آرزوهای ناکام مارتین لوتر کینگ

آرزوهای ناکام مارتین لوتر کینگ

ابوالفضل عمویی، منتخب تهران در مجلس شورای اسلامی


ریشه حوادث و اعتراضاتی که این روزها در شهر مینیاپولیس در حال وقوع است به خشونت علیه یک جوان سیاهپوست آمریکایی برمی‌گردد. اما علت اعتراض و واکنش بسیار گسترده سیاهپوستان به این ماجرا این است که بارها در آمریکا، حوادثی از این قبیل اتفاق افتاده و این اولین بار نیست.
مهم‌ترین دلیل چنین حوادثی هم بدبینی پلیس و ساختار حقوقی و اجتماعی آمریکا به رنگین‌پوستان (اعم از سیاهان یا لاتین تبارها) است. در دهه 60 میلادی بعد از حرکت‌هایی که مارتین لوترکینگ انجام داد، جنبش مدنی سیاهپوستان به نتیجه رسید و حقوق مدنی برای سیاهپوستان در آمریکا به رسمیت شناخته شد، اما با این حال اگرچه به لحاظ حقوقی، رنگین‌پوستان با سفیدپوستان برابر دیده شدند ولی در ساختار اجتماعی و سیاسی آمریکا، این قاعده چندان رعایت نشد.
همین امروز که در حال گفت‌وگو درباره حوادث شهر مینیاپولیس هستیم، تبعیض‌های شدیدی در آمریکا در جریان است؛ سطح درآمد سیاهپوستان در آمریکا کمتر از سفیدپوستان است و دسترسی آنها به خدمات درمانی پایین‌تر است. حتی به‌‌رغم این‌که بیماری کرونا در ابتلای افراد، سیاه و سفید نمی‌شناسد اما مرگ و میر در سیاهپوستان بیشتر از سفیدپوستان است که دلیل آن دسترسی نداشتن این بخش از جامعه آمریکا به امکانات مناسب درمانی است.
بر اساس آخرین آماری که چند روز قبل شبکه سی‌ان‌ان منتشر کرد حتی در دوران کرونا، بیکاری میان سیاهپوستان بیشتر از سفیدپوستان بوده و دلیلش این است که سیاهان عمدتا به مشاغل خدماتی دسترسی دارند و بخش عمده‌ای از این مشاغل در دوران کرونا از دست رفت. در مقابل، سفیدپوستان به دلیل دسترسی بهتر به نظام آموزشی، موقعیت‌های شغلی بهتری داشته‌‌اند و حتی در شرایطی که جمعیت بیکار در آمریکا به 40 میلیون نفر رسیده آسیب سفیدپوستان کمتر از رنگین‌پوستان بوده است.
در حقیقت شرایطی که آفریقایی‌تبارها در آمریکا با آن مواجهه‌اند یک تبعیض سیستماتیک و نهادینه شده را نشان می‌دهد؛ نظام آموزشی آمریکا به سمتی حرکت می‌کند که دسترسی بخش سفید جامعه (پروتستان‌های سفیدپوست با ریشه اروپایی که اتفاقا حامی اصلی ترامپ هستند) به نظام آموزشی بهتر است و به همین دلیل از امکانات شغلی بهتری برخوردار می‌شوند و به‌واسطه شغل بهتر، درآمد بهتری کسب می‌کنند و در یک چرخه اجتماعی پرتکرار، بی‌عدالتی علیه رنگین‌پوستان و آفریقایی‌تبارها مداوم می‌شود.
مورد شهر مینیاپولیس مورد جدیدی نیست و اتفاقاتی از این دست در گذشته نیز به‌وقوع پیوسته و این حادثه نشان می‌دهد خشم سیاهان از شرایط اجتماعی در آمریکا همیشه وجود داشته و دائم بازتولید می‌شود و باید برای آن یک راه‌حل اساسی یافت.
خیلی‌ها تصور می‌کردند با ریاست‌جمهوری اوباما در آمریکا، که خودش یک آفریقایی‌تبار بود، بخش زیادی از این تبعیض ساختاری حل می‌شود، اما چنین چیزی رخ نداد و حتی در دوران اوباما هم شاهد خشونت بی‌مورد پلیس در مورد سیاهان بودیم و بعد از او هم این ماجرا ادامه یافته است.
البته امروز، شرایط نسبتا متفاوتی حاکم است و در دوران ریاست‌جمهوری فعلی، دونالد ترامپ شخصا بارها در ادبیات خود به نوعی، اعتقاد به برترانگاری سفیدپوستان در جامعه را نشان داده است.
وی در توییتر اکانت‌هایی را دنبال یا مطالبی را بازنشر کرده است که به جریان‌های تندرو سفیدگرا منتسب هستند. ترامپ همچنین در مواجهه با حوادثی که از سوی سیاهان صورت گرفته خواستار خشونت جدی پلیس و مقامات از جمله فرماندار علیه معترضان شده که نشاندهنده نگرش واقعی او نسبت به مسائل سیاهپوستان است.
زمانی مارتین لوتر کینگ، با سخنرانی«آرزویی دارم» به تحقق آرمان آفریقایی تبارها برای کسب حقوق برابر بشری نزدیک شده بود اما این واقعیات نشان می‌دهد بر خلاف ادعاهای حقوق بشری آمریکا علیه سایر کشورها، این کشور به لحاظ وضعیت حقوق بشر از شرایط غیرقابل دفاعی برخوردار است و به هیچ وجه در موقعیتی نیست که بتواند داعیه‌دار حقوق بشر باشد و علیه وضع حقوق بشر در دیگر کشورها اظهار نظر کند.
این شرایط و وضعیت شهر مینیاپولیس، نمایشی است برای مردم دنیا تا متوجه شوند پشت پرده ادعاهای حقوق بشری در آمریکا چیست و چه واقعیتی در مورد زندگی اجتماعی در آمریکا وجود دارد.