«سنجرخان»، سردار کردستان

گفت‌وگو با بازیگران و تهیه‌کننده سریال تاریخی سنجرخان که قصه‌‌‎ای از دل تاریخ را روایت می‌کند

«سنجرخان»، سردار کردستان

تاریخی‌سازی در تلویزیون از آن ماجراهایی است که سبقه‌اش به چند دهه پیش برمی‌گردد. مجموعه‌هایی که روایتگر بخشی از روزهایی شدند که آدم‌هایی زمانی آنها را زندگی کرده‌اند. این جریان از زمان ساخت «سربداران»، «بوعلی سینا» و حتی قبل‌تر از آن به یکی از ژانرهای پر و پا قرص دنیای تصویر که پر از سوژه و قصه است، تبدیل شد و گفتن و ساختن از آن همچنان در قالب‎های مختلفی ادامه دارد. قصه‌هایی که گاهی از جنگ می‌گویند و گاهی از زندگی و آدم‌های بزرگی که روزی صفحه ویژه‌ای را به نام خودشان در دل تاریخ بازکردند. سریال «سنجرخان» که ضیاءالدین دری مدت‌ها مشغول نگارش آن بود یکی از این مجموعه‌‎های در حال ساخت است که این روزها به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیه‌کنندگی سعید جلالی قرار است بعد از مدتی وقفه مراحل پایانی تصویربرداری‌اش را پشت سربگذارد. قصه سردار کردی که با بیشتر از 300 بازیگر قرار است روی آنتن برود و از ایستادگی‌ها و زندگی او در مقطعی از تاریخ که پر از حادثه بود بگوید. بومی‌بودن عوامل و خیلی از بازیگران اصلی این سریال از ویژگی‎های اصلی سنجرخان است. در این سریال محمود پاک‌نیت نقش حاکم سنندج را بازی می‌کند. احمد نجفی به عنوان فرمانده قوای روس، جلیل فرجاد در نقشِ آیت‌ا... شریعتمدار (یکی از روحانیون سنی منطقه)، پیام دهکردی خلیل‌خان برادر سنجرخان، علی اوسیوند پیشکارِ حاکم سنندج (آصف دیوان)، فاطمه شکری (ندیمه زنِ سنجرخان)، حمیدرضا نعیمی (رضاخان)، و قطب‌الدین صادقی نقش سردار رشید و سمت ناظر کیفی پروژه را به عهده دارد. همچنین حسن ترقی (فیض‌ا... خان)، شیما ملایی (زنِ سنجرخان)، لیلی سعیدی (زن خلیل‌خان)، سودا قنبری (زن برادر سنجرخان)، زاهد زندی (برادر دیگر سنجرخان) و تارا قبادی (زن دوم سنجرخان) به عنوان بازیگران بومی در این سریال حضور دارند. در ادامه با برخی بازیگران و عوامل این سریال گفت‌وگویی داشتیم تا از جزییات قصه سنجرخان وزیری بیشتر باخبر شویم.

روایت قطب‌الدین صادقی از سردار رشید و ماجرای نظارت کیفی روی سریال
به دنبال صداقت در روایت بودم

