به خاطر یك مشت تومان

به خاطر یك مشت تومان

امروز باز هم سراغ جشنواره فیلم فجر رفته‌ایم، هرچند گزارش پیش رو ناظر به آینده است و حال و روز فیلم‌های به نمایش در آمده در این رویداد مهم سینمایی را از باب ظرفیت‌های فروش در گیشه بررسی كرده ایم. با نگاهی به ویترین و فضای فیلم‌ها و نحوه ساختشان در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، به قدر كفایت می‌شد پیش بینی‌هایی درباره وضعیت حدودی آنها در گیشه داشت و این كه كدام فیلم‌ها بخت خوبی برای اقبال مردمی و فروش خوب در گیشه را دارند. آنچه در این بررسی قابل اشاره به نظر می‌رسد، سهم اندك فیلم‌هایی با ظرفیت و مولفه‌های فروش بالا در میان آثار جشنواره است و از میان 29 فیلمی كه در بخش‌های سودای سیمرغ و نگاه نو به نمایش درآمدند، تنها می‌توان روی فروش خوب و رو به بالای هشت فیلم حساب باز كرد و اگر بخواهیم فقط به فیلم‌های خیلی پرفروش بسنده كنیم، ممكن است به دو سه فیلم برسیم. نكته مهم و قابل بررسی در این باره، بی‌اعتنایی غالب فیلم‌های جشنواره به معیارهای مخاطب‌پسند است و بیشتر آثار نشان چندانی از جذابیت داستانی و ساختاری نداشتند. اگر هم قصد و نیتی برای ارتباط با طیف بیشتری از مخاطبان بود، فیلم‌ها توانایی و ابزار لازم را برای این منظور نداشتند. نتیجه این كه راه بیشتر فیلم‌های جشنواره از سلیقه و پسند مردم جدا بود كه ثمره این بی محلی و بی‌اعتنایی، به طور قطع در گیشه سال آینده محسوس خواهد بود و این دست از آثار به فروش خوبی دست پیدا نمی‌كنند. هرچند این مساله، تنها محدود به جشنواره امسال نیست و در دوره‌های قبلی هم شاهد خیل فیلم‌هایی بودیم كه سازندگانشان ارزش چندانی برای ارتباط با مردم قائل نبودند یا اگر نخواهیم اینقدر بدبینانه به ماجرا نگاه كنیم، خود فیلم‌ها رمقی برای قصه گویی درست و جذاب نداشتند و از ارتباط با مخاطبان عاجز بودند. با این حال، نگاهی داریم به فیلم‌هایی كه به جز رعایت ساختار هنرمندانه و تلاش برای جلب نظر منتقدان و تماشاگران خاص، به رضایت و خوشایند مردم هم اهمیت داده اند؛ فیلم‌هایی كه از حالا می‌توانند از آثار پرفروش گیشه سال 99 باشند.

علی رستگار

خوب، بد، جلف 2: ارتش سری 
این فیلم كه گفته می‌شود از چهارشنبه همین هفته اكران می‌شود و نمایش آن به عنوان یكی از گزینه‌های اصلی اكران نوروزی در سال بعد هم ادامه خواهد داشت، از همان زمان ساخت هم فروش بالای خود در گیشه را تضمین كرده بود. خوب بد جلف 2: ارتش سری (پیمان قاسم‌خانی) همه متر و معیارهای فروش بالا در گیشه را دارد؛ فیلم دنباله فیلمی است كه بیش از 16 میلیارد تومان فروخت، زوج سام درخشانی و پژمان جمشیدی در آن بازی می‌كنند كه تا اینجا همكاری‌های محبوب و پرمخاطبی در تلویزیون و سینما همچون سریال پژمان و دو فیلم تگزاس، داشته‌اند. هرچند قصه و جذابیت‌های فیلمنامه‌ای قسمت اول را ندارد، اما چیزهایی برای خوشایند و خنده تماشاگران در آن یافت می‌شود. سابقه اقبال مخاطبان از آثار قاسم‌خانی را هم فراموش نكنید.

