به چه جرمی بازداشت شده ای؟
سرقت لوازم داخل خودروهای لوكس و مدل بالا.
خودروهای مدل بالا چفت و بست خوبی دارند، دزدگیر پیشرفته و تجهیزاتی كه باعث می‌شود به سختی آنها را سرقت كرد، تو چطور این كار را انجام می‌دادی؟
من عمرم را در سرقت سپری كرده‌ام. موهایی كه می‌بینید در آسیاب سفید نشده در راه سرقت به این رنگ درآمده است. حالا شما می‌خواهید تمام فوت و فنی كه در این سال‌ها یاد گرفته‌ام را برملا كنم. چه فكری كردید كه من به راحتی بیایم به همدستانم شگردم را بگویم و دست زیاد كنم. از طرفی هم لوكس سواران یاد بگیرند و كاری كنند كه من نتوانم خودروهایشان را سرقت كنم. این یكی را از من نخواهید.
چه محله‌هایی را برای سرقت‌هایت انتخاب می‌كردی؟
قطعا خودروی مدل بالا دست آدم پولدار هاست و آدم‌های پولدار ساكن شمال تهران هستند، اما گاهی اوقات  در سایر مناطق هم خودروهای خوبی  پیدا می شود. 
به همین دلیل من سرقت‌هایم را منوط به منطقه خاصی نمی‌كردم و هر جایی كه فكر می‌كنید می‌رفتم تا خودروی مناسب كارم پیدا كنم.
چه خودروهایی مناسب كارت بود؟
خودروهایی كه سیستم‌های خوبی داشته باشند. الان می‌خواهید بپرسید از كجا می‌فهمم كه خودرو سیستم خوبی دارد. اولا كه باز هم این هم جزو شگرد كارمان است. اما به هر حال از پنل ضبط خودرو و ظاهر آن می‌شود فهمید كه چه سیستمی روی خودرو نصب شده است.
با وسایل سرقتی چه می‌كردی؟
می فروختم. این سایت‌های اینترنتی هستند كه آگهی فروش مجانی وسایل را دارند. عكس وسایل سرقتی را می‌گرفتم و در سایت‌ها منتشر می‌كردم. خریدارها هم با دیدن آگهی‌هایم با من تماس می‌گرفتند و خرید می‌كردند.
چند می‌فروختی؟
بستگی به مدل و نوع ضبط و باندی داشت كه سرقت كرده بودم. من ضبط 11 میلیون تومانی هم در سایت فروخته‌ام.
ارزان ترین قیمتی كه فروخته‌ای چند است؟
یك میلیون و پانصد هزار تومان. مشتری برای هر مدل ضبط و باندی هست. شما هم داشته باشی خودم برات مشتری پیدا می‌كنم.
 سرقت لوازم داخل خودروهای مدل بالا چقدر طول می‌كشید؟
من زیاد تمرین دارم برای همین زمان زیادی نمی‌گرفت. اما شما حساب كنید در كمتر از پنج  دقیقه. این بالاترین زمانی است كه می‌گویم. آن هم برای خودروهایی كه سیستم‌ ایمنی خیلی بالایی دارند.
سابقه داری؟
تا دلتان بخواهد. عمرم را یا در زندان گذراندم یا در حال انجام كار خلاف.
آخرین بار كی به زندان افتادی؟
پارسال بود و بعد از گذراندن مدت حبسم ده روز قبل آزاد شدم. همین كه از زندان آزاد شدم، سرقت‌هایم را آغاز كردم.
چرا زندان برایت درس عبرت نیست؟
حتما شنیده اید كه می‌گویند یكی معتاد مواد مخدر شده است. من معتاد دزدی هستم. آنقدر سرقت كرده‌ام كه اگر دزدی نكنم بدن درد می‌گیرم. 
البته دلایل دیگری هم دارد. مثلا رد مال. من باید رضایت شاكی‌های سرقت‌های قبلی‌ام را بگیرم. خب پول باید به آنها بدهم تا رضایت بدهند. كسی كه این همه وقت در زندان است، پول از كجا می‌آورد؟ 
 از طرفی به یك زندانی سابقه دار چه كسی كار می‌دهد. اگر هم كار بدهند مگر حقوقش چقدر است كه هزینه زندگی‌ و خرج و مخارج دیگرم را بدهد و برای رد مال و رضایت شاكی‌هایم هم كافی باشد؟