گزارش جامجم از پشت صحنه برنامه سحرگاهی «ماه من» شبكه 3
آن ســوی مــاه
قصه ادامهدار سحرهای ماه رمضان برای هر كدام از ما یك جور تعریف میشود؛ مثلا برای قدیمیترها رادیو در این شبها جایگاه ویژهای داشت و خیلیها با صدای آن شب زندهداری میكردند، جریانی كه البته این روزها هم بعضیها وفادارانه همچنان همراهیش میكنند؛ اما بعدتر كه سر و كله تلویزیون پیدا شد كمكم برنامههای سحرگاهی هم جایشان را بین مردم باز كردند. ماجرایی كه باعث شد تا رفتهرفته انواع مختلفی از این برنامهها كه البته اكثرشان مجری محور بودند را در شبكههایی كه برنامه زنده داشتند ببینیم. همین موضوع هم عاملی شد تا گروههای مختلف دست به كار شوند و تنوعی به این قالب همیشگی بدهند، اتفاقی كه میشود نمونه آن را در برنامه «ماه من» كه این شبها دومین سالی است كه با اجرای نجمالدین شریعتی روی آنتن شبكه سه میرود، دید. در مورد این برنامه حضور مهمان و آیتمهای متعددی كه هر كدام برای خود داستانی دارند، موضوعی است كه آن را با شكل و شمایلی كه مدتها بود در سحرها به آن عادت كرده بودیم، متمایز میكند. خلاصه آن كه همه اینهایی كه گفتیم بهانهای شد تا ما یك شب به این گروه سر بزنیم تا ببنیم چنین برنامهای چه روندی را پشت سر میگذارد تا ساعت 3 بامداد روی آنتن برود؟!
اهالی ماه من این شبها از استودیویی حوالی خیابان سرچشمه، برنامه شان را روی آنتن میبرند، مجموعهای كه ما از ساعت 2 بامداد مهمانشان شدیم. بعضی از اعضای گروه از جمله آقای كارگردان مشغول خوردن سحری بودند و كمكم بقیه هم به جمعشان اضافه شدند. آن طرف یعنی درست در پشت صحنه و سوله بزرگی كه به محض ورود به آن ماه درخشان دكور در انتهای آن فضای مستطیلی شكل خودش را نشان میدهد، گروهی مشغول آماده كردن مقدمات شروع برنامه هستند.
بعضیها با ماسك و دستكش این طرف و آن طرف میروند و در كل همه حواسشان به بحث فاصلهگذاری معروف هست. برنامه با 5 دوربین ضبط میشود و یكی از دوربینها به جای همان كرین معروف در مركز دكور و نقطهای بالاتر از بقیه قرار دارد. چند قدم مانده به دكور، روی یک میز مواد ضدعفونی كننده و وسایلی كه خطر كرونا را یادآوری میكند، گذاشتهاند. بساط پذیرایی هم تا قبل از شروع و البته بین بخشهای برنامه همچنان برقرار است.
گاهی كم آوردهام!
ساعت نزدیك 2 و 30 دقیقه است كه نجمالدین شریعتی از راه میرسد و یك راست به گوشهای از سوله كه بساط گریم آنجا چیده شده میرود. مجری كه شخصیت آرام او از زمان سمت خدا در ذهن خیلیها ثبت شده است و این شبها هم همان آرامش با چاشنی خستگی در او به چشم میخورد. درست همزمان با گریم او، گفتوگوی ما هم شروع میشود:
شما دو سال است که سحرهای ماه رمضان برنامه اجرا میکنید . حال و هوای این اجرا چطور است؟
سحر فرصت خوبی است كه با اوقات دیگر كاملا متفاوت است، یعنی جنس مخاطب سحر با مخاطب روز تلویزیون فرق میكند. بینندهای كه به دنبال یك لحظاتی در سحر میگردد، یك لحظه خلوت، معنویت و اتفاقی كه حالش را خوب كند. خود ما هم در كنار نان و پنیر وخرمایی كه سر سفره سحری مردم هست، احساس میكنیم كه باید غذای روحشان را هم كامل كنیم تا آنها یك مجموعه سحری خیلی خوب توام با علم و معرفت داشته باشند.