روز صفر
سعید ملكان اگرچه پیشتر به عنوان تهیه كننده، فیلم‌های خوب و مهمی همچون غلامرضا تختی، تنگه ابوقریب، ویلایی ها، برادرم خسرو و ... را ساخته بود و این آثار با تمجید منتقدان و تایید داوران در جشنواره فجر نیز همراه شد، اما تنها فیلم او كه به فروش بالایی در گیشه دست یافت، ابد و یك‌روز به كارگردانی سعید روستایی بود كه حدود 12 میلیارد فروخت. اما به نظر می‌رسد اولین فیلم ملكان به عنوان كارگردان، سرنوشت بهتری در گیشه داشته باشد. روز صفر كه ساختاری جذاب و قصه‌ای ملتهب و پركشش دارد، می‌تواند تماشاگران زیادی را به سالن‌های سینما بكشاند. ضمن این كه امیر جدیدی و ساعد سهیلی، نقش‌های اصلی فیلم پیشتر در فیلم رخ دیوانه هم با همدیگر همكاری داشتند كه آن اثر ساخته ابوالحسن داوودی نیز زمان اكرانش در اواخر سال 93 و اوایل سال 94 هم به فروش خوبی در گیشه دست پیدا كرد. 

دوزیست
دوزیست اگرچه مثل دو فیلم قبلی برزو نیك نژاد، كمدی نیست و حال و هوایی مفرح ندارد، اما چیزهایی برای خوشایند تماشاگران دارد و می‌تواند روی گیشه حساب باز كند. مثلث جواد عزتی، پژمان جمشیدی و هادی حجازی فر كه از جمله بازیگران محبوب سال‌های اخیر هستند، مهم ترین متر و معیار برای اقبال تماشاگران است. قصه فیلم هم باوجود برخی كم و كاستی ها، ظرفیت پیگیری دارد. زاپاس و لونه زنبور، دو ساخته قبلی نیك نژاد به ترتیب حدود 5 و 9 میلیارد تومان در گیشه فروختند. 

خروج
فیلم‌های ابراهیم حاتمی كیا به جز تایید برخی منتقدان و مخاطبان پیگیرتر سینما، معمولا موردتوجه مردم قرار گرفته و این كارگردان در فیلمسازی، طیفی گسترده تر از مخاطبان را هم درنظر می‌گیرد. این كه هنوز مردم از فیلم‌هایی چون از كرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشه‌ای و ... به نیكی یاد می‌كنند، تاكیدی بر همین نكته است. ضمن این كه سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران از سال 76 و از دوره شانزدهم جشنواره، به این رویداد اضافه شد و حاتمی كیا نخستین كارگردانی بود كه فیلمش این جایزه را به دست آورد. نكته مهم تر این كه آژانس شیشه‌ای از معدود فیلم‌های تاریخ جشنواره فیلم فجر است كه هم از سوی مردم به عنوان بهترین فیلم انتخاب شد و هم از سوی داوران عنوان بهترین فیلم را كسب كرد. حاتمی كیا یك بار دیگر و در دوره بیست‌و‌هشتم جشنواره هم این موفقیت بزرگ و همزمان را به دست آورد و به رنگ ارغوان سیمرغ بهترین فیلم و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت كرد.  چنین پیشینه‌ای همراه با فروش‌های خوب فیلم‌های اخیر حاتمی كیا همچون بادیگارد و به وقت شام- كه به ترتیب بیش از هشت و 13 میلیارد تومان فروختند-بیانگر تضمین موفقیت خروج در گیشه است. هرچند این فیلم، آن هیجان و التهاب آثار اخیر حاتمی كیا را ندارد، اما تم اعتراضی فیلم و بازی فرامرز قریبیان در نقش اصلی-كه به گفته خودش در نشست خبری فیلم آخرین حضور سینمایی اش هست-از دلایلی است كه خبر از موفقیت در گیشه دارد. خروج در جشنواره فجر جزو ده فیلم برتر اكران مردمی بود.