قطب‌الدین صادقی که از باسوادترین چهره‌های دنیای هنر است و کارنامه بلندبالایی در حوزه کارگردانی، بازیگری، نویسندگی و... دارد، در این سریال علاوه بر نقش سردار رشید، به عنوان ناظر کیفی قصه هم حضور دارد. در ادامه با او گپ و گفتی درباره این نقش و دشواری‌های نظارت روی مجموعه‌های تاریخی این‌چنینی داشتیم.
با نقش سردار رشید شروع کنیم. کمی از شخصیت این سردار و شناختی که از او دارید، بگویید.
سردار رشید آخرین سردار بزرگ از دودمان اردلان است که دو بارحتی قبل از سنجرخان روس‌ها را شکست داد و یک سال هم در کردستان حاکم بود. در ادامه او را فریب می‌دهند و شریف‌الدوله به دنبال ترفند دولت مرکزی که می‌خواست همه مقتدران مناطق مختلف ایران را دستگیر و قتل عام کند، او را هم فریب دادند و گفتند که تو قرار است بعد از من حاکم کردستان شوی. بعد هم کلی برای او مراسم برگزار می‌کنند و خلعت و شمشیر می‌دهند تا فردا صبح زود که او را بیهوش شده در رختخوابش دستگیر می‌کنند و به تهران می‌فرستند. ما تا اینجای کار را می‌بینیم، برای این‌که یک سال بعد او از زندان فرار می‌کند و باز هم مبارزه را شروع می‌کند. آخرین بار  هم که او را می‌گیرند، خودش با پای خودش به تهران می‌رود و بعد تا سال 1342 تحت‌الحفظ آزاد می‌شود. او آدم بسیار بزرگی است که نقشه‌های دور و درازی دارد و دارای تشخص نژادی و شخصیتی است.
شما در مورد هر نقشی که می‌پذیرید، اغلب با مطالعه پیش می‌روید. در مورد سردار رشید چطور؟ جدا از سبقه تاریخی آن که گفتید، چقدر خودتان در خلق آن دخیل بودید و چقدر از متن کمک گرفتید؟
بسیاری از دیالوگ‌های این شخصیت را خودم نوشتم چون سناریویی که هم آقای زنده‌یاد دری و هم شخصی که بعد از ایشان آمدند و نوشتند؛ به شکلی بود که نشان می‌داد جزئیات شخصیتی و تاریخی او را به اندازه من نمی‌شناسند چرا که شخصیت مبارز و انسانی او خیلی جالب و گسترده بود. البته همه این تغییرات و مواردی که قرار بود به کار اضافه شود را اول برای آقای لطیفی می‌خواندم و اگر ایشان موافقت می‌کرد آن را به کار اضافه می‌کردم.
کمی هم از این تعامل با آقای لطیفی به عنوان کارگردان بگویید.
مولف اصلی هرکاری کارگردان است و شما هر دانشی داشته باشید و بخواهید نکته‌ای را لحاظ کنید، باید از خط فکری کارگردان آن را عبور دهید. اینجا هم کار گروهی است و هر اتفاقی باید با هماهنگی با کارگردان اجرایی شود وگرنه آشفتگی به بار می‌آید. این هماهنگی هم بین همه اعضای گروه در این مجموعه وجود داشت.
شما سمت ناظر کیفی سنجرخان را هم به عهده دارید، با توجه به اطلاعات و شناخت‌تان از تاریخ و این قصه، در چه بخش‌هایی از کار لازم بود تا تغییراتی ایجاد کنید؟
 من در خیلی از بخش‌های سناریو، اعمال نفوذ و چون اشتباه تاریخی داشت آنها را تصحیح کردم. همچنین از آنجا که آقای لطیفی هم در جریان اطلاعاتی که در این فضا داشتم، بود هر پیشنهادی را  که داشتم می‌پذیرفت. من حتی بازیگر عوض کردم و در همه بخش‌ها حواسم به این بود که اشتباهی رخ ندهد، ماجرایی برعکس یا با خطا تعریف نشود، جایی ناخواسته به کردها و اعتقادات‌شان توهینی نشود و موارد دیگری که جزو کار ناظر کیفی است.