فكر میكنید این اتفاق تا چه اندازه رخ داده؟
با بازتاب و بازخوردی كه داشتیم به نظر میآید این اتفاق تا حد زیادی افتاده، ما در برنامه هم از فضایل امیرالمومنین(ع) میشنویم، هم از سیره و خاطرات شهدا گفته میشود و هم مناجاتهایی كه برای آن زحمت كشیده شده است. این شاخصه برنامه امسال «ماه من» است. اما آن چه كه اهیمت دارد و باید به آن توجه شود، همان تفاوت ساختار برنامه سحر با دیگر فضاهاست.
شما همزمان با سحرها، همچنان «سمت خدا» را هم اجرا میكنید، جریانی كه حتما انرژی زیادی میبرد، واقعا خسته نمیشوید؟
چرا، خیلی سخت است، اما خوب چارهای هم نیست. دوستان شبكه با توجه به استقبالی كه سال گذشته از برنامه سحر شده بود، اصرار داشتند كه با همان سبك و سیاق پیش برویم. این لطف آنها بود منتهی من خیلی تلاش كردم تا منصرفشان كنم؛ اما در ادامه مجبور شدم كه باشم و احساس كردم كه باید این اتفاق را بپذیرم.
این روزها هم با وجود همه سختیهایی كه هست، از این بابت خوشحال هستم. در این بین انرژیای كه مردم به ما میدهند خیلی زیاد است و همین اتفاق توفیقی است كه باعث میشود تا سحر و همه شب را بیدار بمانید. این یك فرصت است، چرا كه ممكن است من سال آینده نباشم و نتوانم این سحرها را درك كنم. با این وجود میدانم كه روزی سختی این روزها تمام میشود و به همین دلیل منتظر رویت هلال ماه شوال هستم كه زودتر عید فطر از راه برسد.
با این اندازه از انتظار برای رسیدن عید فطر و البته مشغولیتی كه دارید، قبل از شروع هر برنامه میتوانید برای آن زمان بگذارید و اصلا این كار را میكنید؟
بله، در طول روز من یا خوابم یا در حال مطالعه یا مشغول اجرا هستم. یعنی میتوانم بگویم كه از 24 ساعت تنها شاید 5 ساعت میخوابم و این خیلی اذیتكننده است؛ حتی یك وقتهایی هم كم آوردهام، اما به لطف سرم و دارو و... باز هم بلند شدم و ادامه دادهام.
یعنی كار به اینجا هم رسیده؟
بله، چون ماه رمضان است. روز كه روزهایم و در ادامه شب هم باید بیدار باشیم، این خیلی سخت است تا جایی كه حتی برای تأمین انرژی دیگر باید فتوسنتز كنیم! با این حال سعیم این است تا برای هر برنامهای زمانی را اختصاص دهم و همیشه مطالعه دارم.
در این بین گاهی از تجربیات خودم در این سالها استفاده میكنم و در بخشی هم با مطالعات مستمر به دنبال انسجام این تجربهها هستم تا بتوانم مدونشان كرده و به عنوان پلاتو از آنها استفاده كنم. در این بین سعی ما این بوده تا از حكایات و روایتهای كوتاه استفاده كنیم كه خیلی با ریتم برنامه منافاتی نداشته باشد، برنامه به شكلی طراحی شده كه بخشهای مختلفی دارد و من همیشه تلاش كردهام تا در عین كوتاه بودن صحبتها مفاهیم بلندی را بیان كنم.
