جلوگیری از انتقال آسیب‌های ژئوپلیتیک به حوزه اقتصادی

بررسی مضرات اقتصادی تنش تهران و باکو در گفت‌و‌گو با ساسان شاه‌ویسی اقتصاددان

جلوگیری از انتقال آسیب‌های ژئوپلیتیک به حوزه اقتصادی

 ساسان شاه‌ویسی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه در گفت‌وگو با جام‌جم به بررسی نقش تنش‌های اخیر بین ایران و آذربایجان در مضرات اقتصادی برای کشورمان و اشتراکات اقتصادی ایران با کشورهای حوزه قفقاز و آسیای مرکزی پرداخت که مشروح این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:
 از یک منظر کلان ایران با کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی دارای چه اشتراکات اقتصادی است؟
ما دارای منافعی با پنج کشور حوزه اوراسیا شامل روسیه، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و بلاروس هستیم و آذربایجان و ترکمنستان در این حوزه حضور ندارد. البته صرف‌نظر از این‌که آنها نیز برای عضویت در اتحادیه اوراسیا درخواست داده‌اند، اما براساس توافقنامه‌ای که ما در سال ۹۷ داشتیم، بر لزوم افزایش روابط و همکاری‌های سنتی چندجانبه بین طرفین و ایجاد شرایط مناسب برای توسعه تجارت تاکید کردیم. به طوری که در سال ۹۹ در این رابطه حدود یک میلیارد دلار تراز مالی داشتیم که توانستیم آن را به حدود یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار برسانیم، از این حدود؛ یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون آن با روسیه و کمترین مقدار هم حدود ۱۴ میلیون دلار با قرقیزستان بوده است. بنابراین این بازار در حدود ۱۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد و از این منظر یک بازار پر مصرف مناسب است که نزدیکی فرهنگی آنها با ما، کشش خاصی هم برای استقبال از کالاهای ایرانی به وجود می‌آورد.
در مجموع این مزیت‌ها یکسری دسترسی‌ برای صادرکنندگان ایرانی به وجود می‌آورد و از آنجایی که اتحادیه اوراسیا از دلار کمتر استفاده می‌کند و بیشتر پول‌های ملی را مورد توجه قرار می‌دهد، می‌تواند به ما در دور زدن تحریم‌های دلاری کمک کند. ضمن این‌که بازار روسیه با ۱۴۰ میلیون جمعیت، دارای قابلیت خوبی برای سرمایه‌گذاری است.
 به موضوع روسیه اشاره کردید، ‌باتوجه به این‌که بخش مهمی از صادرات ایران به روسیه از مسیر زمینی کشور آذربایجان صورت می‌گیرد، در حال حاضر موانعی در ترانزیت این مسیر ایجاد شده، به طوری که در شش‌ماهه سال گذشته عبور کامیون‌های ترانزیتی ایران از این کشور از ۲۵۰ کامیون در روز به زیر ۳۰ کامیون کاهش یافته، نظر شما درباره کاهش ظرفیت اقتصادی ایران در این منطقه چیست؟
البته به صورت دقیق به نظر می‌رسد در این حوزه هنوز چالش خاصی نداشته‌ایم و هنوز رویکردهای ژئوپلیتیک از لحاظ اقتصادی، تاثیر اولیه نداشته است. صرف‌نظر از این‌که تعداد کامیون‌های عبوری ایران کاسته شده و از آنها خواسته‌اند که عوارض نقدی بپردازند، همین‌طور دو نفر را نیز بازداشت کرده‌اند که ایران به روند اعتراض کرده است. اما فکر نمی‌کنم این موضوع تاثیری در تراز تجاری دو طرف گذاشته باشد، البته با توجه به پیشنهادی که در توافقنامه دو ساله ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا به وجود آمد، صرف‌نظر از جوان بودن و اولویت‌ها و فرصت‌هایی که ایران می‌توانست برای آن اتحادیه به وجود آورد، حجم و قابلیت صادرات ایران به اوراسیا علی‌رغم تکانه‌های موجود و عدم حمایت نسبت به صادرات غیرنفتی از داخل کشور، افزایش داشت و نرخ تجارت ما با حوزه اوراسیا قریب به دو برابر شد که نیمی از آن تنها با خود روسیه بوده است.
رویکردهای تجاری به شکل چندوجهی است و صرف نظر از گذرگاهی که در حال حاضر نسبت به آن مناقشه‌شده و می‌تواند خط حائلی برای عبور ایران از دامنه ترک‌زبان‌ها باشد، اما بسترهای دیگری نیز مانند بستر خزر قابلیت‌های خوبی در اختیار ما گذاشته است. در حال حاضر مشکل ما صرفا این نیست، بلکه ما تا حدودی درباره نقش خود در شاهراه نیمکره شرقی جاده ابریشم و راه‌آهن سراسری آسیا و کریدور شمال جنوب هم مشکل داریم، از سوی دیگر ممکن است بگویید این مناقشه از طریق ژئوپلتیک به قابلیت ژئواکونومیکی (اقتصادی) ما تنه می‌زند که آن هم با توجه به لشکرکشی‌های صورت‌گرفته، به نظر می‌رسد منتفی می‌شود.