در واقع من ناظر مسؤولیت روایت صحیح این ماجرا بودم و اگر اشتباهی رخ می‌داد، همان موقع می‌خواندم و جلویش را می‌گرفتم، از دکور و صحنه گرفته تا لباس. در حین این کار هم مثلا بارها لباس بازیگران را تغییر دادم، چون اطلاعات کافی درباره آن شخصیت و بخش‌هایی از کار وجود نداشت. اصلا به همین دلیل با حکم تلویزیون و به تقاضای استاندار کرمانشاه قرار شد سر این کار به عنوان ناظر کیفی حضور داشته‌باشم تا موضوعات دکور، شخصیت‌سازی، صداقت در روایت، حفظ حرمت‌ها، آیین‌ها، مراسم‌ و... به درستی اتفاق بیفتد. آقای لطیفی هم همیشه متواضعانه و با لطفی که دارد، می‌گوید اصلا این کار برای توست به همین دلیل در یک قاب گروهی منسجم که با احترام و ارتباط همراه است، من هرآنچه تجربه و دانش داشتم را در اختیار گروه قرار دادم و آنها هم بحق به آن توجه و نکات لازم را رعایت کردند.
نظارت روی شخصیت بیشتر از 300 بازیگر سخت نبود؟
این کار حدود 350بازیگر دارد و اگر هرکدام یک اشتباه حتی کوچک هم داشته باشند، فاجعه رخ می‌دهد. از سوی دیگر ایران کشور کثیرالملتی است که در آن اعتقادات، باورها و نگاه‌های مختلفی کنار هم زندگی می‌کنند. در این بین اگر خدای ناکرده اشتباهی در بعضی موارد رخ دهد، اسباب دلخوری اقوام ایجاد می‌شود.
مردم هر منطقه روی ارزش‌ها و شخصیت‌های کاریزماتیک‌شان حساس هستند به همین علت با همه سختی‌هایی که وجود دارد، کنترل فرهنگی و روایتی در چنین آثاری یک اصل لازم و ضروری است، نگاهی که باید براساس صداقت باشد، نه دروغ و جریان‌های دیگر به همین دلیل هر دو سو مرا برای این کار انتخاب کردند، حتی مرحوم دری هم گفته‌بود اگر تو نباشی، من این کار را نمی‌سازم.
خود شما هم که اصالتا کرد هستید، این اتفاق چقدر روی نگاه و نظارت شما در کنار مطالعات تاریخی که داشتید، اثر گذاشت؟
خیلی زیاد، از آنجا که کرد هستم و فرهنگم کردی است و تمام منطقه و تاریخ اینجا را می‌شناسم، فکر می‌کنم مناسب‌ترین کسی بودم که می‌توانستم این همکاری را با گروه نویسندگی و کارگردانی داشته‌باشم.
در بین بازیگران مختلف چهره‌های بومی زیادی از جمله بازیگر نقش سنجرخان از اهالی کردستان است، به نظر شما این انتخاب‌ها چطور از آب درآمده‌اند؟ آیا این ریسک نبود؟
مردم در وهله اول باید کار را دوست داشته باشند، نه چهره را. در این بین باید اطوارهای سینمای تجاری و عوام‌زدگی‌های معمول را کنار گذاشت و به کیفیت و نتیجه فکر و نگاه کرد. اینجا هم در کنار هنرمندان کرد، چهره‌های ملی زیادی حضور دارند.
من سربلندم که بگویم بچه‌های کرد اگر تواناتر نگوییم در حد بازیگران ملی هستند. آنها کارشان درست است اما فرصت رسانه‌ای شدن نداشتند. اتفاقا یکی از اهداف این نوع خلاقیت‌های تلویزیون در همکاری با مناطق مختلف ایران همین است؛ میدان دادن به کسانی که توانایی و خلاقیت دارند اما مناسبات روزمره دنیای تصویر به آنها اجازه و فرصت بیشتر نداده‌است.
بیضایی، مهرجویی، تقوایی و...نیز همین کار را کردند،چراکه نباید مدام وابسته و آویزان چهره‌های روز تجاری بود. اصل، هنر است و باید از این باب دست به انتخاب و اظهار نظر زد. شک نکنید اگر ضعفی وجود داشت، آن بازیگر را تغییر می‌دادیم اما در این میان من فقط بازیگران غیرکرد را عوض کردم، چون بقیه واقعا خوب بازی می‌کردند.
با این‌که زود است اما می‌توانید بگویید چه برآوردی از نتیجه نهایی این سریال دارید؟
باید بگویم سنجرخان بسیار سریال آبرومندانه و خوبی است. تا اینجای کار که بیشتر از 80درصد آن پیش رفته. به نظرم از جهت هنری، زیبایی‌شناسی، نحوه بازیگری و تصویربرداری، این اثر حرفی برای گفتن دارد. همچنین در کنار این ساختار و ارزش زیباشناسی که دارد به لحاظ محتوا هم این مجموعه نشان می‌دهد در دل ملت متکثر ایرانی چه پهلوانان بزرگی هستند که جان و مال‌شان را در راه مقابله با نیروهای فاسد، مستبد، بیگانه و ضد مردمی فدا کردند. آنها برای ما خاطره‌ای در دل تاریخ گذاشتند که می‌تواند الگوی خوبی برای جوانان و آیندگان‌مان باشد.




