جنگ و صلح، نه جنگ یا صلح

نقدی بر اظهارات اخیر رئیس‌جمهور درباره دوگانه جنگ یا صلح

جنگ و صلح، نه جنگ یا صلح

    رئیس‌جمهور می‌گوید یا جنگ یا صلح، یعنی ما یا باید بجنگیم یا باید صلح کنیم. جمله آقای روحانی این است:
«مرد جنگ باشیم به وقت جنگ و مرد صلح باشیم به وقت صلح. جنگیدن به وقت صلح خطاست...»
درباره این اظهارات رئیس‌جمهور محترم - که اتفاقا مسبوق به سابقه است- نکاتی قابل ذکر است:
یک: این موضع آقای روحانی به امام حسن مجتبی(ع) نسبت داده شده است. اما تاریخ چه می‌گوید؟
 تاریخ این است: امام حسن می‌خواست با معاویه بجنگد. یاران به امام خیانت کردند. امام در یک قدمی شکست، از معاویه امتیاز گرفت و نجنگید...
اما راهبرد و ایده اصلی دولت آقای روحانی در این هفت سال بنا بر تاکید خودشان فقط یک کلمه است: «تعامل».
 دولت ایشان از روز اول به فکر مذاکره و صلح بود. برجام امضا کرد. آمریکا آن را پاره کرد، اروپا جا زد، ولی دولت در برجام ماند و همچنان بر راهبرد مذاکره تاکید کرد.
اما پرسش مخاطب این است: مگر شعار رئیس‌جمهور در این سال‌ها «نبرد با دشمن» بود که از امام حسن(ع) شاهد مثال آورده‌؟ کی دولت می‌خواست با دشمن بجنگد که حالا حرف از نجنگیدن می‌زند؟
 پس قیاس با مصداق صلح امام حسن(ع) از بیخ باطل است.
دو: تمام دنیا با افزایش توان نظامی به میز مذاکره می‌روند. دولت با شش کشوری مذاکره کرد که در اوج قدرت نظامی و هسته‌ای هستند. چطور دشمن حق دارد با روحیه جنگ و نظامی‌گری مذاکره کند ولی ما چنین حقی نداریم؟ کسی به یاد می‌آورد آمریکا و روسیه با حذف جنگاوری، صلح کنند؟ آنها برای صلح اسلحه‌شان را روی زمین می‌گذارند؟ تازه آمریکا مدعی است برای برقراری صلح، صدها هزار بیگناه را در ژاپن از سر راه برداشته است.
ظاهرا دولت خاطرش نیست رئیس‌جمهور «مودب» آمریکا گفته بود: «همه گزینه‌ها روی میز است.»
چرا آمریکا با همه گزینه‌ها جلو می‌آید، ولی ما باید رویارویی مقتدرانه را بایگانی کنیم؟
سه: آیا در شرایط صلح هستیم؟
 آمریکا مقام رسمی و اسطوره و نماد اقتدار ما را ترور می‌کند و در شرایط یک اپیدمی مرگبار، راه دارو را می‌بندد و یک معاهده معتبر را یکطرفه پاره می‌کند. با این حال، آیا ما در شرایط صلحیم؟
آمریکا باید چه کار کند تا نشان دهد با ایران در شرایط صلح نیست و مقامات هم متوجه شوند آمریکا تنها دارد با حرف زور و تحریم جلو می‌آید؟ آمریکا همه راه‌های ضدصلح را تا انتها رفته است؛ یعنی جناب روحانی فکر می‌کنند باید با رئیس قمارباز آمریکایی صلح کرد؟
چهار: آیا درست زمانی که تحریم تسلیحاتی ایران تمام می‌شود، باید از ادبیات «خلع سلاح» حرف زد؟ یعنی حالا که در زمینه تجارت تسلیحاتی تحریم نیستیم، خودمان، خودمان را تحریم می‌کنیم؟
پنج: رئیس‌جمهور به تاریخ علاقه‌مند است. تاریخ می‌گوید صلح در یک فضای برابر و از سر عزت و با هدف کسب برتری معنادار است.
در این‌باره رفتار چرچیل در برخورد با هیتلر آموزنده است. گزارشی از آن در فیلم «تاریک‌ترین ساعت» آمده است: «وقتی سرت در دهان شیر است با او مذاکره نکن!»
شش:  نویسنده این متن فقط حرف سیاسی نمی‌زند. بلکه معتقد است خلاصه کل زندگی این است: «جنگ و صلح با هم».
 فرصتی است تا ایده رمان‌نویس شهیر روس یعنی لئو تولستوی در «جنگ و صلح» را بررسی کنیم.
جنگ و صلح، رمانی معروف است که انگاره جنگ یا صلح را درهم می‌درد. دوگانه جنگ یا صلح کاذب است. ما در زندگی با جنگ یا صلح پیش نمی‌رویم. با جنگ و صلح مواجه‌ایم. چون اگر فقط بخواهیم به جنگ نظر داشته باشیم حیوانی درنده‌خو می‌شویم که به چیزی جز گسترش خشونت پایبند نیستیم. اگر هم فقط در پی صلح باشیم، موجود بزدلی هستیم که تمام خصایص انسانی را پای سازش با ظلم ذبح کرده‌ایم. زندگی سرشار از تزاحم‌ها و آمیزه‌ای از «و»هاست؛ سیاه و سفید، اشک و لبخند، مرگ و زندگی، جنگ و صلح و...
 تولستوی می‌گوید: زمین روسیه و زندگی روسی تنها با یک عبارت قابل تفسیر است؛ با جنگ و صلح، نه جنگ یا صلح. در این رمان نهیب می‌شنویم: مراقب باش! وقتی قدرتمندی فقط شعار صلح می‌دهد، دور نیست در حال تیز کردن شمشیر و نیزه‌اش باشد. حال اگر کشوری مدافع فقط از صلح دم می‌زند، نمی‌خواهد صلح کند، می‌خواهد تسلیم شود.
از جنگ و صلح تولستوی می‌آموزیم: ایده هیچ کشور قدرتمندی در دنیا جنگ یا صلح نیست. تولستوی یاد می‌دهد: هیچ قلب باشرفی برای صلح از مرد بودن و آماده جنگ بودن دست نمی‌کشد.
امیدواریم رئیس‌جمهورمان شوخی کرده باشد. چون خود آقای روحانی در مدرسه جنگ و صلح حاضر است. هم می‌جنگد، هم صلح می‌کند. همه به برخی نهادها انتقاد می‌کنند و هم با همان‌ها همکاری. هم در برجام می‌ماند و هم تعهداتش را کاهش می‌دهد. هم از موشک دفاع می‌کند هم از حقوق بشر و گفت‌وگو. به این ادبیات می‌گویند جنگ و صلح.
 ایده تازه آقای روحانی در میان عملکرد هفت ساله ایشان و همه سیاسیون غریب و یتیم است، مگر این که هدفی دیگر در کار باشد.