استفاده از دیزاین برای بهبود رفتار كاربران
فتار كاربری میتواند در هر زمینهای معانی مختلف بیابد. در تعامل با محصولات دیجیتال، طراحی (دیزاین) این قابلیت را دارد كه رفتار و عادتهای جدید در كاربران ایجاد كند یا رفتارهای قبلی را بهبود بخشد. تغییر رفتار كاربران فرآیندی تدریجی است و باید قدم به قدم انجام شود. فرآیندهای دفعتی معمولا با شكست مواجه میشود و در طراحی باید از آنها پرهیز كرد. برای مثال وقتی كاربران با تاكسیهای اینترنتی آشنا نبودند در مرحله اول باید با كمك محصول با فرآیند اصلی (انتخاب مبدا و مقصد و جستوجوی راننده) آشنا میشدند و سپس ویژگیهای دیگر را در محصول شناسایی میكردند تا به مرور زمان رفتار جدید را جایگزین رفتار قبلی كنند (یعنی گرفتن ماشین از طریق نرمافزار همراه بهجای تلفن كردن به دفتر آژانس).
هر چقدر فرآیند ایجاد شده با پیشزمینه ذهنی كاربر همخوانی بیشتری داشته باشد، بهتر فهمیده خواهد شد و هر چقدر مزایای مثبت رفتار یا عادت جدید (در محصول یا خدمات استارتآپ) برای كاربر شفافتر شود به همكاری او بیشتر كمك میكند. مثلا در اینستاگرام با اضافهشدن هر ویژگی جدید توضیحاتی به كاربران ارائه میشود تا بتوانند در نرمافزار همراه خود نیز از آن ویژگی استفاده كنند.
كاربران به صورت عمومی نسبت به فناوری دافعه دارند. این دافعه ممكن است به واسطه ترس از ناتوانی در برقراری ارتباط یا فهمیدن محصول باشد. اگر كاربران با فناوری زاده نشده باشند (در اصطلاح Digital native نباشند) نمیتوانند خیلی سریع كاربری محصولات را بفهمند و این برقرارنشدن ارتباط میتواند سبب موفقنشدن محصول شود. توجه به عادتهای كاربران در دنیای واقعی و بررسی رفتار كاربران (User behavior analytics) در فرآیند استفاده از محصول میتواند تاثیرگذار باشد. ابزارهای مختلفی برای سنجش رفتار كاربران وجود دارد كه با جزئیات عكسالعمل آنها را نسبت به موضوعات مختلف ثبت میكند. دادههای جمع شده از كاربران در تحلیل رفتار آنها بسیار موثر است. توجه به نكات زیر نیز میتواند به فرآیند راحتی رفتار كاربران كمك كند:
كاربران تنبلی را دوست دارند. فرآیندها را برای آنها ساده كنید و راهها را كوتاه. آنها را در چالشهای پیچیده برای كار كردن با محصولتان قرار ندهید.
عادتهای روزمره قدرتمندند. اگر از كاربران بخواهید هر روز كار خاصی را انجام دهند پس از مدتی به صورت عادت روزانه پذیرفته خواهد شد و كاربران ناخودآگاه آن را انجام میدهند.
انگیزههای كاربری را جدی بگیرید. كاربران برای رسیدن به هدفی خاص و با انگیزه مشخص سراغ محصولات میروند. شناخت این انگیزهها و برنامهریزی برای آنها میتواند در طراحی بهتر موثر باشد.
محركها میتوانند اثربخش باشند. نوشتن یك كامنت یا دیدن لایك دیگران میتواند سبب ایجاد یك رفتار یا عادت در كاربران شود.
حداقل دخالت را در زندگی كاربر داشته باشید. باتوجه به محصول و گروه هدفتان، سعی كنید عادتهای جاری كاربر را مخدوش نكنید و به مرور رفتار جدید را جایگزین كنید. مثلا اگر كاربر در گذشته قرار ملاقاتهایش را در سررسید یادداشت میكرده است، سعی كنید ساختاری شبیه به همان تقویم سنتی را ارائه دهید تا كاربر نسبت به رفتار با نرمافزار همراه شما پیشزمینه ذهنی داشته و نسبت به كار كردن با آن مشتاق باشد. پس از مدتی استفاده از محصولتان، میتوانید تغییرات را به مرور به نرمافزار همراهتان بیفزایید.