روایت محمود پاک‌نیت از نقش حاکم جلاد کردستان
شریف قصاب، خونخوار واقعی است

محمود پاک‌نیت در قصه سنجرخان در نقش شریف‌الدوله و یک حاکم حاضر شده‌است. البته پیش از این کار هم ما او را در نقش حکما و امیران دیده بودیم؛ موضوعی که از پاک‌نیت درباره تمایزش با بقیه این تجربه‌ها پرسیدیم و او در گپ و گفتی که داشتیم، بیان کرد: شریف‌الدوله، شخصیت منفی قصه است که از تهران برای سرکوب انقلابیون آنجا راهی سنندج می‌شود. او در این کار موفق می‌شود و آخر سر هم به تهران برمی‌گردد. از آنجا که او بسیار خونخوار بوده و این شاید یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌هایی است که آن را با بقیه تا حدی متمایز می‌کند، همه او را به اسم شریف قصاب می‌شناسند.
قصه و فضای این سریال هم موضوع دیگری بود که پاک‌نیت با اشاره به آن گفت: داستان سنجرخان بسیار گیرا و دلنشین است و فکر می‌کنم اگر تماشاگر شروع به دیدن آن کند، دیگر تا پایان کار رهایش نمی‌کند، چون دارای تعلیق و گره‌های زیادی است که هر کدام گیرایی خاص خودش را دارد. همچنین گروهی که در حال کار‌ند، اکثرا از اهالی کردستان هستند و به نظرم این یکی از لطف‌های کار است که اهمیت زیادی دارد. این اتفاق، دلگرمی برای مراکز استان‌هاست که نشان می‌دهد خودشان نیز می‌توانند آثار باکیفیتی تولید کنند و از سوی دیگر من اعتقادم بر این است که باید به استعدادهایی که در شهرستان‌ها دور افتادند، کمک شود. این فاصله باعث شده خیلی از بچه‌های مستعد این فضا نتوانند آن‌طور که باید خودشان را نشان دهند.
این بازیگر که خودش تا به حال در کارهای استانی زیادی حاضر شده‌است، با بیان لزوم توجه به پتانسیلی که در شهرستان‌ها وجود دارد، افزود: واقعا لازم است از شهرستان‌ها حمایت بیشتری شود و از آنها بخواهند کار تولید کنند. در طول این جریان هم باید از نظر بودجه در مضیقه قرارشان ندهند. مثلا همین سریال مدتی به دلیل مسائل مالی تعطیل شد و حالا دوباره در حال راه افتادن است؛ اتفاقی که اصلا درست نیست و آسیب‌هایی را به دنبال دارد. این حرکت واقعا اشتباه است که ما تمام بودجه سریال‌سازی تلویزیون را صرف ساخت چند مجموعه مشخص کنیم و بقیه عواملی را که در مراکز استان‌ها کار می‌کنند رها کنیم. این سیاستگذاری صحیح نیست و در کل جوامع هنری دلسردی به وجود می‌آورد.
او ادامه داد: ما باید این بودجه را برای ساخت سریال‌های مختلف درست تقسیم کنیم و یکدفعه بخش زیادی را به یک کار اختصاص ندهیم تا بعد باعث شود بقیه را معلق نگه داریم. امروز بیشتر بازیگرانی که به آنها ملی می‌گوییم شهرستانی‌اند اما چون در مراکز خودشان کاری وجود نداشته به تهران رو آوردند. این اتفاق خیلی بدی است چرا که آن استان‌ها هم به این نیروها نیاز دارند. خود من چرا باید از شیراز به تهران می‌آمدم، چون آنجا کاری انجام نمی‌شد. این جریان لطمه زیادی به آن مرکز وارد می‌کند چون باعث کوچ استعدادها از شهرستان به بقیه فضاها می‌شود.
گویا سنجرخان، اولین مجموعه‌ای است که پاک‌نیت به عنوان کارگردان با لطیفی همراه شده‌است. او در این باره تصریح کرد: قبل‌تر با آقای لطیفی در یک کار سینمایی کار کردم که او آنجا طراح صحنه و گریم بود. سنجرخان اولین تجربه همکاری با او در مقام کارگردان است و این آقا آنقدر دلنشین، راحت و خوش‌مشرب هستند که با آن‌که حدود 70 روز در شهرستان مشغول بودیم، اصلا از کار خسته نشدم. این در حالی است که سکانس‌های طولانی را می‌گرفتیم که گاهی ساعت‌ها درگیرش بودیم اما به دلیل برخورد لیدر گروه، بچه‌ها اغلب خستگی را احساس نمی‌کردند، چرا که ایشان عوامل را تحت فشار نمی‌گذاشتند و فضای آرامی وجود داشت.




