افزایش سهم سیاهان، زنان، لاتینتبارها و آسیاییتبارها در محصولات سینمایی از اتفاقات مهم سال اخیر میلادی بود
هالیوود رنگی میشود
تحلیلگران سینمایی در چند سال اخیر به یك نظر مشترك رسیدهاند و میگویند هالیوود كه این روزها در حال پوست انداختن است، متوجه شده كه باید تنوع را در تمام اشكال آن در فیلمهایش به نمایش بگذارد. این تنوع فقط شامل گونههای مختلف و متفاوت نبوده و محدوده بسیار وسیع تری را دربرمی گیرد. صحبت تحلیلگران سینمایی درباره تنوع سوژهها و شخصیتهایی است كه در فیلمها به نمایش درمیآیند. تا مدتی قبل، شخصیتهای محوری محصولات سینمایی، سفیدپوستانی با چشمان روشن بودند كه اختصاصا آمریكایی بودند. اما حالا اوضاع دارد تغییر میكند و فیلمهای سینمایی افرادی را در نقشهای اصلی میبینند كه الزاما نه سفیدپوست هستند و نه آمریكایی. تهیهكنندگان هالیوودی دارند یاد میگیرند اقوام و قومیتهای دیگر بهویژه رنگینپوستان را مورد توجه بیشتر قرار دهند و نقشهای محوری داستانهایشان را به دست افرادی از این دست بدهند. به نظر میرسد كمپانیهای بزرگ فیلمسازی متوجه این نكته شدهاند كه برای جذب تعداد بیشتر تماشاچی، لازم است تعداد بیشتری از اقلیتهای قومی، مذهبی و نژادی را در داستانهایشان مورد توجه قرار دهند.
از داخل هالیوود خبر میرسد گروههایی برای مطالعه وضعیت فروش فیلمها و نوع استقبال تماشاگران از فیلمهایی با مضامین خاص و شخصیتهای چند ملیتی تشكیل شده است. ظاهرا نتیجه تحقیقات حكایت از آن میكند كه تمام آنها در یك نكته مشترك هستند: تنوعطلبی نیاز ضروری تولیدات سینمایی است و در داستان فیلمها، باید توجه بیشتری به قومها، نژادها، رنگها و زبان شخصیتها کرد. این كار كمك میكند بازار فروش فیلمها و آیندهشان تضمین شود. به گفته منتقدان سینمایی، تهیهكنندگان سینما فرصت آن را پیدا كردهاند با به تصویر كشیدن اقوام اقلیت و نژادهایی كه كمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، موفقیت فیلمهای سینمایی را برای مدت زمان نامحدودی تضمین کنند.
اهل فن روی این نكته تاكید میكنند كه تماشاگران سینما (چه در داخل و چه در خارج از آمریكا) گروههای وسیعی را در بر میگیرند كه نمیتوان آنها را نادیده گرفت. این تماشاگران از گروههای مختلف اجتماعی هستند. از سیاهان گرفته تا افراد آسیایی تبار یا لاتینتبار، فروش فیلمها موفقیت یا ناکامی خود را مدیون استقبال یا عدم استقبال آنها هستند. حتی این روزها زنان هم اهمیت بسیار زیادی پیدا كردهاند. اگر تا همین چند وقت قبل محصولات سینمایی اهمیت زیادی به این قشر عظیم نمیدادند، حالا تمام تلاش صنعت سینما این است كه فیلمهایی باب میل آنان تولید كند. آمار و ارقام حكایت از آن میكند كه حضور یا عدم حضور زنان، سیاهان یا اقلیتهای قومی و مذهبی در سالنهای نمایش فیلم، تاثیر فراوانی بر وضعیت فروش محصولات سینمایی دارد.
