درباره چهرههایی که با نام مستعار داستان نوشتهاند
نویسندههای نقابدار
نوشتن كار راحتی نیست. آنهایی كه تجربه نوشتن یك پیام برای انتشار در شبكههای اجتماعی دارند این نكته را تایید میكنند كه نوشتن كار آسانی نیست. نویسنده برای نوشتن علاوه بر تسلط به ابزارهای نوشتن نیازمند تجربههایی است كه از پس سالهای متمادی زیستن و اندوختن تجارب گوناگون به موقعیتی میرسد كه میتواند با كمك ابزار نوشتن دست به خلق و تولید محتوا به ویژه محتوای داستانی بزند. حالا تصور كنید نویسندهای با تحمل مرارتهای نوشتن، در مرحله آخر وقتی نوبت به انتشار اثرش رسید آن را با نامی غیر از نام واقعی خود به مخاطبان نشان دهد. این اتفاق میتواند دلایل بسیاری داشته باشد كه حالا در جستوجوی كشف ریشههای این ماجرا نیستیم كه چرا یك نویسنده ترجیح میدهد با نامی غیر از نام اصلی و واقعی خود دست به انتشار اثرش بزند. انتشار با نام مستعار یكی از اتفاقاتی است كه در عالم داستاننویسی تکرار شده و بسیاری تلاش كردهاند آثار خود را با نام مستعار به دست خواننده برسانند و در این بین حتی آثارشان به شهرت نیز رسیده و گاهی پس از مرگ و گاهی در زمان حیات نویسنده آشكار شده كه نام و هویت واقعی نویسنده آن اثر چه بوده است. حتی در همین ایران نیز نویسندههایی هستند كه برخی آثارشان را با نام مستعار و غیرواقعی منتشر میكنند. پس میبینیم كه اتفاق عجیبی نیست، ولی در نوع خود یك رفتار توجه برانگیز است و احتمالا اگر خوانندهای بداند این نویسنده ابتدا با هویت جعلی دست به انتشار آثارش میزده كنجكاوی بیشتری برای مواجه شدن با متن او به خرج بدهد. به هر صورت مشخص است افراد یا گروههایی در برههای از زمان با كار نویسندگی مشكل داشتند بهطوری كه این مساله در شیوه نامگذاری نویسندهها و استفاده از نامهای مستعار به چشم میآید. به همین دلیل امروز شاهد حجم بسیاری از اسامی مستعار هستیم كه نویسنده آنها سعی كرده ابتدا با نام مستعار بنویسد، اما به مرور به هویت واقعی او تبدیل شده و همه او را با آن نام شناختهاند. در این مطلب مروری بر چند نویسنده مشهور كه با نام مستعار دست به فعالیت ادبی زدهاند، كردهایم.
شاید بسیاری از خوانندگان فارسیزبان رمان «اما» یا «بلندیهای بادگیر» را خوانده باشند. اثری كه امروز با عنوان برونته روی جلد منتشر میشود، ولی بد نیست بدانیم كه نویسندگان آنها ابتدا با نام مستعار نسبت به انتشار آثارشان اقدام میكردند.
خواهران برونته سه خواهر انگلیسی بودند كه كتابهایشان در دهههای ۴۰ و ۵۰ قرن نوزدهم میلادی منتشر شد و آثارشان جزو آثار كلاسیك ادبیات جهان قرار گرفت. شارلوت برونته متولد 21 آوریل ۱۸۱6، امیلی برونته متولد 30 جولای ۱۸۱۸ و آن برونته متولد 17 ژانویه ۱۸۲۰ فرزندان پاتریك برونته در یوركشایر غربی بهدنیا آمدند. آنها دارای دو خواهر دیگر نیز بودند كه در كودكی از دنیا رفتند. همچنین برادرشان برانول نیز یك شاعر و نقاش مشهور به شمار میرود. سال ۱۸۴۶ این سه خواهر كتاب شعری با هزینه خود منتشر کرده و برای انتشار آن اسامی مستعار «كارر» برای شارلوت، «الیس» برای امیلی و «اكتون» را برای آن انتخاب كردند، البته این كتاب موفقیتی به دست نیاورد و پس از آن خواهران به نوشتن رمان روی آوردند. سپس كتابهای «اگنسگری» توسط آن و «جینایر» توسط شارلوت سال ۱۸۴۷ به چاپ رسیدند كه در این سال جینایر جزو پرفروشترین آثار بهشمار میرفت. سپس سال ۱۸۴۸ امیلی رمان «بلندیهای بادگیر» و آن داستان «مستاجر عمارت وایلدفل» را منتشر كرد.
