در سال گذشته قریب به 150 جشنواره ادبی در کشور برگزار شده، اما خروجی این جشنوارهها چه بوده است؟
گزارش یک جشنواره
جشنوارهها یکی از بحثبرانگیزترین مناسبات فرهنگی و هنری هستند. در تمام جهان سالانه کنگرهها و جشنوارههای مختلفی با موضوعات متنوع و در ژانرهای هنری گوناگون برگزار میشود و بسیاری از هنرمندان به این جشنوارهها اقبال نشان میدهند. برگزیدهشدن در یک جشنواره و جایزه هنری، علاوه بر اینکه میتواند مهر تاییدی بر اثر هنرمند باشد، در برخی موارد میتواند شهرت نسبتا مناسبی نیز برای او به ارمغان آورد مانند جایزه نوبل ادبیات که میزان فروش کتابهای نویسنده برنده جایزه را تا حد زیادی ارتقا میدهد و هرساله باعث ترجمه آثار او در کشورهای مختلف میشود. در کشور ما نیز سالانه جشنوارههای بسیاری برگزار میشود که تعداد قابلتوجهی از این جشنوارهها را جشنوارههای ادبی تشکیل میدهد. در این گزارش نگاهی میکنیم به آمار جشنوارههای ادبی در سال 1398 و نکات ضعف و قوت آنها را بررسی میکنیم. در این مسیر با تعدادی از صاحبنظران، داوران و برگزیدگان این جشنوارهها نیز گفتوگو کرده و نظرات آنان را جویا شدهایم.
آمار سال 98
ماجرا از اینجا شروع میشود که با یک بررسی میدانی در فضای مجازی و بررسی سایتهایی که فراخوانهای جشنوارهها را ارائه میکنند، متوجه شدیم که در سال گذشته قریب به 150جشنواره ادبی در کشور برگزار شدهاست. وقتی میگوییم جشنواره ادبی، منظور جشنوارههایی است که در آنها به «شعر» و «داستان» پرداخته میشود. در این بررسی، جشنوارههایی که به موضوعاتی چون «انجمنهای ادبی»، «ناشران برگزیده» و «مترجمان» پرداختهاند را به دو دلیل در شمار قرار ندادهایم؛ دلیل اول آنکه تعداد این جشنوارهها عملا زیاد نیست و بنابراین نمیتوان آنها را به عنوان یک جریان مورد بررسی و جریانشناسی قرار داد. دلیل دیگر هم این بود که - به جز حوزه ترجمه - در این جشنوارهها اثری مورد بررسی قرار نمیگیرد و این باعث میشود که نقش مولف در آنها جدی گرفته نشود و از آنجا که نقش مولف در جشنواره حذف میشود، جشنواره از ارتباط مستقیم با مخاطب باز میماند و بیشتر در سطوح مدیریتی باقی میماند.
طبق بررسیهای انجام شده بیش از 60 جشنواره شعر و از 70 جشنواره داستان در سال گذشته برگزار شدهاست. منبع بررسی در این آمار، صرفا فضای مجازی بوده و بنابراین تعدادی از جشنوارهها و فراخوانها از دست رفته و در شمار نیامده است. اما با توجه به روند جشنوارهها و موضوعاتی که به آنها پرداختهشده، بهطور حدودی تعداد کلی تخمین زده شدهاست.
بررسی کمی جشنوارهها
اولین چیزی که بعد از شنیدن اعداد و ارقام جشنوارههای ادبی به ذهن متبادر میشود این است که برخلاف تصور اهالی ادبیات، گویا تعداد جشنوارههای داستانمحور بیشتر از جشنوارههای شعر بودهاست؛ هرچند که اختلاف این ارقام چندان قابل توجه نیست اما حتی اگر تعداد جشنوارههای شعر و داستان را برابر فرض کنیم، باز هم تعداد جشنوارههای داستان، قابل توجه به نظر میآید. با توجه به اینکه در فضای ادبیات این جو غالب وجود دارد که تعداد جشنوارههای شعر بسیار زیاد است و در این میان حق داستان و داستاننویسان غالبا پایمال میشود. البته این نکته را باید در نظر گرفت که تعداد جشنوارههایی که هر دو موضوع را در دستور کار داشتهاند نیز کم نبودهاست.
