ای ساحل آرامشم...

ای ساحل آرامشم...


هفته پرتلاطم و پرالتهاب گذشته دارد می‌رود كه آرام آرام به سواحل آرامش خودش نزدیك شود. یك هفته پر از حادثه با بسامد بالا كه طبعا همه رسانه‌ها از جمله ما و صفحات فرهنگی جام‌جم را هم تحت تاثیر خودش قرار داده بود. حالا به تدریج می‌رود كه كمی آرامش و ثبات هم روی خودش را نشان دهد. این وسط آذر مهاجر هم وقت كرده امتحان‌‎های دانشگاهش را با موفقیت سپری كند و نفس راحتی بكشد. حالا خودتان را بگذارید جای خبرنگاری كه در چنین وضعیت هاگیر واگیر عظمایی، فصل امتحانات حال به هم‌زن پایان‌ ترمش هم رسیده و باید درس هم بخواند و برود سر جلسه امتحان هم بنشیند.
 و اما بعد... اول از همه برویم سر گزارشی كه بچه‌های سینما در صفحه 11 امروز تدارك دیده‌اند. قضیه از این قرار است كه بچه‌های سینما متوجه شده‌اند كه حامی مالی امسال جشنواره فیلم فجر، شهرداری تهران خواهد بود. همین هم شد كه علی رستگار رفت سراغ مسؤولان شهرداری تا جزئیات این مساله را جویا شود. اجمالا به نتایج جالبی رسید. ضمن این قضیه این موضوع هم را هم در دستور بررسی قرار داده كه وقتی جایی یا نهادی حامی جشنواره می‌شود چه وظایفی دارد و همچنین در برابر این وظایف چه فرصت‌هایی برای بهره‌برداری تبلیغاتی در اختیار می‌گیرد.
 در صفحه 12 رفته‌ایم سراغ یك موضوع جالب. راستش را بخواهید مدتی قبل متوجه شدیم ابومهدی مهندس، مجاهد عراقی كه همراه شهید قاسم سلیمانی در حمله نیروهای آمریكایی ترور شد و به شهادت رسید،‌ اردیبهشت امسال سری به نمایشگاه كتاب تهران زده و از تعدادی از ناشران و غرفه‌ها بازدید كرده. ما هم رفتیم سراغ كسی كه موفق شده بود ابومهدی را در نمایشگاه بشناسد و دست او را بگیرد و یك تور نمایشگاه‌گردی ببرد. محسن دریالعل مدیر انتشارات روایت فتح در صفحه 12 امروز جام‌جم روایتی از نمایشگاه‌گردی با ابومهدی المهندس برایمان نوشته. شما را به دیدن صفحه 12 و خواندن این گزارش جذاب دعوت می‌كنیم. گزارشی كه از وجوه دیگری از شخصیت ابومهدی پرده بر می‌دارد.
 آذر مهاجر هم كه روز گذشته، خوشحال و خرم و بعد از پایان امتحان دانشگاه پا به تحریریه گذاشته بود در صفحه امروزش سری به سیستان و بلوچستان و سیل‌رده‌ها زده. بله... بله! ما هم در جریانیم كه این موضوع ارتباط زیادی با صفحات فرهنگ و هنر ندارد اما مهاجر از زاویه‌ فرهنگی و هنری سراغ موضوع رفته. مهاجر كه پی گزارش تصویری‌های این حادثه بود تا با یكی از عكاسان حاضر در حادثه گفت‌وگو كند متوجه شد كه تا به امروز هر چه منتشر شده توسط عكاسان آماتور و غیرحرفه‌ای بوده و هنوز عكاس حرفه‌ای برای روایت موضوع سراغ این منطقه نرفته. همین هم شد یك دستاویز برای یك گزارش كه رفته در صفحه 10.