مثبت‌نگر چگونه مثبت نگریست

مثبت‌نگر چگونه مثبت نگریست

امید مهدی‌نژاد طنزنویس

 شخص مثبت‌نگری كه همواره از همه‌چیز رضایت داشت و بابت همه‌چیز شاكر بود، یك لباس‌فروشی تاسیس كرد و در آن به فروش لباس پرداخت. یك‌روز صبح كه شخص مثبت‌نگر اقدام به باز كردن در لباس‌فروشی كرد، متوجه شد شب گذشته دزدان به لباس‌فروشی دستبرد زده و تمام اجناس ویترین و قفسه‌های وی را مورد سرقت قرار داده‌اند. شخص مثبت‌نگر به اصرار همسایگان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و دقایقی بعد مامور پلیس در لباس‌فروشی حاضر شد و ضمن بازرسی محل و نوشتن صورتجلسه، شكایت‌نامه‌ای تنظیم كرد و از شخص مثبت‌نگر خواست تا آن را امضا كند. شخص مثبت‌نگر كه نخست از امضای شكایت‌نامه خودداری می‌كرد با اصرار كسبه محل از جهت جنبه عمومی جرم شكایت‌نامه را امضا كرد و مامور پلیس به همراه صورتجلسه و شكایت‌نامه و استشهاد محلی سوار موتور شد و به كلانتری بازگشت. همسایه شخص مثبت‌نگر كه یك موبایل‌فروش بود شخص مثبت‌نگر را به مغازه خود برد و از داخل فلاسك برای وی یك چای ریخت و كنار وی نشست و گفت: مثبت‌نگر بودن و راضی بودن خیلی خوب است. اما آیا وقتی دزد به مغازه آدم زده و اجناس داخل آن را برده است باز هم باید آدم مثبت‌نگر باشد؟ شخص مثبت‌نگر گفت: بلی. مرد همسایه پرسید: در اینجا چه چیز مثبتی وجود دارد كه انسان به آن بنگرد و مثبت‌نگر باشد؟ شخص مثبت‌نگر گفت: مثلا اگر دزد پریروز به مغازه من زده بود من بیشتر ضرر كرده بودم، اما حالا این‌طور نیست. مرد همسایه گفت: مگر چطور؟ شخص مثبت‌نگر گفت: من دیروز همه اجناس را مشمول ۲۵درصد تخفیف كردم و اتیكت‌های لباس‌ها را عوض كردم. مرد همسایه دقایقی به شخص مثبت‌نگر نگاه كرد و سپس گفت: خیلی باحالی به خدا. گفتنی است شخص مثبت‌نگر چندی بعد به یك منصب مهم دولتی رسید و همواره مثبت نگریست، با رویكرد مثبت‌نگر بسیاری از مشكلات و مصائب را مثبت‌نگری كرد و هیچ‌گاه خاموش نشد.