در این میان سوال بزرگ و مهمی وجود دارد که لزوم برگزاری این تعداد از جشنواره ادبی در کشور چیست؟ اصلا در مقایسه با کشورهای دیگر این تعداد زیاد به حساب میآید یا کم؟
کامران پارسینژاد، نویسنده و منتقد ادبی که خود سابقه داوری در تعداد زیادی از جشنوارههای معتبر در کشور را دارد، معتقد است اینکه ما در سال گذشته این تعداد جشنواره ادبی داشتهایم یک اتفاق کاملا مبارک است. او به نقلقولی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی استناد میکند و با اشاره به اینکه در کشور فرانسه سالانه 600 الی 700 جشنواره ادبی برگزار میشود، میگوید: در این نسبت اتفاقا تعداد جشنوارههای ما خیلی هم کم است! او برگزاری جشنوارهها را اتفاق مبارکی برای ایجاد انگیزه در شاعران و نویسندگان جوان میداند و البته بر این عقیده است که در کشور ما این ایجاد انگیزه بهطور بسیار نامحسوس رخ میدهد. پارسینژاد میگوید: «وزارت فرهنگ و ارشاد باید تحلیلی قاطع و جامع از جشنوارههایی که تاکنون در فضای ادبی کشور برگزار شدهاست ارائه دهد. ما تاکنون چنین گزارشی از طرف وزارت کشور نداشتهایم که در آن به آنالیز کمی و کیفی جشنوارهها پرداخته شود و به همین دلیل در عرصه رویدادهای ادبی شاهد فراز و فرودهای بسیاری هستیم.»
محمدحسین ملکیان که در اکثر جشنوارههای معتبر شعر کشور حائز رتبه شده، معتقد است پدیده جشنواره و فستیوال ادبی بهدلایل زیادی ماهیتا پدیده خوب و مبارکی است. او جشنواره را برای شاعران نوپا و بدون تریبون، یک فرصت و امتیاز میداند. در واقع جشنواره در شناخته شدن شاعر نقش اساسی را ایفا میکند. ملکیان میگوید: «یک شاعر برجسته معاصر را نام ببرید که قبل از دوران شهرتش در جشنواره شرکت نکردهباشد! شاعران بزرگی در جشنوارهها شرکت کردهاند و روزگاری تمام این جشنوارههای ادبی عرصهای بوده که شاعران آن را درنوردیدهاند. خود من از طریق جشنواره با یک استاد آشنا شدم و ایشان به من پیشنهاد چاپ کتاب را دادند و اگر ایشان مرا راهنمایی و ناشر مناسبی را معرفی نمیکردند من با اطلاعاتی که از محافل شهرستان خود داشتم، هرگز نمیتوانستم به جایگاه امروز برسم که کتابهایی چاپ کنم و فضای ادبیات را بهدرستی بشناسم.»
بررسی کیفی جشنوارهها
اما زمانی که محتوای جشنوارههای ادبی سال گذشته را بررسی میکنیم به اطلاعات جالبی میرسیم. بیشترین تعداد جشنواره ذیل عنوان آن موضوعات مذهبی برگزار شده و در این میان «محرم و صفر» موضوعی است که بیشتر از دیگر موضوعات درباره آن جشنواره برگزار شدهاست. همچنین بعد از محرم، موضوع شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی موضوع دیگری است که بسیار پرطرفدار بوده و نهادهای بسیاری در خصوص آن جشنواره ادبی و هنری برگزار کردهاند. از این موضوعات اصلی که بگذریم جشنوارههایی نیز با موضوعات عجیب و غریب در سال 98 خودنمایی کردهاند. در سال گذشته رویدادی با عنوان «جشنواره داستان آهن» برگزار شده که دو موضوع محوری آن معدن سنگ آهن و زندگی کارگران معدن بودهاست! شاید نتوانید حدس بزنید چه نهادی متولی برگزاری این جشنواره بوده: شرکت معدنی و صنعتی گلگهر سیرجان!
یا در استان هرمزگان جشنواره شعری به نام «سندباد» برگزار شدهاست (البته این جشنواره مربوط به سال 97 است) و انتخاب نام سندباد برای این جشنواره به این سبب بوده که سندباد بحری از بازرگانان هوشمند و دریانورد افسانهای شهر تاریخی بندركنگ است و متولیان با انتخاب این نام به نوعی قصد زنده کردن تاریخ خود را دارند. اما تصور کنید تعدادی شاعر برای سندباد با آن شلوار گشاد و دستار روی سرش غزل و قصیده گفته و جایزه گرفتهاند!