شنای پروانه 
اولین ساخته سینمایی محمد كارت، پدیده جشنواره فیلم فجر بود و پنج سیمرغ این رویداد را به خود اختصاص داد، از جمله بهترین فیلم از نگاه تماشاگران. فیلم‌های مردمی جشنواره هم كه به سیاق سازوكار سال‌های اخیر جشنواره، به صورت خودكار یكی از گزینه‌های اكران نوروزی هستند. به جز پشتوانه استقبال فوق‌العاده مردمی در جشنواره، موارد دیگری مثل فضا و قصه ملتهب فیلم، ساختار جذاب و ضرباهنگ مناسب و حضور بازیگر محبوبی چون جواد عزتی در نقش اصلی، از جمله نشانه‌هایی است كه فروش بالای فیلم در گیشه را تضمین می‌كند. به جز این فیلم دو بازیگر سیمرغی هم دارد و امیر آقایی و طناز طباطبایی برای بازی‌های خوب و متفاوتشان در همین فیلم برنده جایزه بازیگری جشنواره شدند. 

درخت گردو
محمدحسین مهدویان تا به حال هر فیلمی ساخته با اقبال مردم مواجه شده است؛ هرچند میزان فروش این فیلم‌ها در گیشه معقول و منطقی بود و هیچ كدام فروش خیره كننده‌ای نداشتند و ركوردشكن نبودند. تنها فیلم مهدویان تا اینجا كه به فروش بالایی دست پیدا كرد، لاتاری بود كه بیش از 14 میلیارد تومان در گیشه فروخت. اما آن طور كه از نشانه‌ها برمی آید، درخت گردو قابلیت این را دارد كه به پرفروش ترین فیلم كارنامه مهدویان تا این مقطع از فیلمسازی‌اش تبدیل شود. روایت فاجعه بمباران شیمیایی سردشت، در زمان جشنواره بارها تماشاگران را منقلب و احساساتی كرد و فیلم یكی از فیلم‌های نهایی رقابت آرای مردمی بود. این تجربه جشنواره‌ای همراه قصه تلخ و تاثیرگذار فیلم و بازی خوب پیمان معادی، شانس فیلم را برای فروش خوب در گیشه افزایش می‌دهد. 

مغز استخوان
فیلم اول حمیدرضا قربانی، خانه‌ای در خیابان چهل و یكم با وجود امتیازات و حتی حضور چهره‌هایی سرشناس، گیشه موفقی نداشت و حتی نتوانست میزان فروش خود را به یك میلیارد تومان برساند. اما قربانی در دومین ساخته سینمایی اش، مغز استخوان، قصه ملتهب تری را روایت می‌كند و تردید مادر قصه برای تصمیمی به غایت دشوار، مخاطبان زیادی را در جشنواره با خود همراه كرد. مغز استخوان یكی از پنج فیلم برتر مردمی این رویداد بود و باتوجه به فضا و موقعیت ملتهب و بازی بازیگرانی چون پریناز ایزدیار و جواد عزتی، می‌تواند در اكران عمومی هم موفق باشد و به فروش خوبی در گیشه دست پیدا كند.

خورشید 
اگرچه فیلم خورشید تازه‌ترین ساخته مجید مجیدی، به دلایل فنی و شرایط پس از تولید، دیر به جشنواره فیلم فجر رسید و روزهای اول اكران مردمی را از دست داد، اما از وقتی نمایش خود را شروع كرد، با اقبال تماشاگران مواجه شد و به سئانس‌های فوق العاده رسید. ضمن این كه به جز توجه مردمی، خورشید از سوی برخی منتقدان و بعضی از اهل رسانه هم قدر دید و با تایید داوران، سیمرغ بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه را هم به دست آورد. به جز این، بازیگران نوجوان فیلم هم كه همگی از كودكان كار هستند، با دریافت جایزه‌ای ویژه تجلیل شدند. نشست رسانه‌ای فیلم هم شوروحال خاصی داشت و به‌شدت جلب توجه كرد. این پشتوانه منتقدانه، داورانه و مردمی را بگذارید كنار قصه و ساختار خوب و تصاویر گرم و جذاب فیلم و بازی‌های خوب بازیگرانش (بچه‌های نوجوان و علی نصیریان، طناز طباطبایی و جواد عزتی) تا پیش بینی موفقیت فیلم در گیشه پررنگ تر شود. به جز اینها پیشینه سینمایی مجیدی هم حكایت از اقبال تقریبا همیشگی به فیلم هایش دارد، اگر البته شكست فیلم هندی و ماقبل آخرش، آن سوی ابرها را در نظر نگیریم. 