بین نجمالدین شریعتی سمت خدا با ماه من چه قدر تفاوت وجود دارد؟ و آیا به دنبال ایجاد این تفاوت بودید؟
این تفاوت به اصطلاح سینماییها نباید مثل یك پرش شخصیتی اتفاق بیفتد یعنی ما نمیتوانیم پرش جدی داشته باشیم به همین دلیل این تغییر خیلی نرم و گاهی حتی زیرپوستی رخ میدهد. بالاخره در این برنامه من ناگزیرم از فضای پلاتوهایی كه هست استفاده كنم، اتفاقی كه در سمت خدا وجود ندارد و طراحی برنامه شكل دیگری است. اما در بخش گفتوگو سعی كردیم همان سبك و سیاق سمت خدا را به خاطر القای حس آرامش به مخاطب داشته باشیم و خیلی وارد گپ جدی و خشك نمیشویم.
ساعت 03:00 و شروع
تنها چند دقیقه به ساعت پخش مانده، از آن طرف صحنه شریعتی را صدا میزنند و گفتوگوی ما همانجا به پایان میرسد. یوسف منصوری، تهیهكننده برنامه آخرین هماهنگی را با شریعتی انجام میدهد، ساعت 03:00؛ یك پلاتوی آغاز و شروع. امشب هم قرار است یكی از قسمتهای روایتهای مناجاتگونهای كه امیرعلی نبویان نوشته و بهروز شعیبی میخواند را در یكی از بخشها ببینیم. قبل از آن هم سرتیپ غلامحسین دربندی از خاطرات رزمندگان در ماه رمضان آن سالها میگوید. سراغ او كه حالا وارد استودیو شده و هنوز چند دقیقهای فرصت دارد تا جلو دوربین برود، میروم. دربندی از این كه چنین فرصتی در یك برنامه سحرگاهی رخ داده، خرسند است. او به عنوان رزمندهای كه هشت سال است در جبههها حضور داشته در این زمان روایتگر رمضان در جنگ و جبهه شده است، اتفاقی كه دربارهاش میگوید: ما برنامههای سحر را در بیشتر شبكهها داریم، اما تقریبا یكنواخت شدند و برای اولینبار دیدم برنامه ماه من در شبكه سه تحول و ابتكاری در این موضوع ایجاد كرد. آن هم دعوت از فرماندهان جنگ و رزمندگان بود. جملهای رهبر معظم انقلاب دارند كه میگویند دشمنان ما حتی با زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا هم دشمنی دارند. تا مسیر شهدا به سوی ملت ما باز است هیچ تهدیدی نمیتواند بر ما كارساز باشد. اثر این برنامهها و پخش چنین خاطراتی میتواند این باشد امیدبخشی بهخصوص برای جوانان باشد كه از تهدیدهای دشمن نهراسند. او از ادامه این ماجرا ابراز امیدواری كرد و با اشاره به بازخوردهایی كه از مردم گرفته گفت: در همین شبها هم من بازخوردهای زیادی از مردم گرفتم كه از این بخش استقبال و تشكر كرده بودند و تقاضای بازپخش آن را داده بودند. اتفاقی كه میشود به دلیل موضوعی كه جدا از فضای برنامه، امكان پخش در زمانهای دیگر را هم دارد، رخ دهد. كمكم سرتیپ دربندی هم باید آماده رفتن جلو دوربین میشد، او كه از 31 شهریور 59 و شروع اوج جنگ در مرز چذابه حضور داشت در آخر گفت: در این سالها همرزمانی داشتیم كه هر كدام قصه خود را دارند. من هم سعی كردم از كسانی بگویم كه كمتر در رسانه مطرح شده بودند، چهرههایی مثل سرلشگر خلبان حسین خلعتبری، عباس دوران، علیاكبر شیرودی و... .
