جایگزینی برای گفتمان حقوق بشر آمریکایی

جایگزینی برای گفتمان حقوق بشر آمریکایی

دکتر علی فهیم‌دانش کارشناس رسانه و حقوق بین‌الملل

    درجهان کنونی، گفتمان‌های متعددی از حقوق بشر وجود دارد. سالگرد امضای فرمان مشروطیت، فرصتی است تا گفتمان حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که قرن‌ها در تکوین حقوق بشر نقش سترگی داشته و گفتمان‌های ناکارآمد نظیر حقوق بشر غربی که داعیه‌دار آن ایالات متحده آمریکاست، مورد واکاوی قرار گیرد. بدون تردید، بحران اخیر در غرب و آمریکا، مبین ناکارآمدی حقوق بشر غربی است. این نقض فاحش و گسترده حقوق بشر، نه فقط توسط ترامپ بلکه نشانگر راهبرد کلان دولت آمریکا در نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، در عرصه داخلی و خارجی است. مردم دنیا در کوبا، ایران، عراق، افغانستان، نیکاراگوئه و... و همین‌طور ساکنان ایالات متحده قربانیان حقوق بشر آمریکایی هستند.
این عملکرد سراسر ناقض قواعد و هنجارهای بین‌المللی ریشه در ماهیت حقوق بشر آمریکایی دارد. مهم‌ترین مشکل این گفتمان، ابتنای آن بر اومانیسم و فردگرایی و تقابل خدامحوری، انسان محوری است. اعلامیه حقوق بشر 1948 برمحوریت تفکرات غربی تدوین شده و همه چیز را حول محور انسان دیده است. در نتیجه مبانی نظری خاصی، همچون خردباوری علمی، فردگرایی، حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی را بنا نهاده است. فردگرایی و نفی هرگونه اصل عالی و برتر از فردیت و محدود کردن تمدن در جمیع شؤون به عواملی که جنبه انسانی صرف دارند و قلمداد کردن فرد انسان به عنوان موضوع ارزش‌ها و تاکید بر حقوق طبیعی و دانستن قرارداد اجتماعی به عنوان تنها منبع حق، از نتایج این تفکر است.
بحران کنونی آمریکا، نتیجه نهادینه نقض هنجارهای کرامت و حیثیت انسانی در قرارداد اجتماعی ایالات متحده است. باید تاکید کرد این ساختارشکنی است (دشمنی نژادی)- و نه کاپیتالیسم- که به آمریکایی‌ها اجازه می‌دهد ثروت‌آفرینی در جوار یک محرومیت کلان را ستایش کنند، محرومیتی که مایه شرمساری هر کشور پیشرفته‌ای است. دشمنی نژادی و محاصره مردم رنگین پوست که در قرارداد اجتماعی آمریکا لحاظ شده بود، سرانجام دامن دولت طرفدار گفتمان آمریکایی حقوق بشر و سفیدپوست را گرفت. آیا آمریکا می‌تواند خود را از این ویران‌شهر (Dystopia) اجتماعی و دشمنی‌های نژادی که متاثر از نگاه انسان محور تمدن غربی و لیبرالیسم است، برهاند؟
درعرصه بین‌المللی نیز دولت آمریکا طی چند دهه معاصر جنایتی نبوده که مرتکب نشده باشد، از بمباران‌های سبوعانه و نسل‌کشی در جنگ جهانی دوم، استفاده از بمب اتمی در ژاپن تا گوانتانامو، ابوغریب، حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی، حمایت از گروهک منافقین و... دولت آمریکا مسؤولیت بین‌المللی دارد در نقض قواعد متعدد حقوقی، حمایت از رژیم‌های جنایتکار منطقه، مشارکت در قتل عام در یمن و پایمال شدن حقوق فلسطینی‌ها توسط رژیم صهیونیست و صدها مورد دیگر در عرصه بین‌الملل که قلم قاصر از احصای آنهاست. اما آیا این گفتمان ناکارآمد حقوق بشر آمریکایی که در عرصه داخلی و جهانی ویران‌شهری بر جای نهاده را جایگزینی هست؟
بدون تردید پاسخ به این سوال را باید در تغییر اقبال از گفتمان حقوق بشر غربی به حقوق بشر اسلامی که رویکرد خدا محوری دارد، جست‌وجو کرد. می‌توان به جامعه جهانی گفتمان کرامت انسانی و نیز عدالت به‌عنوان مفهومی اساسی در جامعه اسلامی را با ابزارهای مطلوب عرضه کرد. همه وجدان‌های بیدار، پذیرای این هستند که عدالت معیار حق و باطل است و اگر شاخص عدالت وجود نداشت حقانیت و مشروعیت هر نهادی محل تامل دارد. تبیین گفتمان خدامحوری ضمن بازگرداندن کرامت و شانیت انسانی به وی، در جامعه جهانی که خسته از لیبرالیسم و اومانیسم مشتاق شنیدن صداهای تازه‌ای است، می‌تواند با آشنا شدن با راهبردهای کلان ایرانی - اسلامی برای تمدن‌سازی و عدالت حداکثری، عرضه جامعه‌ای تحت حکومت عقلانیت و معنویت، جامعه‌ای بدون ظلم، منجر به دگرگونی سرنوشت جوامع بشری، به‌خصوص در دوران حاضر که انسانیت با آزمایش ویروس کرونا مبتلاست، شود.