2الی3 وصیت خوب و مفید و کارساز

2الی3 وصیت خوب و مفید و کارساز

پیرمردی که واکسن خود را دریافت نکرده بود به کرونا مبتلا شد و به‌واسطه بیماری‌های زمینه‌ای و کمبود رمدسیور در کشور، درمان وی نتیجه‌بخش نشد. پس فرزندش را صدا کرد و گفت: ای فرزند، من امشب فوت خواهم کرد. فرزند گفت: خدا نکند ای پدر. پیرمرد گفت: خفه شو و به وصیتم گوش کن. وی افزود: به تو سه وصیت می‌کنم. نخست آنکه اگر خواستی این خانه را بفروشی، اول آن را بازسازی کامل کن، سپس بفروش. دوم آنکه اگر خواستی به قمار رو بیاوری با بزرگترین قمارباز شهر شروع کن و سوم آنکه اگر خواستی موادمخدر مصرف کنی با یک پیرمرد دنیادیده این کار را بکن. پیرمرد اینها را گفت و در اثر حمله تنفسی جان به جان‌آفرین تسلیم نمود. پس از مراسم کفن و دفن و ختم و سوم و هفتم و چهلم که به‌صورت مجازی برگزار شد، پسر تصمیم گرفت خانه پدری را بفروشد. پس به وصیت پدر عمل کرد و خانه را بازسازی کامل نمود. پس از بازسازی کامل احساس کرد خانه چقدر قشنگ و زیبا و خاطره‌انگیز شده در نتیجه از تصمیم خود مبنی بر فروش خانه منصرف شد و تصمیم گرفت به قمار رو بیاورد. پس به وصیت پدر عمل کرد و پس از جست‌وجوی فراوان، بزرگ‌ترین قمارباز شهر را در یکی از محلات حاشیه‌شهر در خرابه‌ای پیدا کرد. قمارباز بزرگ به وی گفت همه دار و ندارش را در قمار باخته و چیزی ندارد که با آن قمار کند. پس از صحبت با قمارباز بزرگ به عاقبت قمار پی برد و از تصمیم خود منصرف شد و تصمیم گرفت به استعمال موادمخدر روی بیاورد. پس سراغ یکی از دوستان پدرش که مصرف‌کننده سن‌وسال‌داری بود رفت و از او خواست با او به استعمال موادمخدر بپردازد. مصرف‌کننده سن‌وسال‌دار شماره ساقی را به پسر داد تا از او مواد بخرد و بیاورد. پسر نیز سراغ ساقی رفت و از آنجا که ساقی در تور اطلاعاتی ماموران بود، پس از خرید مواد دستگیر و به تحمل دو سال حبس محکوم شد. وی هم‌اکنون در زندان است و هر روز به روح پدر خود درود می‌فرستد و معتقد است وصیت سوم وی نیز در صورتی‌که مصرف‌کننده سن‌وسال‌دار در خانه متاع می‌داشت وصیت خوب و مفید و کارسازی می‌بوده است.