از كنار گیشه می‌گذرند
راه تعداد زیادی از فیلم‌های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر از گیشه و فروش بالا و چند میلیاردی جداست. اگرچه دوست داریم هر فیلمی كه روانه اكران می‌شود، با اقبال مخاطبان روبه‌رو شود و فروش خوبی داشته باشد، اما می‌دانیم كه واقعیت چیز دیگری است و هر فیلمی كه اعتنایی به سلیقه مخاطب نداشته باشد یا نتواند قصه جذابی را برای او روایت كند، سرنوشت جالبی در گیشه نخواهد داشت. البته گاهی هم این انتخاب برخی فیلمسازان است كه باب طبع ذائقه تماشاگران عام فیلم نمی‌سازند و تبعات این قضیه را هم می‌پذیرند و ترجیح می‌دهند فیلمشان در جشنواره‌های داخلی و خارجی دیده و از سوی مخاطبان خاص موردتایید قرار بگیرد. با همه این تعابیر، نگاهی داریم به فیلم‌هایی كه به صورت بالقوه، راهی برای موفقیت در گیشه ندارند، مگر این كه اتفاقات دیگری هنگام اكران رخ دهد و سلیقه طیف گسترده مخاطبان به طور ناگهانی، با این آثار همراه و موجب فروش بالای آنها در گیشه شود.

آبادان یازده 60 ساخته مهرداد خوشبخت كه در ژانر جنگی روایت می‌شود و به مقاومت مردمی آبادان در اوایل هجوم عراق می‌پردازد، قصه اش را سرراست و تقریبا استاندارد به تصویر می‌كشد، اما فیلم برای جذابیت چیزهایی كم دارد. شاید نبود چهره‌های مطرح و محبوب بازیگری، یكی از مهم ترین دلایلی باشد كه نتوان حساب چندانی روی فروش خوب فیلم در گیشه باز كرد. خود قصه هم به اندازه كافی پر‌و‌پیمان نیست. نكته جالب و عجیب درباره آبادان یازده 60 این كه این فیلم موفق شد جزو پنج فیلم برتر مردمی جشنواره اخیر فیلم فجر باشد. 

فیلم‌های قبلی مجید برزگر در گروه هنر و تجربه اكران شده بود و به نظر می‌رسد ابر بارانش گرفته هم در همین گروه اكران شود. اگر هم فیلم راهی اكران عمومی شود، به دلیل فضای خاصش و حضور چهره‌های ناشناخته برای مردم، شانسی برای فروش خوب نداشته باشد. حتی اگر بازی بازیگرانش در جشنواره تحسین و تایید شده باشد، مثل نازنین احمدی كه برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد و ارشیا نیك بین كه نامزد بهترین بازیگر نقش مكمل مرد شد. 

ظاهرا ابتدا قرار بود نوید محمدزاده، نقش اصلی تومان ساخته مرتضی فرشباف را بازی كند، شاید اگر آن اتفاق می‌افتاد فیلم با همین وضعیت قصه و روایت، در گیشه به فروش خوبی دست پیدا می‌كرد، اما درنهایت میرسعید مولویان عهده دار نقش اصلی شد كه اتفاقا خوب هم بازی كرد و یكی از پدیده‌های جشنواره امسال بود. ولی از آنجا كه چشم مخاطب عام، بیشتر پی چهره هاست و به ویترین فیلم‌ها نگاه می‌كند، تومان گزینه مناسبی نیست. به جز این احوالات برخی سكانس‌ها و ضرباهنگ كند و ملال آور فیلم هم با سلیقه مخاطب عام همخوانی ندارد. 

