جبار باغچه‌بان  که بود و چه کرد؟

آیا می‌دانید این شماره از هفتگ جام‌جم در سالروز درگذشت چه کسی منتشر می‌شود؟

جبار باغچه‌بان که بود و چه کرد؟

صدرا رایکان روزنامه‌نگاری که باغچه‌بان را دوست دارد اما نه به‌این‌دلیل که همشهری اوست

حفظ فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی مرهون تلاش اندیشمندانی است که با تربیت نسلی ساعی و کوشا در مسیر توسعه و پیشرفت کشور کوشیدند. جبار باغچه‌بان از معلمان خستگی‌ناپذیر و دل‌سوز این مرزوبوم از همین اندیشمندان به‌شمار می‌رود که با ابداع روش‌های جدید در تعلیم‌وتربیت، سهم بسیاری در گسترش آموزش‌وپرورش به سبک‌نوین در
 ایران داشت.
در این شماره از هفتگ جام‌جم که در سالروز درگذشت جبار باغچه‌بان منتشر می‌شود، نگاهی اجمالی به زندگی ایشان انداخته‌ایم.
جبار باغچه‌بان ۱۹اردیبهشت۱۲۶۴ در ایروان، پایتخت کنونی جمهوری ارمنستان متولد شد.
جد او رضا عسگرزاده از اهالی تبریز و برای کار به ارمنستان مهاجرت کرده بود. پدرش عسگر نیز در شهر ایروان با شغل معماری و قنادی روزگار می‌گذراند.
قهرمان داستان ما به شیوه سنتی و مکتب‌خانه‌ای تحصیل کرد و در کنار آموزش در مکتب‌خانه، پیش پدرش نیز مشغول به کار بود. او در ۱۵سالگی با اندک سوادی که داشت، مجبور به ترک‌تحصیل شد و برای گذران زندگی تصمیم بر این گرفت که همراه با پدرش به قنادی و بنایی بپردازد.
پس از پشت‌سر گذاشتن پستی و بلندی‌های نوجوانی از خبرنگاران روزنامه‌های قفقاز و از فکاهی‌نویسان روزنامه ملانصرالدین و مجله فکاهی لک‌لک شد. سپس با شدت‌گرفتن قتل‌عام‌ها و غارت مسلمانان قفقاز و ایروان توسط روس‌ها و ارمنی‌ها به‌ناچار همراه همسرش سال۱۲۹۸ شمسی از راه جلفا وارد شهر مرند شدند. جبار در مرند در مدرسه دولتی احمدیه به شغل آموزگاری مشغول شد و اواخر اردیبهشت۱۲۹۹ شمسی به تبریز منتقل شد.
او ابتدا در تبریز کودکستانی را با عنوان باغچه‌اطفال دایر کرد و به‌همین دلیل خود را «باغچه‌بان» نامید. او این مدرسه ناشنوایان را سال۱۳۰۳ با وجود مخالفت‌های زیاد ازجمله رئیس فرهنگ وقت دکتر محسنی در تبریز دایر کرد؛ این کلاس جنب باغچه‌اطفال باغچه‌بان در کوچه انجمن در ساختمان معروف به عمارت انجمن تأسیس شد. از همان زمان، نام‌خانوادگی خود را از عسگرزاده به باغچه‌بان
 تغییر داد.
وی دراین‌باره می‌گوید: «یک روز یکی از دوستانم با شوخی به من گفت: تو برای بچه‌های تبریز باغچه دایر کردی و الان باغچه‌داری می‌کنی! تو باغچه‌بان شده‌ای! و پس از آن شوخی، من باغچه‌بان را به‌جای عسگرزاده برای نام‌خانوادگی آینده‌ام موقع گرفتن شناسنامه ایرانی انتخاب کردم.»
او در پرتو تجربه شخصی به نقش مهم حس‌بینایی و لمس اشیا در آموزش زبان به ناشنوایان پی‌برد. در کودکی تجربه تصادفی را داشت که به کرشدن گوش راستش منجر شده بود و به‌خوبی کودکانی را که در سکوت به سر می‌بردند درک می‌کرد. می‌شود گفت همین نقطه‌عطف نگاه و توجه او به این کودکان بوده است.
تاریخچه مدارس استثنائی
اولین تلاش‌ها در زمینه آموزش‌وپرورش استثنائی در حدود 100 سال قبل در ایران آغاز و نخستین فعالیت‌ها در بخش آموزش و پرورش کودکان با آسیب‌دیدگی بینایی از سال‌۱۲۹۹ هجری‌شمسی توسط شخصی به نام ارنست کریستوفل اهل کشور آلمان در شهر تبریز با جذب ۵دانش‌آموز آغاز شد. در گروه کودکان با آسیب‌دیدگی شنوایی مرحوم باغچه‌بان در شهر تبریز در سال‌۱۳۰۳ اولین گام را با تاسیس مدرسه باغچه‌اطفال در جهت تعلیم‌وتربیت کودکان ناشنوا برداشت. در زمینه آموزش کودکان با آسیب‌دیدگی شنوایی و بینایی افرادی همچون ذبیح بهروز و دکترمحمد خزائلی نیز نقش موثر و مهمی داشته‌اند. همچنین آموزش و پرورش کودکان با کم توانی‌ذهنی به شکل آموزشگاهی از سال۱۳۲۹ در تهران به‌صورت داوطلبانه و در بخش غیردولتی آغاز شد.
سال۱۳۴۷ در وزارت آموزش و پرورش دفتر آموزش کودکان و دانش‌آموزان استثنایی تشکیل شد و این بخش فعالیت خود را در قالب مدارس استثنایی و کلاس‌های خاص به شکل دولتی و رسمی آغاز کرد.
بعد از انقلاب اسلامی همه مدارس ناشنوایان استان تهران با عنوان مدارس باغچه‌بان، زیرپوشش اداری، مالی و آموزشی مجتمع آموزشی ناشنوایان باغچه‌بان قرار گرفت. همچنین مجتمع نابینایان شهید محبی با بودجه مستقل، اداره مدارس نابینایان شهر تهران را به‌عهده گرفت. این دو مجتمع (ناشنوایان و نابینایان) با تاسیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی سال۱۳۷۰ به فعالیت خود ادامه دادند. اکنون حدود ۱۵۲هزار دانش‌آموز با فعالیت ۲۴هزار نیروی آموزشی در سطح کشور زیر پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنائی قرار دارند. ۷۴هزار نفر از این تعداد در مدارس ویژه استثنائی و حدود ۵۶هزار نفر آنها شامل گروه‌های آسیب‌دیده شنوایی، بینایی، معلولان جسمی‌-حرکتی و افراد دارای مشکلات هیجانی همچون اوتیسم با دریافت خدمات پشتیبانی از آموزش و پرورش استثنائی به‌صورت تلفیقی در مدارس عادی تحصیل می‌کنند.