به دولت، بلکه به صنوف و در اینجا خانه سینما پرداخت شود که خرج مسکن، درمان، معیشت و... هنرمندان شود. یعنی خانه سینما یا خانه تئاتر یا خانه موسیقی یا خانه اصناف بودجه ای برای تامین معیشت اعضایش داشته باشد.»
خزاعی محل هزینه این مالیات‌ها را هم از دیگر پارامترهای نظام مالیاتی از اصحاب فرهنگ و هنر می‌داند و می‌گوید: «مگر غیر از این است که در تمام کشورها مالیات را برای زیر ساخت‌های کشور به کار می برند، اما آیا در ایران به اندازه‌ای که مالیات گرفته می شود خدمات اجتماعی هم ارائه می شود؟
وقتی کشور ما در آموزش، درمان، مسکن، وضعیت راه‌ها و... دچار مشکل است نمی توان گفت مالیات هزینه خود مردم می شود! تنها در صورتی که مالیات به صنوف تعلق بگیرد، هنرمندان با رضایت خاطر حاضر می شوند که سهمی از درآمدشان را صرف این راه کنند، به این خاطر که می داند این هزینه صرف خودشان می شود.»
او در پایان تاکید می کند: «صنوف در خیلی از کشورها رصد می کنند که چه کسانی از اعضایشان در طول سال بیکار هستند، بنابراین متعاقبا در جهت حمایت از آنها پروژه‌هایی به آنها واگذار می‌کنند. این کار هم باعث درآمدزایی می‌شود و هم فرد مذکور را به فضای کاری-اقتصادی برمی گرداند.