هر چقدر فرآیند ایجاد شده با پیشزمینه ذهنی كاربر همخوانی بیشتری داشته باشد، بهتر فهمیده خواهد شد و هر چقدر مزایای مثبت رفتار یا عادت جدید (در محصول یا خدمات استارتآپ) برای كاربر شفافتر شود به همكاری او بیشتر كمك میكند. مثلا در اینستاگرام با اضافهشدن هر ویژگی جدید توضیحاتی به كاربران ارائه میشود تا بتوانند در نرمافزار همراه خود نیز از آن ویژگی استفاده كنند.
كاربران به صورت عمومی نسبت به فناوری دافعه دارند. این دافعه ممكن است به واسطه ترس از ناتوانی در برقراری ارتباط یا فهمیدن محصول باشد. اگر كاربران با فناوری زاده نشده باشند (در اصطلاح Digital native نباشند) نمیتوانند خیلی سریع كاربری محصولات را بفهمند و این برقرارنشدن ارتباط میتواند سبب موفقنشدن محصول شود. توجه به عادتهای كاربران در دنیای واقعی و بررسی رفتار كاربران (User behavior analytics) در فرآیند استفاده از محصول میتواند تاثیرگذار باشد. ابزارهای مختلفی برای سنجش رفتار كاربران وجود دارد كه با جزئیات عكسالعمل آنها را نسبت به موضوعات مختلف ثبت میكند. دادههای جمع شده از كاربران در تحلیل رفتار آنها بسیار موثر است. توجه به نكات زیر نیز میتواند به فرآیند راحتی رفتار كاربران كمك كند:
كاربران تنبلی را دوست دارند. فرآیندها را برای آنها ساده كنید و راهها را كوتاه. آنها را در چالشهای پیچیده برای كار كردن با محصولتان قرار ندهید.
عادتهای روزمره قدرتمندند. اگر از كاربران بخواهید هر روز كار خاصی را انجام دهند پس از مدتی به صورت عادت روزانه پذیرفته خواهد شد و كاربران ناخودآگاه آن را انجام میدهند.
انگیزههای كاربری را جدی بگیرید. كاربران برای رسیدن به هدفی خاص و با انگیزه مشخص سراغ محصولات میروند. شناخت این انگیزهها و برنامهریزی برای آنها میتواند در طراحی بهتر موثر باشد.
محركها میتوانند اثربخش باشند. نوشتن یك كامنت یا دیدن لایك دیگران میتواند سبب ایجاد یك رفتار یا عادت در كاربران شود.
حداقل دخالت را در زندگی كاربر داشته باشید. باتوجه به محصول و گروه هدفتان، سعی كنید عادتهای جاری كاربر را مخدوش نكنید و به مرور رفتار جدید را جایگزین كنید. مثلا اگر كاربر در گذشته قرار ملاقاتهایش را در سررسید یادداشت میكرده است، سعی كنید ساختاری شبیه به همان تقویم سنتی را ارائه دهید تا كاربر نسبت به رفتار با نرمافزار همراه شما پیشزمینه ذهنی داشته و نسبت به كار كردن با آن مشتاق باشد. پس از مدتی استفاده از محصولتان، میتوانید تغییرات را به مرور به نرمافزار همراهتان بیفزایید.
تیتر خبرها
-
ورود استارتآپها برای ایجاد تحول در صنعت زعفران
-
طبق مطالعات، زنان شانس كمتری برای استخدام در مشاغل فكری دارند
-
7 فناوری اشتغالزای ایرانی
-
ربات جراح سینا، در مسیر بهكارگیری در بیمارستانها
-
موتور برقی طراحی شده برای اقلیم ایران
-
تولید حسگرهای تعادل و ساختار بدن
-
كنترلگر ویلچر برقی ایرانی در دست كمتوانان جسمی
-
محصولی برای سالمندان كه میتوانست شكیلتر ارائه شود...
-
پهپاد سمپاش با قابلیت تشخیص گونههای زنده
-
افزونه تشخیص سریع حمله قلبی در آمبولانس
-
استفاده از دیزاین برای بهبود رفتار كاربران