فیلم قبلی بهتاش صناعی ها، احتمال باران اسیدی كه در هنر و تجربه اكران شد، علاقه مندانی پروپاقرص داشت. قصیده گاو سفید، فیلم تازه صناعی ها، اگرچه قابلیت برقراری ارتباط با طیف بیشتری از مخاطبان را دارد و قصه ملموس و تلخ تری را روایت می‌كند و حتی می‌تواند اكران عمومی شود، اما سخت است فروش بالایی را برای فیلم متصور شد. بله، اگرچه بازیگران فیلم، مریم مقدم و علیرضا ثانی فر، خوب و درست بازی می‌كنند، اما احتمالا در زمان اكران، اولویت مردم برای تماشا نباشند. 

پدران ساخته سالم صلواتی اگرچه ملودرامی اشك انگیز است كه با سلیقه مخاطب عام همخوانی دارد، اما به دلیل كم‌و‌كاستی‌هایی در متن و اجرا، حال و روز خوبی در گیشه نخواهد داشت. ضمن این كه مطرح‌ترین بازیگران فیلم هم هدایت هاشمی و گلاره عباسی هستند كه بازیگران گیشه‌ای و به اصطلاح بفروشی نیستند. 

پسركشی ساخته محمدهادی كریمی هم به دلیل روایت نه چندان تازه‌اش، در اكران عمومی راه به جایی نمی‌برد. احتمالا بازی ژاله صامتی و فضای معمایی فیلم، موردتوجه برخی مخاطبان قرار گیرد، اما چشممان از فروش آب نمی‌خورد و بعید است با فیلمی پرمخاطب  و پرفروش در گیشه روبه‌رو باشیم. فیلم قبلی كریمی، كمدی انسانی تنها حدود 800 میلیون تومان در گیشه فروخت.

لباس شخصی ساخته امیرعباس ربیعی باوجود ساختار و روایت جذاب، در اكران عمومی جزو اولویت‌های مردم برای تماشا نیست. فیلم هیچ بازیگر چهره‌ای ندارد، اگرچه تماشاگری كه همت كند و به تماشای فیلم برود، از كیفیت بازی بازیگران به خوبی غافلگیر خواهد شد. مخاطبان البته قبلا در همین حال و هوا فیلم ماجرای نیمروز را دیده بودند و استقبال تقریبا خوبی هم از آن كردند. البته نباید حضور چهره‌ها را در موفقیت گیشه‌ای فیلم مهدویان نادیده گرفت.

آتابای تا اینجا بهترین فیلم نیكی كریمی به عنوان كارگردان است و در جشنواره فیلم فجر هم با تحسین برخی تماشاگران و منتقدان مواجه شد، اما چندان نمی‌توان روی موفقیت فیلم در گیشه حساب باز كرد و این اثر باوجود بازیگرانی چون جواد عزتی، هادی حجازی فر و سحر دولتشاهی، چون در فضا و قصه‌ای متفاوت از سلیقه مخاطب عام می‌گذرد، به طور طبیعی و با توجه به پیش فرض‌هایی كه در این زمینه وجود دارد، راه به جایی نخواهد برد. زبان تركی فیلم و زیرنویس فارسی هم از دیگر مواردی است كه احتمالا دشواری‌هایی را برای عامه مخاطبان به همراه دارد. 