حسین جلالی، تهیه‌کننده سریال سنجرخان از فراز و نشیب‌های تولید این مجموعه گفت
دشواری‌های بازسازی‌ تاریخ در قالب قصه‌ها

حسین جلالی، تهیه‌کننده سریال سنجرخان در صحبتی که با جام‌جم داشت، از روند تولید این مجموعه و اتفاقاتی که در طول شکل دادن به کار با آنها درگیر بودند، تعریف کرد. درگذشت ضیا‌ءالدین دری و پیامدهای بعد از این اتفاق هم موضوع دیگری بود که صحبت آن مطرح شد.
آخرین وضعیت: تقریبا 80 درصد پروژه فیلمبرداری شده که شامل تمام سکانس‌ها و لوکیشن‌های داخلی و قسمت کمی از سکانس‌های خارجی است. همچنین میراث‌فرهنگی استان هم همکاری خوبی با پروژه داشت و چهار پنج تا از عمارت‌های تاریخی شهر از جمله عمارت آصف و عمارت خسروآباد به عنوان دارالحکومه سنندج و یکی دو عمارت دیگر که مدت‌ها نیاز به ترمیم داشتند، به واسطه این سریال بازسازی شدند و در اختیار مجموعه سنجرخان گذاشته شد.
روند انتخاب بازیگرها: می‌توانم بگویم برای این مجموعه از 4000 نفر تست گرفته‌شد و تا به‌حال از حدود 5200هنرور استفاده شده‌است. همچنین نزدیک 1100 نفر از این تعداد تا امروز جلوی دوربین رفته‌اند و نکته مهم این است که حدود 95‌درصد بازیگران بومی استان هستند.
مشکلات تولید سریال: اولین مساله‌ای که در پروژه سنجرخان پیش آمد درگذشت آقای دری بود که باعث شد کار تقریبا حدود یک سال دچار وقفه شود. یکی دیگر از مشکلات سریال‌های تاریخی تعداد بازیگران است. مدیریت این مجموعه، کارهای هماهنگی و تدارکاتی، اسکان و پذیرایی بازیگران غیربومی، گریم روزانه بازیگرها، مسائل مالی و تعامل با افراد زیادی که هر کدام خصوصیات رفتاری خاصی دارند از مواردی است که در طول کار به انرژی و توان زیادی لازم دارد.
دردسرهای بازسازی تاریخ: وقتی یک داستان تاریخی بازسازی می‌شود قاعدتا دشواری‌های خاص خودش را دارد به‌خصوص وقتی که داستانی واقعی است اما مستندات و منابع خیلی کمی درباره آن وجود دارد، آن موقع دیگر نمی‌شود گفت بازسازی چون کار نهایی باید چیزی باشد که شما آن را ساخته‌اید. در مورد سنجرخان هم منابع ما خیلی کم بود، اتفاقی که شاید به دلیل ضدیت سنجرخان با حکومت آن موقع یعنی رضاخان برمی‌گردد و باعث شده خیلی از مولفان و مورخان نتوانسته یا نخواسته‌اند به واقعه سنجرخان بپردازند.
طراحی لباس ویژه: ما واقعا از نظر منابع در محدودیت بودیم ولی از نظر تاریخی به‌خصوص در مورد لباس توانستیم تا حدودی دین خودمان را به فرهنگ کردی ادا کنیم. به جرات می‌توانم بگویم شاید برای اولین بار سعی کردیم لباس و فرهنگ کردی را به صورت فاخر و آن‌طور که باید نشان دهیم؛ اتفاقی که در بعضی از فیلم‌های گذشته از هماهنگی و هارمونی مناسب بین اجزای کامل لباس کردی برخوردار نبوده‌است.
کیفیت قصه سنجرخان: کیفیت کاری این سریال در رده (الف) است ولی بودجه ما در ردیف (الف) نبود. با همه اینها سعی‌مان بر این بود که پروژه‌ای ماندگار در فرهنگ و تاریخ کردستان ثبت کنیم. کمبود بودجه را بهانه نکردیم که از کیفیت کار کم کنیم و خواستیم کار را به شکلی به اتمام برسانیم که در انتها سربلند باشیم. همچنین هدف دیگر ما در این مجموعه آن بود که با استفاده از عوامل استانی و بازیگران این استان، چهره‌هایی را به سینما و تلویزیون ایران معرفی کنیم.