 یعنی شما معتقد هستید حساسیت و واکنش به‌موقع ایران در برگزاری این رزمایش از انتقال آسیب‌های ژئوپلیتیکی به حوزه ژئواکونومیکی ایران جلوگیری به عمل آورده است؟
بله یکی از موارد همین نکته است. اما نکته مهم‌تر این سوال است که مگر ما از این گذرگاه چقدر استفاده می‌کردیم؟ این گذرگاه بیشتر یک کریدور ژئوپلتیک است تا یک گذرگاه ژئواکونومیک. البته کشورهایی مانند روسیه، ارمنستان، قرقیزستان، قزاقستان و بلاروس در این حوزه تعریف می‌شوند و شاید بگویید این موضوع صرفا می‌تواند در ارتباط ما با بلاروس اثرگذار باشد. درحالی که حجم ارتباط ما با بلاروس تا این حد بالا نیست، حتی این شرایط کاری کرده که ارمنستان هم بیشتر به سمت ما بیاید.
 آذربایجان علاوه‌بر اختلال در ارتباط ترانزیتی ایران با ارمنستان و کشورهای اروپایی، اصرار دارد که کریدوری بین نخجوان و آذربایجان از طریق‌های ارمنستان ایجاد شود که در این صورت بدیهی است ایران مخالفت خواهد کرد. چون در صورت تحقق این هدف، ارتباط این دو منطقه بدون نیاز به ایران ممکن می‌شود و این امر برای ما مضرات اقتصادی دارد، نظر شما چیست؟
در حال حاضر نمی‌خواهم بگویم اگر این کریدور بسته شود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اما قبل از این‌که ما بخواهیم اقتصادی به این گذرگاه نگاه کنیم، داریم به آن ژئوپولتیک نگاه می‌کنیم. کما این‌که به خاطر آن لشکرکشی هم کرده‌ایم، در حالی که ما به خاطر هیچ‌یک از قابلیت‌های اقتصادی خود ازجمله افغانستان و عراق، در این منطقه لشکرکشی نکرده‌ایم.
مگر همین چند روز گذشته طالبان در افغانستان چند گذرگاه ما را نبستند؟ و از طرفی هندی‌ها گفتند حالا که طالبان آمده، باید چابهار را به سمت آنها ببندید. لذا ما در مواردی که مزیت نسبی داشتیم و دچار تکانه‌هایی هم شده‌ایم، لشکرکشی نکرده‌ایم. بلکه مزیت‌ها را بهتر و به‌نوعی تعامل کرده‌ایم، کما این‌که جواب هند را ندادیم و کار خود را با طالبان پیش بردیم و در جای دیگر جواب آذربایجان را ندادیم و کار خود را با ارمنستان انجام دادیم.
ایران قطعا با تغییرات ژئوپلتیک منطقه مخالف است، چراکه منافع ملی ایران ایجاب نمی‌کند و اجازه نمی‌دهد که نقشه ژئوپلتیک منطقه تغییر کند، از سوی دیگر آذربایجان این گذرگاه را سر داستان قره‌باغ بهانه کرده و حالا می‌خواهد یک گذرگاه را تبدیل به یک باریکه کند تا عبور و دسترسی ایران را به پشت این منطقه ببندند. این در حالی است که ما نتوانسته‌ایم از بازارهای خود در این منطقه به‌خوبی استفاده کنیم، ‌طوری که برای استفاده از بازارهای اوراسیا بیش از چهار سال زمان داشتیم، اما استفاده نکردیم. لذا بسته شدن این گذرگاه از لحاظ ژئوپلتیک و امنیتی بسیار برای ایران مهم است. چراکه دسترسی‌های راهبردی ایران در حال قطع شدن است، ما با این موضوع مخالف هستیم، اتفاق دیگر وجود رژیم صهیونیستی و داعش در این منطقه است. لذا نگاه‌مان به این موضوع امنیتی است و ما نباید این لشکرکشی را ناظر به موضوعات اقتصادی بدانیم، بلکه این موضوع کاملا متوجه تامین امنیت ایران است.
 درباره نقش ترکیه در این زمینه نظر شما چیست، چراکه برخی معتقدند ترکیه درصدد است از این محدودیت ایجاد شده برای ایران استفاده کرده و خودش را جایگزین کند، نظر شما در مورد این کشور چیست؟
این بخشی از چالش‌هایی است که ترکیه در منطقه به وجود می‌آورد؛ بخشی از آن در سوریه، بخشی از آن به اسم کردها در عراق است و بحث بزرگ‌تر به عنوان پان‌عثمانیسم مطرح است. ترکیه سعی می‌کند از چرخه‌های تغییرات سازه‌های نظم و قدرت در منطقه برای خود فرصت‌سازی کند. صرف‌نظر از این‌که هنوز اشراف کاملی هم به التهابات داخلی خود ندارد، چه‌بسا اتفاقی که  همین اواخر در ترکیه افتاد و در آن کودتا نزدیک بود منجر به سقوط دولت اردوغان شود، می‌تواند مجددا صورت گیرد.