آبیز جدید را کسی دوست ندارد

آبیز جدید را کسی دوست ندارد

آبیز و اهالی‌اش در این سال‌ها روزگار متفاوتی از سر گذرانده‌اند؛ انگار روستا هم مثل اهالی‌اش با دو خاطره زندگی می‌کند، روزهای قبل از زلزله و روزهای بعد از زلزله. موضوعی که عباسی عضو شورای شهر آبیز درباره آن می‌گوید:«آن موقع که هنوز زلزله نیامده بود مردم ما در دو قسمت زندگی می‌کردند،؛ یک قسمت آبیز قدیم بود در دامنه کوه و یک قسمت که بعدها به خاطر زلزله سال 58 ساخته شده بود و درحقیقت روستای ما حدود دو کیلومتر جابه‌جایی داشت.»
 اما بعد از زلزله سال 76 هم باز یک جابه‌جایی دیگر در طالع آبیزی‌ها نوشته شد: « بعد از زلزله بنیاد مسکن روستا را جابه‌جا کرد و دقیقا در راستای همین روستا در فاصله دوکیلومتر دورتر 480 واحد ساخته شد و در طرح توسعه‌ای به این قسمت شهرک جدید آبیز می‌گویند. الان ما سه تا آبیز داریم؛ یکی آبیز قدیم که متروکه شده و فقط اراضی کشاورزی و باغات آنجاست، یکی شهرک قدیم که الان بیشتر جمعیت مسکونی را دارد، یکی همین شهرک جدید که بعد از سال 76 ساخته شد و بیشتر خانه‌هایش خالی است و فقط شاید 70 خانوار دائمی داشته باشد.»
چرا آبیزی‌ها شهرک جدید تازه سازشان را دوست نداشتند؟ جواب این سوال را شورای شهر آبیز بهتر از هرکسی می‌داند:« یکی از دلایلی که باعث شد مردم از شهرک جدید استقبال نکنند، این بود که اینجا اصلا زیرساختی فراهم نبود؛ نه آبی، نه برقی و نه گازی. حتی خیابان‌کشی هم نشده بود. آن زمان شورای وقت خیلی پافشاری کرد که درجاسازی انجام شود، اما با مخالفت بخشداری وقت که اصرار به جابه‌جایی داشتند، این کار انجام شد و در نهایت هم هیچ استقبالی از آن نشد.»
عباسی، عضو شورای آبیز یادش است که خیلی‌ها همان موقع وام کمک به زلزله‌زده‌ها را گرفتند و خودشان در همین شهرک قدیم آبیز، خانه‌هایی 40 متری ساختند:«آن موقع یک میلیون و صد هزار تومان وام می‌دادند، 800هزارتومانش وام 4 درصد بنیاد مسکن بود، 200 هزارتومان بلاعوض بود و صد هزار تومان هم بلاعوض رهبری بود که با مجموع این مبلغ می‌شد یک خانه 40 متری ساخت که در شهرک جدید خیلی از این خانه‌های 40 متری که ساخته شد همین طور بدون استفاده به حال خودش رها شده است.»
خانه‌هایی نیمه‌کاره! بدون در و پنجره با یک اسکلت فلزی و آجرهایی که تا سقف بالا رفته‌اند اما هیچ وقت پناه هیچ آدمی نشده‌اند.  خاطرات نسلی که زلزله آبیز را به چشم دیده، چه در شهرک جدیدش ساکن باشند، چه در شهرک قدیم، سیاهی رنگ قالب است؛ هنوز و با گذشت 23 سال، ماجرای مرگ ناگهانی خیلی از قربانیان زلزله برای خانواده‌هایشان حل نشده و همین است که عباسی می‌گوید، آثار روحی و روانی زلزله هنوز در مردم شهر است و این که افسردگی بیماری روحی ومشترک سال‌های اول بعد از زلزله بوده و حالا با گذشت زمان با این که گرد خاطره رویش نشسته اما از بین نرفته و نسلی که زلزله را به چشم دیده‌اند، شادی را فراموش کرده‌اند.