گفتوگو با مدیرعامل بنیاد فرهنگی البرز، با سابقهترین بنیاد وقف علمی کشور درخصوص 6دهه عملکرد این بنیاد به مناسبت دهه وقف
وقف ماندگار البرز در مسیر توسعه علم
وقف همواره یکی از مهمترین تعالیم اسلامی و تجلی بخشش و احسان در جامعه بهشمار میرود که حتی پس از فوت واقف آن، اثرات و برکات این بخشش در جامعه ماندگار خواهد شد. وقف علمی و فناوری یکی از نمونههای بسیار اثربخش این سنت حسنه بهشمار میرود که میتواند تا سالهای متمادی زمینهساز رشد و توسعه علمی و پیشرفت جامعه و از سوی دیگر پروراندن نخبگان علمی و چهرههای مؤثر، افزایش اشتغال و پویایی بیشتر علمی و اقتصادی به برکت این عمل خداپسندانه مانا شود. بنیاد فرهنگی البرز، یکی از نمونههای موفق و البته معدود در زمینه وقف علمی در کشور است که به همت حسینعلی البرز، از چهرههای شاخص اقتصادی کشور در دهه 40 بنا نهاده شده و در طی شش دهه فعالیت مستمر خود، زمینهساز رشد و بالندگی هزاران نخبه علمی در کشور بودهاست. با توجه به اهمیت و برکات پایدار وقف علمی و قرارگیری در پایان دهه وقف در گفتوگو با حیدر ارشدی، مدیرعامل بنیاد فرهنگی البرز، با عملکرد این بنیاد وقفی از زمان وقف تاکنون بیشتر آشنا میشویم.
از تأسیس تا سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی
ارشدی درخصوص چگونگی شکلگیری بنیاد البرز به جامجم میگوید: «آقای البرز که از تاجران موفق کشور بهشمار میرفتهاست با وقف تمام داراییهای خود در سال 1342، این بنیاد را پایهگذاری میکند و به مدت 15 سال نیز در سمت مدیرعامل بنیاد، هدایت فعالیتهای این مجموعه را بهعهده داشتهاست.» به گفته مدیرعامل بنیاد فرهنگی البرز، تهیه و تدوین متن اساسنامه و وقفنامه بنیاد البرز سه سال زمان برده و برای تهیه این متن با صاحبنظران علمی آن دوران مشورت شدهاست تا اساسنامه کامل و جامعی برای فعالیتهای بنیاد شکل بگیرد.
وی میافزاید: «آقای البرز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به جهت انجام عمل جراحی برای درمان بیماری خود و گذراندن دوران نقاهت بیماری به خارج از کشور سفر میکند. در آن زمان طی نامهای به محضر امام خمینی(ره)، در فروردین 1358 مسؤولیت اداره موقوفات بنیاد فرهنگی البرز را به ایشان واگذار میکند تا از این پس به صلاحدید ایشان اداره شود اما در همان نامه آرزوی قلبی خود که دنبالهدار شدن رشد این نهال 15 ساله در جهت ارتقای علمی و فرهنگی کشور بوده را نیز عنوان میکند. حضرت امام(ره)، دستور تشکیل هیأتی برای رسیدگی به امور این موقوفات و عمل به وقفنامه آقای البرز را به هیأتامنای اوقاف میدهند. بر این اساس از آن زمان تاکنون بنیاد فرهنگی البرز تحت نظارت سازمان اوقاف و امور خیریه، در راستای عمل به نیات متوقی واقف این بنیاد که تشویق جوانان به تحصیل علم و تجلیل از مقام عالمان بودهاست، با اعطای جایزه البرز به نخبگان کشور در ردههای مختلف علمی ازجمله دانشآموزان، دانشجویان، طلاب و محققان و مخترعان، مشغول فعالیت است.»
وام به تضمین شرافت دانشجویان
مدیرعامل بنیاد فرهنگی البرز در پاسخ به جامجم درخصوص تغییرات احتمالی شیوه حمایت بنیاد از نخبگان از زمان تأسیس تاکنون توضیح میدهد: «در دهه اول فعالیتهای بنیاد، این حمایتها بر اعطای «وام شرافتی» به دانشجویان مستعد کمبضاعت متمرکز شده بود. در آن دوران بسیاری از جوانان مستعد بهدلیل عدم توانایی در پرداخت شهریه دانشگاه از تحصیلات عالی بازمیماندند. وام شرافتی به ابتکار آقای البرز بهعنوان اولین وام دانشجویی در کشور با هدف کمک به این قشر در نظر گرفته شده بود. عنوان شرافتی برای وام نیز به این علت انتخاب شده بود که هر دانشجو بدون نیاز به ارائه ضمانتهایی مانند چک و سفته یا معرفی ضامن، تنها با ارائه کارت دانشجویی و به ضمانت شرافت عنوان دانشجو میتوانست از این وام استفاده کند.»