فیروزه سریال از ماجرای ما به‌ازاهای بیرونی این شخصیت تعریف کرد
فیروزه را با مادربزرگ‌هایم می‌شناختم

شیما ملایی، از بازیگران کرد سریال سنجرخان است که نقش همسر شخصیت اصلی قصه را بازی می‌کند. در کارنامه او علاوه بر کارهای کوتاه، سینمایی‌های بلندی هم به چشم می‌خورد و تجربه تئاتر هم دارد. ملایی در گپ کوتاهی درباره جریانی که باعث انتخابش برای این نقش شد، گفت: برای این نقش از کسانی که مایل بودند آن را بازی کنند، تست گرفتند. در مرحله اول خواستند با ویدئویی خودمان را معرفی کنیم و بعد از چند ماه برای تست نهایی با من تماس گرفتند تا در آخر برای نقش فیروزه انتخاب شدم.
  ویژگی‌های شخصیت فیروزه و نقشی که او ایفایش را به‌عهده گرفته هم سؤالی بود که ملایی در پاسخ به آن بیان کرد: فیروزه شخصیت واقعی یک شیرزن کرد را دارد. زن خیلی صبور، مهربان و شجاع که همیشه همراه سنجرخان است و در طول این همراهی رابطه عاشقانه‌ای هم به چشم می‌خورد. از سوی دیگر سنجرخان در کارهایش همیشه با فیروزه مشورت می‌کند و او یک زن باسواد است که در آن دوران شعر می‌خواند، تدریس می‌کند و فعالیت‌های جالب توجهی دارد. علاوه براینها فیروزه اشتراک‌هایی هم با خود من داشت که نزدیک شدن به او را برایم راحت‌تر می‌کرد.
از آنجا که سنجرخان اولین تجربه کاری ملایی است که از یک شبکه سراسری روی آنتن می‌رود، از او درباره حس و حال و نگرانی‌هایی که بابت این اتفاق دارد پرسیدیم و او در این باره گفت: در وهله اول یکی از افتخارات من این است که با آقای لطیفی در مقام کارگردان همراه و با بازیگران حرفه‌ای مثل قطب‌الدین صادقی، محمود پاک‌نیت، پیام دهکردی و... آشنا شدم. در طول این کار از آقای لطیفی خیلی یاد گرفتم. اوایل کمی استرس داشتم چون ایشان را نمی‌شناختم اما در ادامه تلاشم را کردم و ایشان هم باعث شدند تا من آرامش بگیرم و بتوانم نقش را به بهترین نحو بازی کنم.
ملایی با اشاره شناختش از فرهنگ کردها هم عنوان کرد: این جریان یعنی آشنایی با کردستان خیلی به من کمک کرد. از لباس‌ها گرفته تا ته‌لهجه‌ای که خیلی از ما آن را داریم باعث می‌شد که احساس نزدیکی زیادی به فضای کار و شخصیتی که بازیش می‌کنم، داشته باشم. همچنین من شخصیت فیروزه را در مادربزرگ‌ها و پیشکسوتان برجسته کرد دیده بودم و از آنها چیزهایی را می‌گرفتم و در کار از همان موارد برای نزدیک شدن بیشتر به فیروزه و ساختن آن، کمک می‌گرفتم.
او در آخر هم با اشاره به شیوه کارگردانی این مجموعه افزود: آقای لطیفی خیلی دوستانه با همه رفتار می‌کردند و به این‌که بازیگری تجربه زیادی دارد یا نه کاری نداشتند و با همه یک جور مواجه می‌شدند. نگاه حرفه‌ای که در طول آن دست بازیگر را هم باز می‌گذاشت و همیشه تاکید می‌کرد دیالوگ‌ها را آن‌طور که راحت هستید بگویید.