پوست ساخته برادران ارك هم باوجود تحسین برخی منتقدان و تماشاگران در جشنواره فیلم فجر، بیشتر قابلیت اكران در هنر و تجربه را دارد و اگر بنا به نمایش عمومی آن باشد، به دلیل نبود چهره‌های سرشناس بازیگری و فضای جن و پریانی نامتعارفش و بحث زبان تركی و زیرنویس فارسی، جزو اولویت‌های عموم مخاطبان برای تماشا نیست. درحالی كه اگر همچون آتابای و برخی دیگر از آثار «ظاهرا نفروش»، اگر مخاطبان برای دیدن این فیلم‌ها به سینما بروند، از تماشایشان ناراضی نخواهند بود. 

از میان فیلم‌های برادران محمودی، تا اینجا فقط چند‌متر مكعب عشق، به دلیل قضه تلخ و عاشقانه اش، نزد مخاطبان گل كرده است و دیگر فیلم هایشان یا اكران مناسبی نداشتند و ترجیح فیلمسازان بیشتر حضور در جشنواره‌های خارجی بود یا این كه همچون شكستن همزمان بیست استخوان، تنها كمتر از 300 میلیون تومان در گیشه فروخت. مردن در آب مطهر هم باوجود قصه متفاوت، همان حال و هوای فیلم‌های قبلی سازندگانش را دارد و چندان نمی‌توان روی فروش خوب آن حساب باز كرد.

سینمای بهنام بهزادی باوجود قصه‌ها و روایت‌های متفاوت و تحسین شده از سوی منتقدان، چندان موردپسند مخاطب عام نیست و انتظار فروش بالا هم از آنها نمی‌رود. چه رسد به من می‌ترسم، تازه‌ترین ساخته بهزادی كه به قوت و جذابیت فیلم‌های قبلی اش هم نیست. با این حال حضور بازیگرانی چون الناز شاكردوست و امیر جعفری، تا حدی می‌تواند همچنان امیدهای اندك درباره فروش فیلم در گیشه را زنده نگاه دارد. 

تعارض ساخته محمدرضا لطفی هم اساسا فیلمی تجربی است و به احتمال فراوان در هنر و تجربه اكران خواهد شد. اما اگر فیلم از اكران عمومی سردرآورد، حتی بازی خوب رضا بهبودی و بازیگوشی‌های فرمی فیلم، در گیشه چاره ساز نیست و تجربه نشان داده كه مخاطبان عام نسبت به این آثار بی اعتنا هستند.

دشمنان ساخته علی درخشنده هم نه با علاقه و سلیقه غالب مخاطبان هماهنگ است و نه از چهره‌های سرشناسی بهره می‌برد. رویا افشار، بازیگر توانا و پیشكسوت تئاتر و تلویزیون، تنها بازیگر شناخته شده فیلم است. ضمن اینکه ساختار و قصه و روایت فیلم هم ملال‌آور و خسته کننده و به دور از جذابیت است. ضرباهنگ کند فیلم هم مزید علت می شود.

​​​​​​​احتمالا تنها نقطه اتكای فیلم بی صدا حلزون ساخته بهرنگ دزفولی زاده، حضور هانیه توسلی در نقش اصلی فیلم باشد. به جز این بعید است فیلمی كه به موضوع ناشنوایان می‌پردازد و بخش‌هایی از آن با زبان اشاره روایت می‌شود، شانس چندانی برای پرفروش شدن داشته باشد، بگذریم از نمونه‌هایی استثنایی چون پرنده كوچك خوشبختی در سال‌های دور. 