از اینها گذشته نکتهای که بسیار حائز اهمیت است، بحث موازیکاری است. تقریبا تمام استانهای کشور ما به جز چندتا در ایام محرم و صفر جشنواره شعر یا داستان عاشورایی برگزار میکنند. البته افراشته شدن بیرق اهل بیت (ع) ولو به بهانه یک جشنواره، بسیار هم عالی است اما آیا نمیتوان تمام این ظرفیت را جمع کرد و یک جشنواره بزرگ ملی در این حوزه برگزار کرد؟ ماجرا آنجا بیخ پیدا میکند که برگزیدگان این جشنوارههای موازی اغلب تکراری هستند! یعنی کسی که در جشنواره شماره یک در استان الف برگزیده شده در همان سال و با همان شعر در جشنواره شماره2 در استان ب نیز برگزیده میشود و در واقع با گفتن یک شعر در مدت زمان یک هفته، بالغ بر ده میلیون تومان به جیب میزند. اینجاست که فرصت کشف استعدادی که همه در خصوص جشنوارهها از آن دم میزنند، کاملا از دست میرود.
مجید اسطیری، داستاننویس جوان که سابقه برگزیده شدن در چند دوره جشنواره داستان انقلاب را دارد، نکته مهمی در انتخابها را گوشزد میکند و میگوید: «برخی انتخابها و برگزیده شدنها در فضای جشنوارههای کشور، گروهی، جریانی و سیاسی است. برای مثال کتابی در یک جشنواره جایزه میگیرد و عموم متولیان آن جشنواره اذعان دارند اثر قابلتوجهی است اما در جشنواره دیگر که رویکرد سیاسی مخالف جشنواره اول را دارد، آن کتاب حتی در بین نامزدهای اولیه کسب جایزه نیز قرار نمیگیرد. این به اعتبار هردو جریان اصلی ضربه میزند؛ هم جریان ادبیات به اصطلاح متعهد و نزدیک به حاکمیت و هم جریان به اصطلاح مستقل و روشنفکر. وقتی نامزدهای جوایز هردوی اینها همپوشانی ندارند، اعتبار هردوی این جریانها زیر سوال میرود.»
کامران پارسینژاد در این خصوص خاطرهای نقل میکند: « سال 85 در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی داور بودم. خاطرم هست کتاب «اندکی سایه» از احمد بیگدلی آن سال برنده شد و ما اصلا آقای بیگدلی را نمیشناختیم. یعنی او به هیچ گرایشی سمت و سو نداشت و بعد از برگزیده شدن در جشنواره شهرت پیدا کرد به طوری که او به من میگفت: «شما مرا زنده کردید!»
پارسینژاد در بخشی از صحبتهای خود درباره جایزه جلال آل احمد که معتبرترین جشنواره داخلی در بین داستاننویسان است، میگوید: «جایزه جلال با رقم خوبی در جایزه آغاز به کار کرد اما متاسفانه به تدریج وزارت ارشاد از رقم این جایزه کم کرد. ما در جایزه جلال فرصت این را داشتیم که شاخصترین اثر ادبی ایرانی را در هر سال شناسایی کنیم چون این جایزه از اعتبار بالایی برخوردار بود. اما روند جایزه به تدریج به سمتی متمایل شد که در بعضی از سالها کتابی از یک نویسنده نوقلم تنها به علت ارتباط او با یک فرد یا ناشر خاص، حائز رتبه میشد و این اعتبار جایزه را خدشهدار کرد. روند جایزه جلال میتوانست خیلی بهتر از اینها باشد اما به علت سیاستهای اشتباه در داوری عقیم ماند. در نهایت این شد که در این جایزه و بسیاری از جوایز ادبی ایران این جمله معروف شد که : «بگو کدام داور تا بگویم کدام اثر؟»
-
رویای بزرگ دختر زاگرسی
-
آزمـــون قطـــع و وصـــل
-
یقین داریم کرونا را مهار خواهیم کرد
-
مسافری از اعماق فضا
-
جهاد ادامه دارد
-
گزارش یک جشنواره
-
خانه امید ملت باشید
-
ما به مسی باختیم، نه آرژانتین
-
شاید ویروس کرونا قویتر شود
-
در مرز محرومیت
-
خیلی هم موفق هستم!
-
خوب بمانید
-
مبنای تصمیمات در دنیای امروز، زور است
-
یك نمایش با 2قصه