آشنایی فرشاد گویلی، بازیگر نقش اصلی سریال سنجرخان
با سنجرخان زندگی کردم

همان‌طور که گفتیم، فرشاد گویلی از بازیگران کرد است که قبل‌تر در چند سریال استانی حضور داشته و اینجا نقش اصلی قصه یعنی سنجرخان را بازی می‌کند. از او درباره زندگی با سنجرخان و این تجربه در گپی که داشتیم، پرسیدیم.
اول بگویید اصلا چه شد که نقش سنجرخان به شما رسید؟
گروه پیش‌تولید سریال سنجرخان که حدود شش ماه در سنندج، سقز، مریوان و... همزمان درگیر پیش‌تولید و انتخاب بازیگر بودند؛ من آن مقطع در تهران سر اجرای مسعود دلخواه و بعد هم قطب‌الدین صادقی بودم. در این بین فرصتی پیش آمد که آقای جلالی(تهیه‌کننده) اجراهای من را دیدند و این به‌گفته خودشان شروع اصلی چنین انتخابی بود. همچنین تا زمانی که او بعدا با من تماس گرفت، هیچ شناخت و ارتباطی با گروه نداشتم. از سوی دیگر برای این نقش گزینه‌های دیگری را هم در‌نظر گرفته‌بودند تا در‌نهایت با جلساتی که با آقای لطیفی داشتیم، بالاخره تصمیم این شد که من نقش سنجرخان را بازی کنم.
کمی هم از ویژگی‌های سنجرخان بگویید. شما چطور این نقش و شخصیت را تعریف می‌کنید؟
در وهله اول که اسم سنجرخان در کردستان می‌آید، خیلی‌ها او را به‌واسطه صحبت‌هایی که در‌ خانواده و جمع از شخصیتش شده، به عنوان یک مبارز می‌شناسند. در واقع جنبه حماسی سنجرخان و مبارزاتی که داشته پررنگ‌ترین موضوعی است که مردم از او به یاد می‌آورند. در سریال هم بخش‌هایی از قصه به همین وجه از شخصیت او پرداخته اما کلیت مجموعه علاوه بر بحث مبارزاتی و حماسی، به شخصیت او به عنوان یک انسان آزاده می‌پردازد، کسی که برخلاف آن‌که‌ خان‌زاده است اما طرفدار مردم است و زمانی که می‌بیند از طریق دیگر‌خان‌ها به رعایا ظلم می‌شود، عموما با آنها درمی‌افتد، در حدی که یک‌بار در خشکسالی و قحطی در انبار خوانین را می‌شکند و هرچه آنجا هست را بین مردم تقسیم می‌کند، جریانی که به‌واسطه آن مورد کینه ‌خان‌ها قرار می‌گیرد و مجبور می‌شود در مقطعی کوچ کند. او انسان آزاده‌ای بود که ظلم را نه علیه خودش و نه مردم تاب نمی‌آورد.
و در سریال چقدر به این وجوه پرداخته شده؟
باید گفت سنجرخان یک سریال جنگی نیست و بخشی از آن به جنگ‌هایی که او کرده، پرداخته اما انعکاس روحیه انسان‌دوستانه و ویژگی‌های شخصیتی سنجرخان در طول برخوردش با‌خانواده، مردم و... از مواردی است که قصه این سریال از آن می‌گوید. سنجرخان در جنگ نیز با همین روحیه حضور دارد و معتقد است که باید رودرو جنگید و از پشت به هیچ‌کس خنجر نزد.
اصالت کردی شما در این فضا چقدر به کمک‌تان آمد؟
به‌هرحال به‌واسطه آن‌که من در این منطقه زندگی کردم، از سنجرخان چیزهایی شنیده‌بودم و به‌علت آوازه‌ای که دارد، اسم او همیشه به گوش‌مان خورده‌است. همچنین این‌که من هم کردزبان هستم باعث می‌شود تا به هر جهت سعی کنم تا بخشی از مقابله‌هایی که از آن شنیدم را در کنار ویژگی‌های این شخصبت آن‌طور که باید ارائه کنم.
و برای تلفیق و تکمیل این شناخت از سنجرخان و نزدیک شدن به او چطور؟
زمانی که قرار شد من این نقش را بازی کنم، سراغ فضایی رفتم که بیشتر این شخصیت را بشناسم. متاسفانه اما مستندات و منابع خیلی کمی در کتاب‌ها و کتابخانه‌ها درباره این قهرمان ملی وجود دارد. آنچه در این مسیر به من کمک زیادی کرد، کسانی بودند که به شکلی به سنجرخان پیوند می‌خوردند، مثل نوادگان و نوه ایشان که برخی با من هم‌سن و سالند و با هم صحبت‌های زیادی کردیم. آنها از خصوصیات بارز سنجرخان برای من گفتند؛ مواردی که جزئیات زیاد و کاربردی داشت که خیلی‌ها در جریان آن نبودند. این خیلی کمک‌کننده بود، در کنار آن‌که روحیه مبارزه‌جویانه سنجرخان هم برای ما آشناست و همه اینها خیلی دست به دست هم دادند تا به کاراکتر نزدیک شوم و از عهده ایفای نقش او بربیایم.
در کنار اینها از اولین همکاری و تعاملی که با آقای لطیفی به‌عنوان کارگردان داشتید، هم بگویید و ابتدا نگران این ماجرا نبودید؟
می‌توانم ساعت‌ها در این‌باره حرف بزنم؛ درباره همکاری‌ای که خیلی لذت‌بخش بود. آقای لطیفی بسیار انسان صبور و منعطفی هستند و به نظر من چنین کار سنگینی حتما باید به شخصی مثل او سپرده می‌شد چون فراز و نشیب زیادی برای تولید آن وجود داشته و دارد. در کنار بخش حرفه‌ای و آثاری که از ایشان دیدیم هم باید بگویم که او واقعا پرطاقت و آرام و یک فرد ویژه است که توانسته این کار را هم به‌خوبی هدایت کند.
در طول این تعاملات شما چقدر در ساختن و بازآفرینی سنجرخان ورود کردید و روی نقش تاثیر گذاشتید؟
من هیچ‌وقت آدم خنثی نبودم یعنی نمی‌توانم مدام منتظر بمانم تا بگویند چکار کنم واکنش‌ها در موقعیت ‌های مختلف را چطور انجام دهم. در واقع از زمانی که در حوزه تئاتر کار می‌کردم و فعالیت‌هایی که بعد از آن هم داشتم، همیشه سعی‌ام این بوده تا با نقشم در تعامل باشم و دست خالی سر صحنه نروم. به همین دلیل ایده‎هایی را با خودم می‌برم و گاهی با صحبت‌هایی که می‌کنیم، متوجه می‌شوم برخی از آنها ممکن است قابلیت اجرایی نداشته باشند. من این عادت را دارم و در راستای آن مدام با آقای لطیفی در تعامل هستم و درباره بازی خودم و شخصیت‌های مقابلم با ایشان صحبت می‌‌کنم. او هم اگر حس کند که می‌تواند برای ایده مطرح شده از طرف من بازیگر، مسیر مناسبی را در اجرا پیدا کند، آن را می‌پذیرد و با هوشمندی مدیریتش می‌کند. همه اینها باعث شد تا از لحظه‌لحظه این کار و تعامل لذت ببرم.
سنجرخان هم در این کار لهجه‌ای ندارد، به نظر شما این اتفاق خوبی است؟
ابتدا در فیلمنامه لهجه کمرنگی لحاظ شده بود که بعد از صحبت با آقای لطیفی به این رسیدیم که اگر نباشد بهتر است، مگر آن‌که لازم باشد در بخش خاصی لازم شود تا این اتفاق بیفتد. با این حال گفتیم شما فکر کنید این کار اصلا برای کشور دیگری است که در نهایت دوبله شده پخش می‌شود. به همین دلیل اینجا همه با فارسی روان صحبت می‌کنیم. آقای لطیفی هم تاکید دارند دیالوگ‌ها را از آن خود کنیم و با آن راحت باشیم.