ارشدی تصریح میکند: «پس از رایگانشدن تحصیلات عالی در دهه50 و رفع این چالش، این حمایت به سمت کمک برای راهاندازی کسبوکار افراد نخبه و تحصیلکرده تغییر جهت میدهد تا از ورود این افراد به شغلهای غیرمرتبط یا مهاجرت به خارج از کشور جلوگیری کند. دانشجویان برتر فارغالتحصیل دانشگاهها میتوانستند با مراجعه به بنیاد وام راهاندازی کسبوکار مرتبط با رشته خود را دریافت کنند.»
وی تصریح میکند: «براساس دستنوشتههای آقای البرز علت نامگذاری این حمایتها بهعنوان وام، حفظ کرامت افراد بوده که خیالشان راحت باشد بعدا آن را بازپرداخت خواهند کرد و منتی بر سرشان نیست، وگرنه ایشان تمام اموال خود را وقف مردم ایران کرده بودند و چشمداشتی به بازپرداخت این وامها نداشتند و حتی تبصرههای زیادی را در نظر گرفته بودند که در صورت محققشدن، فرد از بازپرداخت وام معاف شود.»
شکلگیری «جایزه البرز» با الهام از جایزه نوبل
«جایزه البرز» اقدام بعدی آقای البرز در حمایت از توسعه علم در کشور به شمار میرود که از سال1353 شکل گرفته است. ارشدی دراینباره توضیح میدهد: «این جایزه با الهام از جایزه نوبل به صورت سالانه به برترینهای علمی کشور در سطوح مختلف دانشآموزی، دانشجویی، مخترعان و دانشمندان اختصاص پیدا میکرد. علاوه بر این که ارزش مادی این جایزه قابل توجه بود به طوری که مبلغ جایزه در بخش دانشآموزی در آن سالها 5000تومان(معادل هزینه خرید یک خودرو) و در بخش دانشمندان 50هزار تومان(معادل هزینه خرید مسکن) در نظر گرفته شده بود، سعی شده بود مراسم اهدای جوایز در بالاترین سطح کشوری ممکن و با حضور مقامات عالیرتبه مانند وزیر آموزش و پرورش و علوم و شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی کشور برگزار شود تا هم دریافتکننده جایزه انگیزه مضاعفی پیدا کند و هم سایر افراد برای دستیابی به این جایزه تلاش کنند.»
به گفته دبیرکل جایزه البرز، این جایزه میتواند به ایرانیان داخل یا خارج از کشور مشروط بر اینکه جلایوطن نکرده و تابعیت ایرانی خود را حفظ کرده باشند، تعلق بگیرد. در بازنگری اساسنامه بنیاد در سال1356، اعطای وامهای دانشجویی و اشتغال به کار حذف میشود و تمرکز فعالیت بنیاد به جایزه البرز معطوف میشود.
ارشدی تصریح میکند: «از سال 1342 تا 1356 بیش از 3000دانشجو وام دانشجویی و اشتغال به کار دریافت کرده بودند. همچنین تا سال1357 بیش از 4000نفر جایزه حسن تحصیل یا همان جایزه البرز را دریافت کرده بودند.»
جایزه البرز به چه کسانی تعلق میگیرد؟
ارشدی درخصوص ویژگیهای مدنظر آقای البرز برای برگزیدگان جایزه البرز توضیح میدهد: «سه ویژگی خاص برای منتخبان این جایزه بهویژه در سطح دانشمندان در نظر گرفته شده است: نتیجه کار علمی این افراد باعث تسکین آلام بشری شود، موجب افزایش رفاه زندگی انسانی شود و همچنین موجب ارتقای نام و حیثیت ایران در جوامع جهانی شود.»