جورج الیوت
ماریان ایوانس نام مستعار مردانه جورج الیوت را برای خود انتخاب كرد تا اطمینان یابد آثارش مورد توجه جدی مخاطبان قرار میگیرند. گرچه نویسندگان زن در آن زمان آزادانه نام اصلیشان را در آثار خود مینوشتند، اما او میخواست تنها یك نویسنده داستانهای عاشقانه نباشد. الیوت یكی از نویسندگان برجسته عصر ویكتوریاست كه رئالیسم روانشناختی ویژگی آثارش است. شاید فضای غالب داستاننویسان زن باعث شده كه یك نویسنده زن بخواهد دست به چنین كاری بزند و اثرش را با عنوانی مردانه راهی بازار كتاب كند. او اولین رمانش را سال ۱۸۵۹ با عنوان «آدام بید» منتشر كرد كه با كنجكاوی مردم مواجه شد.وی بعد از این به مدت ۱۵ سال به نوشتن رمانهایی دست زد كه محبوبیت بسیاری بین مردم داشت. «میدل مارچ» معروفترین رمان الیوت است كه از آن به عنوان یك نقطه عطف در تاریخ رمان یاد میكنند. او صریحا در آثارش مشكلات اجتماعی را بیان كرده و موضوعات سیاسی را دستمایه خلق آثار ادبی قرار داده است. همچنین نوشتن از شخصیتها و رویدادهایی تاریخی را نیز به عنوان سوژههایی برای نوشتن انتخاب كرده كه نمونه آن را در رمان «رومولا» میتوان مشاهده كرد كه به فلورانس قرن پانزدهم اشاره كرده است.
جورج اورول
جورج اورول برای كسب تجربه مدتی را بین فقرا، بیخانمانها و كارگران فصلی لندن و پاریس گذراند و بعضی مواقع در ظرفشویی یك هتل كار میكرد. در این زمان شروع به نوشتن تجربیات خود كرد كه حاصل آن كتابی بود كه سال 1933 با عنوان «آس و پاس در پاریس و لندن» به چاپ رسید، ولی در این زمان و حتی در گوشههای كتابهای خود از بیان نام حقیقیاش امتناع میكرد و در بسیاری از نوشتههای خود هرچند بیانگر زندگی واقعی خود بود بیشتر سعی میكرد حتی در نامههایش از نامهای مستعار مثل «اریك» یا جورج (جئو) استفاده كند. با استناد به شواهد و مدارك احتمالا وی اینكار را برای پرهیز از خجالتزدگی والدینش انجام میداد. شاید نام اریك برگرفته از شخصیتهای تخیلی باشد و شاید هم بهدلیلی بود كه دوستانش میگویند «سر ریچارد ریس» صاحب انتشاراتی كه قرار بود كتابش را چاپ كند گفته بود نباید نام واقعیاش را ذكر كند.
النا فرانته
این نام یكی از اسامی و نامهایی است كه در روزگار كنونی مشغول فعالیت است و هنوز هویت واقعی او فاش نشده است. فرانته نویسنده ایتالیایی است كه آثارش با استقبال نیز روبهرو شده، ولی همچنان از نام مستعار برای آثارش استفاده میكند. نویسنده ۷۷ ساله زن ایتالیایی كه از اهالی ناپل است و آثار پرفروشی نظیر «رمانهای ناپلی»، «داستان یك اسم جدید»، «آنها كه میروند و آنها كه میمانند» و... از او منتشر و در سراسر جهان ترجمه و چاپ شده است. این نویسنده با وجود این میزان از استقبال اما ترجیح داده در سایه نقاب نام مستعار فعالیت كند و همه او را با همین نام میشناسند. خانواده و عشق، محور اغلب آثار این نویسنده ایتالیایی است و باید دید كه آیا او در زمان حیاتش هویت خود را فاش میكند یا باید مرگ، آشكارساز همیشگی باشد؟
-
نویسندههای نقابدار
-
شهرداری تهران، اسپانسر جشنواره فیلم فجر
-
رهبر انقلاب: دولت و مردم به یاری سیلزدگان بشتابند
-
4 كشته و خسارت به 20 هزار واحد مسكونی
-
عکسهایی که ظاهر نمیشوند!
-
شبیخون سیلاب به تاریخ وفرهنگ
-
هلال سردرگم
-
امامرضاییها بسما...
-
حمله به همبستگی
-
ثروتمندان در صف مالیات
-
سایه سلیمانی برسر کاخ سفید
-
كتابگردی با مجاهد عراقی در تهران
-
باز آفرینی یک روایت مادرانه...
-
فرار آمریکاییها به پناهگاههای صدام
-
همون همیشگی
-
سنگ پرت میکنند تا آرمان ملی را زیر سوال برند