یك روز خوب
اصلا نمیدانم چطور برایتان بگویم از دیروز. عجب روز خوبی بود، بعد از كلی روز یكی بود یكی نبود كه هی یكی از اعضای گروه فرهنگی بود و یكی دیگر نبود، دور هم جمع شدیم. حال خوشی داشتیم كه نگویم برایتان.
هر چند یکی از اعضا كه قبلا خیلی شوخ و پرسروصدا بود، دیروز بیش از نهونیم كلمه حرف نزد، اما باز همین كه دوباره همه صندلیها پر بود و با هم كار میكردیم، حال خوبی بود. چرا؟ چون ما آدمها هر جا هستیم از خودمان رد میگذاریم، ردی كه بهقول شازدهكوچولو میشود همان اهلی كردن. هی همدیگر را اهلی میكنیم و هی این دنیا میچرخد و از هم جدایمان میكند.
هفته پیش هم شاید برای ما تمرین یكجور جدایی و سكوت بود. امیدواریم زودتر حال آن همكار محترم هم خوب شود و برگردد به تنظیمات سابقش، بیاید و روزنامه را بگذارد روی سرش. حالا امروز با تخفیف اسمش را نمیآوریم و میگذاریم برای اینكه اگر فردا هم به همین رویه سكوت ادامه داد، دربارهاش افشاگریها كنیم!
امروز در صفحه 9 محمدصادق علیزاده رفته سراغ یك موضوعی كه حسابی هم باب دلش است. آنها كه دبیر ما را میشناسند بخوبی میدانند چطور دل در گرو آسمان دارد، نه اینكه فكر كنید عشق نجوم و این حرف هاست، نه عشق هواپیماها و انواع جنگندهها را دارد. او امروز رفته سراغ زندگی و احوال سرهنگ خلبان محمدرضا رحمانی كه بهتازگی در سانحه سقوط هواپیما به شهادت رسیده است. خلقیات و ویژگیهای او را از نگاه دوستانش بررسی كرده و مطلبی خواندنی برایتان تدارك دیده است.
صابرخان محمدی شاعر و روزنامهنگار خفن گروه هم رفته سراغ تحقیقی كه مركز پژوهشهای مجلس روی موضوع معافیت مالیاتی هنرمندان در چند كشور انجام داده است. همكارمان نتایج این پژوهشها را در یك جمع بندی مجمل برایتان گردهم آورده و تلاش كرده شما را جریان همه آنچه در پژوهش مورد نظر آمده قرار دهد. بروید صفحه 10 و بخوانید.