وی در خصوص معیارهای کنونی برای انتخاب برگزیدگان این جایزه خاطرنشان میکند: «در سالهای پس از انقلاب، مراجع علمی ذیربط مانند وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، وزارتبهداشت، بنیاد ملی نخبگان و مرکز استعدادهای حوزه علمیه بر اساس شاخصها و معیارهای خودشان این نفرات را انتخاب میکردند. در سالهای اخیر برای پررنگتر شدن نقش بنیاد فرهنگی البرز در انتخاب این نفرات، از مراجع درخواست کردیم که سه برابر ظرفیت، نفرات شاخص خود را معرفی کنند و سپس هیات داوران جایزه که متشکل از افراد فرهیخته و صاحبنظران علمی کشور و نمایندگان مراجع علمی کشور است، شاخصهایی را بر مبنای فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، علمی و برخی اقدامات و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی افراد تدوین کنند و براساس این شاخصها ارزیابی داوطلبان را بر عهده بگیرند.»
چرا کمتر در مورد این جایزه بزرگ ملی شنیدهایم؟
مدیرعامل بنیاد فرهنگی البرز در خصوص روند اعطای این جایزه در سالهای پس از انقلاب توضیح میدهد: «پس از آن که بنیاد زیر نظر سازمان اوقاف فعالیت خود را از سر گرفت، روند اهدای جوایز به صورت رسمی و در همایشهای ملی به جز چند سال معدود تمام و کمال ادامه پیدا نکرد. اما تقریبا از ابتدای دهه90 برگزاری مراسم اهدای جایزه البرز در قالب همایشهای ملی یکی از کارهای متداول بنیاد فرهنگی البرز تبدیل شده است. درحالحاضر این جایزه در دو مراسم دانشآموزی و دانشگاهی برگزار میشود.» ارشدی میافزاید: «در بخش دانشگاهی از دانشمندان، نوآوران، دانشگاهیان و حوزویان در سراسر کشور تقدیر و تجلیل بهعمل آورده میشود و در بخش دانشآموزی از دانشآموزان برتر پایههای نهم و دوازدهم در همه رشتهها یعنی هم شاخه نظری و هم فنیوحرفهای و کار و دانش تقدیر صورت میگیرد.»
دبیرکل جایزه البرز درخصوص تعداد برگزیدگان سالانه به جامجم میگوید: «در تلاشیم هر سال به تعداد سالهای تأسیس بنیاد، از نخبگان تجلیل کنیم. به همین دلیل امسال به مناسبت پنجاهونهمین سالگرد تأسیس بنیاد در مراسم بخش دانشگاهی که در شهریور برگزار شد، از 59نخبه دانشگاهی و حوزوی در مجموع تقدیر شد. در بخش دانشآموزی نیز همین تعداد برگزیده درنظر گرفته شده بود که البته پس از بررسی نامزدهای این بخش توسط هیات داوران، 48 نفر امتیازات حدنصاب این جایزه را بهدست آوردند که در مراسمی در آبان ماه جوایز این بخش نیز اعطا خواهد شد.»
ارشدی درخصوص مبلغ جایزه البرز تصریح میکند: «به تمام نفرات برگزیده این جایزه سالانه، لوح افتخار و جایزهای نقدی تعلق میگیرد که مبلغ این جایزه هر سال متناسب با درآمدهای بنیاد تعیین میشود. امسال مجموع جوایز درنظر گرفته شده بالغ بر سهمیلیارد تومان بود که مبلغ این جایزه برای دانشجویان و طلاب برگزیده معادل 35میلیون تومان، مخترعان و نوآوران 40 میلیون تومان و دانشمندان برتر 110 میلیون تومان بود. همچنین جایزه ویژه البرز که امسال به دکتر محمدعلی حمیدیه تعلق گرفت نیز معادل 150میلیون تومان بود. در بخش دانشآموزی نیز امسال مبلغ 10 میلیون تومان برای نفرات برتر درنظر گرفته شده است.»
به گفته مدیرعامل این مجموعه وقفی باسابقه، در سالهای پس از انقلاب اسلامی روند اعطای جوایز با افتوخیزهایی همراه بوده است. براساس آمار دقیقتر که از سال 1390 به بعد موجود است، تا پایان سال 1399 هفت همایش ملی و هشت همایش استانی در تهران برگزار شده است و بیش از 1350 نفر از دانشمندان، مخترعان، دانشجویان، طلاب و دانشآموزان این جایزه را دریافت کردهاند.
آقای البرز در اساسنامه بنیاد ذکر کردهاند که این بنیاد از دریافت هرگونه کمک مادی از تمامی اشخاص حقیقی و حقوقی منع شده است. تمام هزینههای این بنیاد از محل دریافت اجارهبهای املاک تجاری وقفی متعلق به این بنیاد که عمدتا در خیابان لالهزار واقع است، تأمین میشود.
