نگاهی به برنامه جدید «تب تاب» در شبكه جوان
گفتوگو روی صندلی معلق
وقتی همه چیز معلق است!
به جرات باید گفت فصل تمایز تب تاب با دیگر برنامههای تلویزیون دكور خلاقانه و ابداعی آن است. دكوری كه به گفته باربد بابایی، مجری برنامه دستساخته جوانان خلاق و باانگیزه ایرانی است و مثل شماری از برنامهها از روی نمونههای خارجی كپیبرداری نشده. این دكور برخلاف حرف و حدیثها و شایعات پیش از روی آنتن رفتن برنامه، هزینه هنگفتی خرج آن نشده، بلكه با مبلغی معقول ساخته و نصب شده
است.
جدای از مباحث مربوط به مخارج دكور، در اولین نگاه دكور معلق تب تاب چشم و ذهن بیننده را صید میكند و دنبال خود میكشاند تا ببیند چه غافلگیری در آستین دارد و چگونه میتواند او را به وجد بیاورد. قلابی كه در وهله اول خود مهمانان را درگیر میكند و به هیجان میآورد و به تبع او، تماشاگران هم آلوده ماجرا شده و میخواهند بدانند تا آخر برنامه چه بلایی سر مهمان خواهد آمد.
طراحی دكور برنامه طوری است كه بسته به نظرات مخاطبان تاب میخورد و این نوسان دلهرهآور و هیجانانگیز به كیفیت پاسخهای مهمانان و كسب رضایت حداكثری بینندگان بستگی تام دارد. برای همین مهمان باید تا حد ممكن حواسش را جمع كند تا بدون حاشیه رفتن و دادن جوابهای صادقانه، نظر همه را جلب كند. در واقع بالا و پایین رفتنهای هر مهمان كاملا بستگی به گفتار و رفتار خودش دارد و مجری دخل و تصرفی در جلب حمایت تماشاچیان یا عدم آن ندارد؛ همه چیز دست خود آقا و خانم مهمان است و با نشستن روی صندلی آن به قول آقای مجری، مثل برخی برنامهها امكان فرار از روی آنتن زنده را ندارند و باید تا پایان وقت برنامه و برگشتن نردبام كنار این سكوی مرتفع خود را كنترل كنند.
مخاطبمحوری ویژه تب تاب
در عصری كه همه، رسانهای تعاملی را به سادهترین شكل در قالب یك تلفن همراه در جیب خود دارند، مهمترین برگ برنده یك برنامه در رسانهای سراسری باید تعامل دوسویه با مخاطبانش باشد. این ویژگی به شكلی تلمیحی در قالب یك دكورِ متحرك وابسته به رأی و نظر مخاطبان تامین شده است. به تعداد لایكهای بینندگان كه به صورت آنلاین با عوامل برنامه در ارتباط هستند، تاب حالت تعادلی داشته و به میزان دیسلایكها، شیب و اِنحای تاب به ضرر مهمان اتفاق میافتد.
این قرار گرفتن مجری و مهمان در ارتفاع پنج متری و تاب برداشتنها كه مرتبا از وضعی به وضع دیگر و گاه تاب خوردن كامل در نوسان است، ناخودآگاه عاملی برای جلوگیری از ملال برنامه و جلب توجه و ادامه پیگیری آن است.
از طرفی، در طول مدت یك ساعته برنامه، هر 5دقیقه براساس قرعه به مشاركتكنندگان فعال تب تاب یک میلیون تومان هدیه تعلق میگیرد و همین جایزه نقدی محرك دیگری برای نشستن تماشاچیان پای گیرندههای تلویزیونیشان است. با اینكه این شیوه را در برنامههای دیگر رسانه ملی هم شاهدیم و بیشتر از آن كه نقطه قوت باشد، نقطه ضعف به نظر میرسد اما پول همیشه روشی برای جذب و جلب توجهات بوده و از آن گریزی نیست.
