نسخه Pdf

مجموعه‌های فوتبالی و اقبال بینندگان

مجموعه‌های فوتبالی و اقبال بینندگان

ما ایرانی‌ها با سریال «فوتبالیست‌ها» خاطرات زیادی داریم. فوتبالیست‌ها عنوان یک مانگای ژاپنی است که توسط استودیو پیرو در سال ۱۹۸۶ به یک مجموعه تلویزیونی تبدیل شد. زمان پخش این انیمه در ایران، اکثر خانواده‌ها همپای کودکان و نوجوانان خود این سریال جذاب را دنبال می‌کردند. سریالی که به همه گوشزد می‌کرد، هیچ‌کس در بدترین شرایط هم حق تسلیم شدن را ندارد. آن موقع کمتر بچه‌ای را در حال توپ بازی می‌دیدی که از اسم‌های این مجموعه استفاده نکند.

سوباسا، تارو، کاکه‌رو یا واکی بایاشی و حتی ایشی زاکی. این اسامی علاوه بر نیرو بخشیدن به کودکان و نوجوانان، نشان می‌داد یک سریال ورزشی حساب شده تا چه میزان می‌تواند برای یک جامعه، هویت‌بخش و امید‌آفرین باشد. علاوه بر این سریال محبوب، پرداختن به ژانر ورزشی امری مرسوم است که تقریبا به صورت مداوم در صنعت فیلم و سریال‌سازی همه کشورهای دنیا دنبال می‌شود. ژانری که به‌دلیل جذابیت‌ها و اعتماد به نفس بخشی‌اش، نظر عموم مخاطبان و صاحبان رسانه‌ها را به خود جلب می‌کند. در کنار این موارد، نگاهی استراتژیک است که به این ژانر می‌شود؛ نگاهی که هر ساله در کشورهای مختلف برای آن هزینه می‌شود تا تمام مردم با سلایق مختلف را به یک همبستگی اجتماعی برساند. مردم همیشه با دیدن قهرمان‌های خود در این سریال‌ها، خودشان را جای آنها می‌گذارند و برای پیروزی آنها لحظه‌شماری می‌کنند. شاید کمتر کسی باشد که کشتی نقی معمولی در سریال «پایتخت» را با کشتی‌گیر آمریکایی ندیده‌باشد. در آن فینال نفسگیر تقریبا تمام مردم ایران دوست داشتند نقی معمولی به عنوان نماینده‌شان پیروز میدان شود. از طرف دیگر مخاطبانی هستند که در دنیای واقعی به ورزش‌هایی اقبال پیدا می‌کنند که در همین سریال‌ها با آنها زندگی کرده و تا مرحله‌ پیروزی پیش رفته‌اند. برای نمونه می‌توان به سریال یاغی که از پلتفرم فیلیمو پخش شد، اشاره کرد. در طول پخش این سریال اکثر جوانان به این ورزش علاقه‌مند شدند. رشد ۷۵ درصدی ثبت‌نام باشگاه‌های کشتی در طول مدت پخش این سریال، گواه این قضیه است. ساخت زندگی‌نامه ورزشکاران هم برای مخاطبان جالب و حائز اهمیت است؛ زیرا در این ژانر می‌توانند با فراز و فرودهای واقعی یک ورزشکار که از دور قابل لمس نیست، آشنا شوند. صداوسیما هم در طول این سال‌ها با تولید برخی آثار تلاش کرده‌است مخاطبان ورزش‌دوست خود را راضی نگاه دارد؛ آثاری که ورزش فوتبال در بین آنها سهم بیشتری داشته و از قضا مورد اقبال بینندگان هم واقع شده‌است. در ادامه به بررسی چند نمونه از آنها خواهیم پرداخت.

 به سوی افتخار
شاید یکی از قدیمی‌ترین آثار تلویزیون که رابطه مستقیم با ورزش فوتبال داشت سریال «به سوی افتخار» باشد. این مجموعه سال 77 توسط سیروس مقدم برای شبکه سه ساخته و پخش شد. داستان این مجموعه درباره یک مربی بزرگ و با اخلاق فوتبال است که حاضر نیست به مافیای فوتبال ایران باج بدهد، برای همین از تیم دسته اول لیگ به یک تیم دسته سومی می‌رود اما با تلاش و همتش، آن تیم را با همه مشکلات به فینال جام‌حذفی باشگاه‌های کشور می‌رساند. این سریال که روایت‌کننده جنگ اراده‌هاست به مخاطب خود درس اخلاق، معرفت داشتن و جوانمردی را دیکته می‌کند. شاید یکی از نکات برجسته این سریال علاوه بر محتوای اخلاقی‌اش، حضور نسل طلایی تلویزیون و سینمای ایران به عنوان بازیگر در آن باشد. از داریوش ارجمند و اکبر عبدی گرفته تا سیاوش طهمورث و مهدی فتحی و نعمت‌ا... گرجی و خیلی‌ از هنرمندان دیگر که در کمتر سریال یا فیلمی با یکدیگر همبازی بوده‌اند. 
 