یکی از با سابقهترین جوایز علمی کشور بهشمار میرود.
جایزه مستقلی است که بدون وابستگی مالی به دستگاهها و نهادهای حاکمیتی دولتی و غیردولتی اداره میشود.
تنها جایزه غیردولتی است که به شرکتکنندگان هزینهای را برای ثبتنام و ورودی مراسم تحمیل نمیکند.
ارشدی در این رابطه توضیح میدهد: «وقف شاخههای مختلفی دارد و اکنون بیش از 8000 موضوع در سازمان اوقاف شناسایی شده است که واقفان محترم میتوانند در این شاخهها وقف خود را براساس نیاتی که دارند اجرا کنند. در میان این موضوعات، توجه به وقف علمی متأسفانه بسیار کمرنگ است. این درحالی است که در تاریخ کشور ما در سالهای ابتدایی ورود اسلام به کشور، نمونههایی از وقف علمی ازجمله تأسیس مدارس و نظامیهها برای تعلیم و تربیت عالمان بسیار مورد توجه بوده است. همچنین در قرن هشتم هجری تأسیس ربع رشیدی را شاهد بودیم و در شهر تبریز که در آن زمان پایتخت کشور بوده بهعنوان بزرگترین مجتمع وقفی علمی و آموزشی تأسیس شده بوده که بهنوعی دانشگاه علوم پزشکی عصر خود بوده و عالمان و دانشمندان زیادی از اقصینقاط جهان برای تحصیل در این مرکز مراجعه میکردند.»
وی میافزاید: «نکتهای که درخصوص وقف باید درنظر گرفته شود این است که وقف باید به نوعی پاسخگوی نیازهای روز جامعه باشد؛ به همین علت وقف در حوزه موضوعات جدید میتواند کارکرد مؤثرتری در جامعه داشته باشد. وقف علم و فناوری میتواند بسترساز رشد و پیشرفت جامعه باشد و بین اهداف وقف با پیشرفتهای علمی ارتباط مؤثری را برقرار کند. بدون شک آثار و برکات وقف علمی میتواند در حوزههای اقتصادی و اجتماعی کاملا مشهود باشد. اگر امروز وقف علمی کمتر شناخته شده است، شاید بخشی از علت این باشد که جایگاه و اهمیت آن از سوی دستگاههای اجرایی و مرتبط بهصورت مشخص به جامعه شناسانده نشده است.»
به عقیده ارشدی، فرهنگسازی جدیتر در زمینه معرفی و آثار حاصل از وقف علمی از جانب متولیان این حوزه میتواند در رونق این نگاه ارزشمند به توسعه کشور مؤثر باشد. وی تصریح میکند: «در حال حاضر این رویکرد در سازمان اوقاف و امور خیریه در چند سال اخیر پررنگ شده است. حمایت از شرکتهای دانشبنیان و راهاندازی صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر در سازمان اوقاف ازجمله اقدامات جدید در این رابطه است. معاونت بهرهوری اقتصادی سازمان اوقاف نیز در جهت راهنمایی و ارائه مشاوره در این خصوص آمادگی کامل را دارد و صاحبان سرمایه میتوانند با مراجعه به این معاونت در سازمان اوقاف یا ادارات اوقاف استانهای سراسر کشور، وقف خود را مشخص کنند. ما در بنیاد فرهنگی البرز بهعنوان یک پرچمدار در حوزه وقف علمی علاوهبر اینکه در صندوق پژوهش و فناوری سازمان اوقاف سهامدار شده است، همواره در تلاشیم که بهعنوان الگویی مؤثر در این زمینه عمل کنیم تا کسانی که تمایل به وقف در این زمینه دارند بتوانند از بنیاد البرز الگوبرداری کنند. بیشک وقف در مسیر پاسخ به نیازهای علمی کشور میتواند بهعنوان یک یادگار ماندگار و پایا تامینکننده ظرفیتهای علمی و توسعه کشور باشد.»
وی پس از مدتی در وزارت عدلیه مشغول به کار میشود اما پس از فوت پدر علاوهبر سرپرستی خانواده خود باید سرپرستی خواهر و برادرها را نیز بر عهده میگرفت. فشار اقتصادی اداره این خانواده بزرگ از یکسو و از سوی دیگر فساد موجود در ادارات دولتی موجب شد او از کار در وزارتخانه دست بکشد.