نکته مهم
نتیجه تحقیقات یك نكته مهم دیگر را هم بیان میكند: توجه به سیاهان و لاتینتبارها در فیلمهای سینمایی، باعث دور شدن بقیه گروههای بیننده از سالنهای سینماها نمیشود. به عقیده تحلیلگران، این نكته بسیار مهمی به حساب میآید. دلیل آن هم روشن است. تهیهكنندگان برای جلب توجه این دسته از تماشاگران، مجبور به از دست دادن آن گروه از تماشاگران نمیشوند! برای مثال، اثر پویانمایی رایانهای «كوكو» از شركت پیكسار توانست 75 درصد تماشاگرانش را از بین افراد لاتینی تبار پیدا كند. اما این موضوع، باعث نشد بقیه گروههای تماشاگر از دیدن این كمدی اكشن خانوادگی لذت نبرند. داستان فیلم در كشور مكزیك اتفاق میافتد و درباره یك رسم سنتی مكزیكی است. اما حال و هوای فیلم به گونهای بود كه تماشاگران غیر مكزیكی و لاتینتبار هم توانستند با آن ارتباط خوبی برقرار كنند.
تجربه مشابه
جردن پیل هم با درام ترسناك و دلهرهآور «ما»، تجربه مشابهی را كسب كرد. این فیلم توانست صددرصد تماشاگران سیاهپوست را جذب خود كند؛ در حالی كه «مكانی ساكت» جان كراسینسكی كه حال و هوایی شبیه ما داشت، در جذب تماشاگران رنگین پوست موفق نبود. در فیلم ما بازیگران سیاهپوستی چون لوپیتا نیونگو و وینستون دوك بازی داشتند. آنها موفق شدند تماشاگران همرنگ خود را به داخل سالنهای نمایش بكشانند و به این ترتیب ما توانست هشت برابر بودجه تولیدش، در جدول گیشه نمایش فروش كند. اكشن ابرقهرمانانه بلك پنتر هم برای اولین بار یك ابرقهرمان سیاهپوست را در راس ماجراهایش گذاشت.
آسیاییهای عاشق ثروتمند هم تماشاگران قاره آسیا را با محصولات هالیوودی آشتی داد. تماشاگران آسیایی با دیدن این فیلم احساس كردند زندگی و فرهنگ آنها هم مورد توجه تولیدكنندگان محصولات سینمایی در هالیوود است. موفقیت بالا و پیشبینی نشده مالی فیلم در جدول گیشه نمایش، این نكته را هم به هالیوودیها نشان داد كه باید به این ظرفیت بزرگ آسیایی توجه بیشتری كنند. این در حالی است كه در چند سال اخیر، حضور آسیایی تبارها و لاتینیتبارها در اكشنهای موفقی چون «ماموریت غیرممكن» و «سریع و آتشی» افزایش یافته و شخصیتهایی از این قارهها در كنار بقیه بازیگران فیلم، حضوری پررنگ و تعیینكننده در داستان و ماجراهای آنها دارند.
فروش بسیاربالای «واندروومن» كه یك زن را در قالب ابرقهرمان در راس ماجراهایش داشت، توجه تهیهكنندگان را به گروه بزرگی از تماشاگران جلب كرد كه تا به حال از آنها غافل بودهاند. زنان تماشاچی فیلمها میتوانند از این به بعد، امیدوار باشند تعداد بیشتری فیلم به روی پرده سینماها برود كه اختصاص به داستانها و ماجراهای آنان دارد. واندروومن به قسمت دوم و سوم هم رسیده و خبر میرسد كه فیلمهایی با محوریت شخصیتهای زنان در آستانه تولید قرار دارند.
تمام اینها در حالی است كه احتمال دارد جیمزباند بعدی سینما هم، یك سیاهپوست باشد! منتقدان ادبی و سینمایی میگویند در مجموعه كتابهای جاسوسی یان فلمینگ، اشارهای به رنگ پوست مامور دو صفر هفت و سیاه یا سفید پوست بودنش نشده است. به همین دلیل است كه در بین نامهای نامزد شده برای ایفای نقش جیمزباند بعدی سینما، نام ادریس البا هم شنیده میشود.