هنر، بی‌محنت هنر نمی‌شود

هنر، بی‌محنت هنر نمی‌شود

یادداشت: جمشید شاه‌محمدی بازیگر


 تفاوتی نیست میان بازیگری تلویزیون و سینما اگر بازیگری را جدی بگیریم. اگر به بازیگری به‌عنوان مقوله تفریحی و جهت انبساط خاطر بنگریم در آن صورت معلوم است كه بازیگری را جدی نگرفته‌ایم و تا وقتی كه بازیگری برای بازیگر، جدی نباشد، مخاطب هم از تماشای بازی‌ها لذت نخواهد برد.
تلویزیون بعد از سینما آمد ولی فراگیری‌اش بسیار بیشتر از سینما بود همان‌طور كه فراگیری فضای مجازی در بسیاری از نقاط بیشتر از تلویزیون است ولی نباید فراموش كنیم كه فراگیری نه نقطه‌قوت است و نه نقطه‌ضعف و این، كیفیت محصول است كه ملاك ارزیابی است. در دهه‌های قبل ورود به كار بازیگری این‌قدرها راحت نبود و باید هزاران جور و سختی می‌كشیدی تا بازیگری شوی كه مردم دوستت داشته باشند. فكر می‌كنید چرا بازیگران قدیمی ما هنوز هم جز لبخند و دلخوشی برای مخاطبان به یاد نمی‌آورند؟ دلیل اصلی‌اش آن است كه آنها سال‌ها محنت كشیدند تا بالا آمدند و این‌طور نبوده كه یك‌ماهه مشهور شوند چون اصلا به‌دنبال شهرت نبودند.
در تلویزیون ما كماكان سریال‌های خوبی تولید می‌شود ولی واقعا بازی‌هایی كه نظر را جلب كند كم شده و به‌جایش، اغراق است كه زیربنای بسیاری از بازی‌ها شده است. اغراق اگر در جای خود باشد خیلی هم موثر است در جلب مخاطب ولی اغراق بیهوده به‌زدگی تماشاگران منجر می‌شود.
بازیگران حرفه‌ای در سایه سناریوهای قوی است كه مجال ارائه نقش می‌یابند و اگر سناریو، متوسط هم باشد بازیگران حرفه‌ای باز می‌كوشند به‌زعم خود به ارتقای كار كمك كنند ولی بازیگری كه حرفه‌ای نباشد فكر می‌كند با اغراق در بازیگری می‌تواند نما را مال خود كند كه تصوری باطل است. خوشبختانه تلویزیون می‌تواند همواره مانند مزرعه‌ای باشد كه بازیگران جوان و مستعد را به بازیگران حرفه‌ای بدل كند ولی بالاخره بازیگر هم خودش باید زمینه لازم را برای رشد داشته باشد كه بشود رویش سرمایه‌گذاری كرد ولی كسی كه بازیگر نیست نمی‌تواند كاری پیش ببرد؛ حتی اگر در سریالی بازی كند كه در بهترین ساعات شبانه‌روز روی آنتن برود‌.