او در اولین اقدام اقتصادی آزاد خود در سال 1312 در یک مناقصه دولتی شرکت میکند و با ابتکار عمل برنده مناقصه میشود. البرز از سود حاصل از این مناقصه مغازهای در خیابان فردوسی میخرد و به این ترتیب تجارت خود با شرکتهای اروپایی را آغاز میکند. براساس خاطرات آقای البرز، او طی سه سال کار شبانهروزی و تلاش طاقتفرسا، موفق میشود نمایندگی 11 شرکت معتبر اروپایی را دریافت کند و تجارت خود را در زمینههای مختلف، از واردات دوچرخه و موتورسیکلت تا رادیو، گرامافون، ماشینتایپ و ... گسترش میدهد. در حقیقت او بدون هیچ سرمایه و پشتوانه مادی از سوی پدرش با تکیه بر توان و پشتکارش به یکی از سرمایهداران مهم آن دوران تبدیل میشود.
به گفته مدیرعامل کنونی بنیاد البرز، براساس تحقیقی که چند سال پیش انجام شد، آقای البرز یکی از 50 کنشگر اقتصادی ایران در 150 سال اخیر به شمار میرفته و یکی از نخبگان اقتصادی و کارآفرینان موفق عصر خود بوده است.
به دنبال اشغال کشور توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم در دهه 1320، ارتباط تجاری وی با کشورهای اروپایی قطع شد. او که حالا سرمایه کلانی در دست داشت، بهجای صرف این سرمایه در جهت خواستهها و آرزوهای خود، اقدامات خیرخواهانهاش را آغاز میکند. اهدای دستگاههای بیمارستان سیار مجهز به اتاق عمل و چشمپزشکی به سازمان هلالاحمر (شیر و خورشید در آن دوران)، احداث سالنانتظار در بیمارستان امامخمینی(ره)، اهدای چند دستگاه مولد برق به بیمارستانها برای جلوگیری از توقف عمل جراحی بهدلیل قطعی برق، تجهیز اتاقهای عمل بیمارستان امیراعلم، اهدای تجهیزات جراحی به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، کمکهای نقدی و غیرنقدی به بیماران، نیازمندان، دانشآموزان و ساخت آبانبار و ... ازجمله اقدامات خیرانه او بهشمار میرود.
اما این اقدامات پراکنده حس نوعدوستی البرز را اقناع نمیکرد و همین موضوع موجب شد در سال 1342 پس از خوابی که در آن بزرگی او را به بخشش داراییهایش به مردم کشورش توصیه میکند تصمیم به اقدامی ماندگار و تأسیس بنیادی با هدف اعتلای دانش و فرهنگ مردم کشورش بگیرد و تمام اموال خود، حتی خانهای که در آن سکونت داشته را وقف رشد علمی و کمک به تحصیل علم و دانش جوانان کشور کند. او پس از این وقف برای اینکه دینی از سه دخترش بر گردنش باقی نماند، هتل ایرانشهر کنونی را بهعنوان سهمالارث فرزندانش که هر سه از نخبگان کشور بهشمار میرفتند در قالب «جایزه البرز» به آنها اعطا میکند اما سه فرزند خلفش نیز این دارایی را به دارایی بنیاد اضافه میکنند.
حسینعلی البرز تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در یکی از اتاقهای همین هتل ساکن بود. وی با وجود بیماری برونشیت که از دوران جوانی با او همراه بود و بر اساس توصیه پزشکان از کارهای سخت منع شده بود، مسؤولیت مدیرعاملی بنیاد را نیز بر عهده میگیرد. او بهصورت مادامالعمر خود را از دریافت هرگونه حقوق و مزایا از بنیاد بابت مدیریتش محروم میکند. شاید بتوان گفت این واقف علمی ماندگار کشور علاوهبر تمام اموال و داراییهایش، وجود خود را نیز وقف رشد علمی کشور کرده بود.
وی که عضو اولین هیأت امنای دانشگاه شریف نیز بوده است همواره برای حمایت از نخبگان ایرانی در تمامی سطوح تلاش میکرد. او حتی وصیت کرده بود پس از مرگ، پیکرش نیز برای کالبدشکافی تحقیقاتی به دانشگاه علوم پزشکی تهران اهدا شود تا شاید به این وسیله دانشی به داشتههای علمی کشور اضافه شود. حسینعلی البرز در سال 1377 در کانادا چشم از جهان فروبست. بنا بر وصیتش هیچگاه محل دفنش از سوی فرزندانش عنوان نشده است، تا تنها یادی که از او بهجا میماند وقف ارزشمندش، بنیاد فرهنگی البرز باشد.