برنامهای برای همه نه یك قشر خاص
در این گیر و دار و همزمان با شروع صحبتهای سرتیپ دربندی، سر آقای تهیهكننده هم خلوتتر شده است؛ یوسف منصوری كه امسال به ماه من پیوسته است پیش از این سردبیری برنامه هفت در زمان بهروز افخمی و نویسندگی و تهیهكنندگی تكضرب كه حمید نعمتا... آن را كارگردانی كرده را در كارنامه خود دارد. در ادامه ماجرای شكلگیری این برنامه را از زبان او كه اولین تجربه برنامه سحرش را با نگاه سینماییاش شكل داده، میخوانید:
شروع ماجرا: نزدیك عید نوروز بود كه از طرف شبكه به ما پیشنهاد دادند تا امسال ماه من را با هم به عهده بگیریم، شاید من به دو دلیل باید میگفتم نه، یكی آن كه آنقدر سطح كیفی برنامههای سحر از سال گذشته با گروه قبلی بالا رفت كه كار كردن بعد آنها واقعا سخت بود و دوم این كه پیشتولید یك برنامه روتین 30روزه باید مفصلتر باشد تا بتوانیم همه جوانب آن را در نظر بگیریم. در این بین چیزی كه باعث شد تا كار را بپذیرم بحث سحر و بركتی بود كه به همراه داشت.
مناجات و موسیقی: ما موسیقیهایی داریم كه شامل مناجات نواحی مختلف كشور هستند، در این بخش از مازندران، سیستان بلوچستان و اردبیل گرفته تا بوشهر، كردستان و... را پوشش دادیم. همچنین از آنجا كه به دلیل كرونا محدودیتهایی وجود داشت، با ستاد آن ارتباط گرفتیم و با حفظ موازین بهداشتی بهواسطه مجوز ترددی كه داشتیم شهر به شهر رفتیم.
همه نه یك قشر خاص: در طول ماه من، تلاشمان این بوده تا تنها برای قشر خاصی برنامه نسازیم، موضوعی كه شاید از ریتمی كه وجود دارد هم متوجهش شوید. آرامش و تطابق این زمان با روند زندگی مردم در سحر یكی از مهمترین مواردی بود كه باید در كنار توجه به همه سلیقههایی كه هست، درنظر میگرفتیم.
پر بینندههای ماجرا: متنهای امیرعلی نبویان با اجرای بهروز شعیبی یكی از پربینندهترین بخشهایی است كه توانسته نگاه گروهی كه شاید فكرش را هم نكنید را به خود جلب كند یا بخش موسیقی نواحی هم تا الان طرفداران خودش را پیدا كرده است. اگر این روند ادامه پیدا كند به نظر میرسد كه ما میتوانیم قشر بیشتری از مخاطبان را با خود همراه كنیم. به همین خاطر نهتنها من كه همه بچههای گروه در طول برنامه حس خوبی دارند، چون فكر میكنیم كه خیلی از كسانی كه سحرها بیدار هستند و برنامه را میبینند، با بخشهای مختلف آن ارتباط برقرار كردهاند.
اتفاق شیرین: آقای حسن روحالامین بعد از دیدن برنامه با من تماس گرفتند و لوگویی را به ما هدیه دادند و بعد از آن تعداد زیادی از شعرا، مداحان، نویسندگان و...
هر روز ویژه ماه من حركتی انجام میدهند.
باایدهآل فاصله داریم
مهرداد طاهری كارگردان برنامه هم بعد از خوردن سحری به استودیو آمد، سراغش میروم تا گفتوگو كوتاهی داشته باشیم. طاهری میگوید كه با برنامههای شبانه بیگانه نیست؛ از دهه 80 و «پنجره شبانه» گرفته تا «نود» و...؛ او معتقد است هنوز تا حد مطلوب برنامهسازی فاصله داریم. در ادامه بخشهایی از این گپ و گفت را میخوانید:
دكور ماه من اولین موضوعی بود كه طاهری دربارهاش گفت: برای این برنامه دكوری فراهم شده كه دارای فضای آرامبخش مفیدی برای برنامه شب نسبت به بقیه است. به عنوان مثال برنامههایی كه در زمان افطار روی آنتن میرود شرایط متفاوتی دارد كه شادتر و پرتحركتر است، اما برنامه سحرگاهی معمولا آرامش و حس و حال معنوی دارد كه ما هم نمیخواهیم آن را به هم بزنیم. به همین دلیل ترجیح دادیم تا با پس زمینه آسمان و تكنیكهای مختلف طراحی مثل سایه و نیم سایه كه فضای شب را تداعی میكند، حس و حال بهتری را به بیننده انتقال دهیم. او همچنین از فضای گفتوگوی دفاع مقدسی برنامه گفت و در ادامه هم به بخش تاریخ ماه من كه به واسطه حامد كاشانی مخاطبان خوبی دارد، اشاره كرد.