عزتی اینجا، عزتی اونجا، عزتی همه جا
جواد عزتی همان طور كه امسال هم حضور پررنگی در اكران داشت و او را در فیلم‌های پرفروش و پرمخاطبی چون چهارانگشت، ما همه با هم هستیم، ماجرای نیمروز 2: رد خون، جهان با من برقص و جان دار دیدیم، سال بعد و در اكران هم جولان خواهد داد. از میان همین چند فیلمی كه درباره فروش بالای آنها در گیشه گمانه زنی كردیم، عزتی در چهار فیلم، نقشی مهم دارد: خورشید، دوزیست، مغز استخوان و شنای پروانه. به جز اینها عزتی در آتابای هم بازی كرده است. اگر پیش بینی فروش فیلم‌ها درست از آب درآید، عزتی همچون این دو سه سال اخیر، از پولسازترین بازیگران سینما خواهد بود.   در این چند روز اخیر  و پس از  سی  و  هشتمین جشنواره فیلم فجر زمزمه هایی مطرح شد مبنی براین‌که جواد عزتی برای بازی خوبش در آتابای ساخته نیکی کریمی گزینه اصلی دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر  نقش مکمل مرد جشنواره بود اما با مخالفت سعید راد یکی از اعضای هیات داوران و درواقع تنها بازیگر این ترکیب، سیمرغ به عزتی نرسید و امیر آقایی برای بازی در نقش یک گنده لات در شنای پروانه ساخته محمد کارت این جایزه را به دست آورد. 

گزینه‌های بعدی فروش
به جز هشت فیلمی كه پیش بینی می‌شود از فیلم‌های پرمخاطب و پرفروش جشنواره در اكران عمومی باشند، فیلم‌های دیگری هم وجود دارد كه به نظر نمی‌رسد اوضاع بدی در گیشه داشته باشد و دست كم می‌تواند گلیم مالی خود را از اكران بیرون بكشد. روز بلوا ساخته بهروز شعیبی به دلیل موضوع شایع سال‌های اخیر یعنی مفاسد اقتصادی یكی از این آثار است. این فیلم در جشنواره هم جزو ده فیلم برتر مردمی بود. فیلم‌های قبلی شعیبی در اكران یعنی داركوب، سیانور و دهلیز هم فروش‌های متوسطی در گیشه داشتند. 
سه كام حبس ساخته سامان سالور هم كه یكی از ده فیلم برتر مردمی جشنواره بود، می‌تواند با اقبالی حدودی در گیشه مواجه شود؛ حضور محسن تنابنده و پریناز ایزدیار در نقش‌های اصلی مهم ترین فاكتور فروش احتمالی فیلم است. 
مسعود كیمیایی هم طرفداران همیشگی خودش را دارد، از این رو خون شد هم می‌تواند به فروشی نسبی در گیشه دست پیدا كند. قاتل اهلی، فیلم قبلی كیمیایی بیش از دو میلیارد تومان فروخت. 
آن شب ساخته كوروش آهاری نیز می‌تواند فروشی متوسط در گیشه داشته باشد؛ فیلم در ژانر ترسناك است، در آمریكا ساخته شده و شهاب حسینی نقش اصلی آن را بازی می‌كند و همین‌ها می‌تواند برای تماشاگران كنجكاوی برانگیز باشد. 
سینما شهرقصه ساخته كیوان علی محمدی و علی اكبر حیدری هم به دلیل ساختار جذاب و ارجاع به كلی فیلم و صحنه و بازیگر خاطره انگیز سینمای ایران، ظرفیت اكران نسبتا موفق را دارد. هرچند فیلم‌های قبلی علی محمدی (كه آنها را به طور مشترك با امید بنكدار ساخته بود) به دلیل ساختار تجربی، اساسا با گرایش به مخاطب عام ساخته نشده بود. 
پیش بینی می‌شود عامه پسند ساخته سهیل بیرقی نیز همچون دو فیلم دیگر كارگردانش، عرق سرد و من، فروشی آنچنانی و خیلی بالا نداشته باشد، اما انتظار می‌رود كه فیلم به فروشی متوسط در گیشه دست پیدا كند. 
كشتارگاه ساخته عباس امینی، روایت گرم و جذابی دارد و در جشنواره، توجهات محدودی را به خود جلب كرد، با این حال چندان نمی‌توان به فروش خیلی بالای فیلم زمان اكران عمومی امیدوار بود، هرچند فضای قصه گو و بازی خوب امیرحسین فتحی و وجود بازیگرانی چون باران كوثری و حسن پورشیرازی و مانی حقیقی، بخت فروش نسبی را برای این فیلم حفظ می‌كند.