مجری بیربط به تب و تاب
باربد بابایی بعد از مدتی غیبت از روی آنتن برنامههای موسیقیمحور چون شب كوك در شبكه نسیم، این بار با یك تاكشو به آنتن زنده تلویزیون در شبكه سه پا گذاشته تا بخت خود را در این شبكه جوانپسند هم بیازماید.
با وجود این كه وی پیش از این در برنامه گپ كوك و دلویزیون تجربهای از جنس گفتوگو با مهمانان چهره را به خوبی پشتسر گذاشته است، اما لحن برنامه تب تاب از طراحی و دكور و نوع سوالاتش حكایت از تفاوتهای كلیدی با دیگر سوابق بابایی دارد.
با این كه بابایی تلاش میكند در این تجربه تازه، وجه دیگری از اجرای خود را به نمایش بگذارد و متناسب با یك برنامه چالشی و پرهیجان ظاهر شود، اما حداقل در دو برنامه نخست، اجرای وی خبر از چنین رویهای نداشته و تفاوت چندانی با مجری آرام و منعطف گذشته ندارد. مجری تاكشوها معمولا پرحرارت و غافلگیركننده با مهمان وارد معاشرت و گپوگفت میشوند تا به این وسیله موجب وجد بینندگان شوند؛ اتفاقی كه با همه تدابیر از پیش تعیین شده گروه برنامهساز با اجرای ضعیف بابایی بر باد رفته است.
به وضوح این كم آوردن را در جایجای اجرا میتوان دید، خاصه آن جاهایی كه سوالات تند و تیزتر از مهمانان میپرسد و به اصطلاح میخواهد آنها را گیر بیندازد، اما خودش با یكسوال پیشبینی نشده مهمان گوشه رینگ گیر میكند و كمتجربگی و كماطلاعی خود را به نمایش میگذارد.
در این شرایط هم حداكثر كاری كه میكند، با فرافكنی میگوید از فلان ماجرا خبر نداشتم یا این سوال را من مطرح نكردهام، از اتاق فكر برنامه بیرون آمده!
یكی دیگر از اشكالات اجرای وی كه شاید در دیگر سبكهای برنامهسازی كمتر به چشم میآمد، اما در این سبك توی ذوق میزند، لحن بیش از حد خودمانی و در عین حال محافظهكارانه وی با مهمانان است. تعریف و تمجیدهای بیمورد از هنرمند یا ورزشكاری مهمان تنها حس طرفداری و اجرای بیحاشیه را به بیننده منتقل میكند و كار را از جذابیت میاندازد، به خصوص تاكید بابایی بر خوببودن تلویحی مهمان و البته برنامهاش مثل این جملات كه اما را تا پایان در این گپ و گفت دوستداشتنی با امیرحسین عزیزمان دنبال كنید!ب.
سوالاتی مثل همیشه
علیرغم سوالات نسبتا خوبی كه اتاق فكر طرح كرده، اما جهتگیری و سبك و سیاق سوالها تفاوتی با پرسشهای روتین اینچنین گفتوگوهایی ندارد. غالبا سوالات از دل حواشی و مصاحبههای سابق مهمان یا پرو بال دادن به شایعات روز بیرون آمدهاند كه معمولا پاسخ دادن به برخی از آنها خود میتواند موج جدیدی از حواشی را برای مهمان ایجاد كند. مثل این دست پرسشها؛ اچرا برنامه كتابباز را شروع كردی و ادامه ندادی؟ ناراحت نشدی تیم برنامهساز سروش صحت را بدون مشورت تو جایگزینت كردند؟/ چرا در فلان روستای دورافتاده زندگی میكنی؟/ چرا در فیلم سینمایی ضعیف خالتور بازی كردی؟/ چرا فرزندی نداری، در حالی كه آقای پدر خوبی در سریال ماجراهای تابهتا داشتی؟!ب