تلاش برای كارگردانی و ایجاد تفاوت با بقیه برنامهها هم اتفاق دیگری بود كه طاهری از آن گفت و افزود: در تلویزیون مدتها بود كه برنامههای سحر در قالب كلیشهای و ثابت با حضور یك مجری و مونولوگ طولانی در همه شبكهها روی آنتن میرفت و همان معدود شبكههایی كه برنامه زنده برای سحر داشتند با همین شیوه پیش میرفتند، اما ماه من كه از سال گذشته پخش آن شروع شد به واسطه بخشها و قالبی كه دارد با خیلی از برنامههایی كه دیده ایم تفاوت دارد. او معتقد است این شیوه تولید برنامه یك قدم رو به جلو به حساب میآید، اما ما با ایدهآل هنوز خیلی فاصله داریم تا بتوانیم برنامهای را روی آنتن ببریم كه همه خواستههای بیننده را در بر بگیرد.
در این مسیر آنها با چالشهای مختلفی روبهرو بودند، موضوعی كه طاهری دربارهاش میگوید: برای این برنامه چالش ما همین موضوع است كه كاری كنیم تا در وهله اول كلیشهای كه وجود دارد را بشكنیم. این اتفاق هم فعلا در حال تجربه است و جا دارد تا تجربیات جدیدی را در بحث برنامهسازی ویژه سحر ماه مبارك داشته باشیم تا علاوه بر گذشتن از آن حالت همیشگی، گرفتار یك رخداد جدید نامناسب نشویم. در این بین فاكتور مربوط به آرامش و عدم دستكاری این فضا موضوعی است كه ما باید آن را مدنظر قرار دهیم.
پایان یك 90 دقیقه دیگر
بعد از پخش بخش مناجات، نوبت به صحبتهای حجتالاسلام حامد كاشانی رسید، او كه تمایلی به گفتوگو نداشت، طبق روال شبهای قبل ماه من قرار بود از فضایل امیرالمؤمنین(ع) بگوید. ساعت از 4 گذشته بود و دیگر به اذان صبح نزدیك شده بودیم. دعای سحر در حال پخش بود و همه گروه در آرامشی بودند كه به گذراندن یك قسمت دیگر از برنامه برمی گشت. بساط پذیرایی نیز همچنان برقرار بود و در آخر هم درست دمدمای اذان نوبت به پلاتوی پایانی شریعتی و پایان 90 دقیقه برنامه رسید.
گپ و گفتی برای همه
یکی از بخش های ماه من که از سال گذشته در اولین سری این برنامه روی آنتن رفت، صحبت های حجت الاسلام حامد کاشانی درباره امام علی (ع) است. بخشی که به دلیل سابقه اش، مخاطبان خود را دارد. کاشانی فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه علم و صنعت واز پژوهشگران تاریخ اسلام است که به واسطه جنس صحبت ها و سخنرانی هایش همیشه منبر پرطرفداری داشته است. نگاه او به مسائل در کنار شیوه بیانش باعث شده تا جوان تر ها هم پای صحبت هایش بنشینند و با او تا حدی ارتباط برقرار کنند. این ماجرا در برنامه ماه من هم ادامه دارد و تعامل او با نجم الدین شریعتی باعث شده تا فضای گپ و گفت جالبی شکل بگیرد.