مدیرکل صدا و سیمای مرکز کردستان از شکل‌گیری این سریال گفت
قابلیت پخش بین‌المللی داریم

جعفر عبدالملکی، مدیرکل صدا وسیمای مرکز کردستان با بیان این‌که ساخت این سریال نقطه عطف و راهنمایی مهم برای معرفی استان کردستان به سایر هموطنان‌مان است، گفت: این سریال با پژوهش و مطالعه در فرهنگ و تاریخ استان کردستان تلاش کرده چهره‌ای دقیق از استان را به تصویر بکشد. از سوی دیگر سنجرخان از شخصیت‌های برجسته و وطن‌پرست تاریخ معاصر ایران است که در مقابله و مبارزه با استعمار، تاریخ‌ساز بوده. این سریال فداکاری‌ها، دلبستگی و همبستگی مردم این خطه را با تمامیت ارزی ایران اسلامی نشان می‌دهد. کردستان شخصیت‌های تاریخ‌ساز بزرگی دارد و شناساندن آنان به جامعه، بازگو کننده هویت ملی ماست که به ارائه تصویر واقعی از این استان فرهنگی کمک می‌کند.
عبدالملکی با اشاره به آخرین وضعیت تولید سنجرخان افزود: با توجه به وضعیت محیطی و تاریخی استان، لوکیشن‌های جذابی داشتیم که تقریبا 80 درصد آن فیلمبرداری شده و نزدیک 20درصد سکانس‌های خارجی هنوز مانده‌است، از جمله مواردی که به صحنه‌های جنگی برمی‌گردد و امیدواریم بتوانیم در صورت مهیا بودن شرایط، وضعیت کرونا و مسائل مالی ظرف دو ماه آینده آن را هم به پایان برسانیم. مدیرکل صداوسیما مرکز کردستان درادامه درخصوص پخش سریال سنجرخان هم بیان کرد: دراین باره ابتدا باید از حمایت‌های ریاست محترم سازمان آقای دکتر علی عسگری و رهنمودهای معاون محترم امور استان‌ها که با اعتماد به نیروهای بومی مرکز و کمک‌های آقای فاطمی که ساخت و تولید این سریال فاخر را امکان پذیر کردند؛تشکر کنم. در این مسیر ما با وجود تنگناها، نگذاشتیم وقفه‌ای در ساخت این سریال ایجاد شود. از سوی دیگر تولید آثار فاخر، درباره شخصیت‌های بزرگ کرد، قابل ارائه در مراودات بین‌المللی هم هست و بی‌شک کشورهای همسایه نیز همچون اقلیم کردستان عراق ، از پخش این اثر فاخر در شبکه‌هایشان استقبال خواهندکرد. با وجود این در حال حاضر ضمن رایزنی‌های صورت گرفته با معاونت امور استان‌ها این سریال قرار است در یکی از شبکه‌های ملی تلویزیون روی آنتن برود.
 


 فاطمه شکری از ایفای نقش دایه سنجرخان و ندیمه همسر او گفت
یک ندیمه همراز و همدرد

فاطمه شکری که تا امروز در سینما، تئاتر و تلویزیون نقش‌های مختلفی را از او دیده‌ایم، در سنجرخان با عنوان ندیمه همسر او حضور دارد. شکری ابتدا با اشاره به فضای کلی این سریال، درباره این شخصیت در گفت‌وگویی که داشتیم، بیان کرد: همان‌طور که می‌دانید سنجرخان یک کار حماسی از مردم دلیر کردستان است که مدت‌هاست به این شکل به آنها پرداخته نشده‌است. در نهایت هم با دوندگی‌های بسیار محمدحسین لطیفی و تیمش توانستند دست به ساخت چنین قصه‌ای بزنند.
او افزود: من ندیمه زن سنجرخان هستم که با او از‌خانه مادرش می‌آید و در درگیری‌ها و اختلافاتی که گاهی به وجود می‌آید پادرمیانی می‌کند. این جریان تاریخی برای مقابله با ظالمان در اصل سه گروه دارد، یکی رئیسعلی دلواری است که از بوشهر کارش را شروع می‌کند، میرزا کوچک‌خان از جنگل و سنجرخان هم از کردستان این اتفاق را پیش می‌برد. در این بین اتفاقاتی رخ می‌دهد که ریتم جالب‌توجهی هم دارد و هر کدام از آنها قابل بحث هستند.
شکری با یادآوری مابه‌ازای واقعی نقشش در بین آدم‌ها گفت: قدیم‌ترها خیلی‌ها دایه داشتند که مثل مادر آنها را بزرگ می‌کردند. من هم در طول این قصه در نقش دایه از قدیم با سنجرخان همراه بودم و در ادامه همراز و هم درد همسر او می‌شوم. این دایه خیلی مورد احترام سنجرخان است و به او به‌عنوان مادرش نگاه می‌کند، همین نگاه هم باعث شده تا او جایگاه ویژه‌ای داشته باشد.
این بازیگر با اشاره به بخشی از دشواری‌هایی که در طول کار تا الان با آن روبه‌رو شدند، عنوان کرد: ما اتفاقات زیادی را در طول این کار تجربه کردیم، مثلا یک‌بار بارش باران باعث شد تا کلبه‌ها و دکورها را آب بگیرد. کرونا هم که مدام سایه‌اش بر سر ما بود و خودم دو ماه نتوانستم سرکار بروم. به‌طور کلی روستایی که در آن کار می‌کردیم خیلی شرایط دشواری داشت اما همه این اتفاقات با داستان و گروه خوبی که وجود داشت، شیرین می‌شد. من هم این فضا را می‌شناختم و با لهجه و فرهنگ کردی آشنا بودم، جریانی که باعث می‌شد همه چیز برایم آشنا باشد.
شکری در آخر هم از این همکاری با لطیفی گفت و افزود: این پنجمین همکاری من با آقای لطیفی بعد از قلب یخی، سردلبران و... بود. او واقعا بی‌نظیر است و من هیچ‌وقت به‌عنوان یک کارگردان به او نگاه نکردم، ایشان نیز همین‌طور، او همیشه برادر من بوده و تا وقتی که زنده‌ام و کاری از من برمی‌آید حتی بدون دستمزد حاضرم برای ایشان انجام دهم چرا که کار کردن با او لذتبخش‌ترین تجربه‌ای است که یک بازیگر می‌تواند داشته باشد.