سه،پنج،دو
سریال «سه،پنج،دو» یکی دیگر از آثار کمدی است که سال 90 ساخته شد و درباره ورود یک آدم بی‌ارتباط و ناشی به دنیای فوتبال است که با اقبال خوبی از سمت مردم مواجه می‌شود. این سریال چندبار از شبکه‌های‌ آی‌فیلم و امید بازپخش شد که فرهاد آئیش در نقش حشمت سوری حضور دارد. او که در ابتدا از فوتبال متنفر است، بعد از فوت عمویش صاحب ارث زیادی می‌شود و با اصرار پسرش یک تیم فوتبال (آذرخش) را خریداری می‌کند. خودش مدیرعامل می‌شود و پسرش را سرپرست باشگاه می‌کند. 
او در ادامه با حقه‌های مشاورش و دلال فوتبالی، بیشتر ثروت بادآورده‌اش را از دست می‌دهد در نهایت مجبور می‌شود باشگا‌ه آذرخش را ترک کند و یک میوه‌فروشی راه بیندازد. در این سریال که به خوبی حضور نابلدها به دنیای ورزش را نقد می‌کند رضا رویگری، آتیلا پسیانی و امیرحسین رستمی ایفای نقش می‌کنند.

 لژیونر
سریال «لژیونر» محصول شبکه پنج است که سال 96 به کارگردانی مسعود آب‌پرور روی آنتن این شبکه رفت. داستان سریال لژیونر در مورد دو دوست قدیمی به نام بهمن با بازی حسن‌ پورشیرازی و توفیق با بازی محمدرضا شریفی‌نیاست که مثل دو برادر زیر نظر یک پدر بزرگ شده‌اند اما شخصیت‌های متفاوتی دارند. 
حسن پورشیرازی نقش مجری ورزشی تلویزیون را بازی می‌کند که به تازگی بازنشسته شده‌ و یک برنامه اینترنتی به نام کارت زرد راه انداخته‌است که در آن مباحث و مسائل فوتبال را مطرح می‌کند اما در نقطه مقابل او محمدرضا شریفی‌نیا به عنوان یک دلال فوتبال که یک‌تنه می‌تواند پشت صحنه، فوتبال را بچرخاند ظاهر شده‌است.
تفاوت نگاه این دو شخصیت در گزارش دادن مسائل و صداقت و روایت پشت‌صحنه فوتبال باعث شده‌است روبه‌روی هم قرار بگیرند و به شکلی نقش قهرمان و ضد قهرمان را برای یکدیگر بازی کنند. پیمان عباسی، نویسنده سریال با بیان این‌که لژیونر موضوع دلالان فوتبال و این‌که پشت پرده فوتبال چه می‌گذرد را تصویر می‌کند. در این مجموعه تلویزیونی به بازیکنان فوتبالی که می‌آیند و دو فصل روی نیمکت می‌نشینند و پای‌شان به توپ نمی‌خورد و بعد دوباره فروخته می‌شوند و این‌که چه کسانی این بازیکنان را وارد تیم‌ها می‌کنندپرداخته می‌شود.

 پژمان
سریال «پژمان» به کارگردانی سروش صحت سال92 از شبکه سه پخش شد. این سریال کمدی که بیوگرافی یک فوتبالیست را به نمایش می‌گذارد، یک تفاوت اساسی‌ با آثار پیش از خود دارد. شاید حضور چهره‌های ورزشی و هنری در آثار تلویزیونی اتفاقی بود که قبل از سریال پژمان هم رخ داده‌بود. از حضور علی انصاریان و علیرضا نیکبخت در مجموعه‌ «زیر آسمان شهر» گرفته تا بازی کریم باقری و آرش برهانی در سریال در مسیر زاینده‌رود؛ بازی‌هایی که خیلی نتوانسته‌بودند نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کنند. حضور پژمان جمشیدی اما در سریال پژمان به یکباره توانست خیلی از اهالی سینما به ویژه فیلمسازان را متعجب کند. پژمان جمشیدی به عنوان بازیگر اصلی این سریال توانست بازی‌ای به دور از تصنع و شعارزدگی ارائه کند و در قامت یک بازیگر حرفه‌ای تلویزیونی ظاهر شود. همین موضوع هم باعث شد مسیر زندگی این بازیکن که حالا به یک بازیگر تبدیل شده‌بود، تغییر کند و به صورت جدی وارد عرصه فیلم و سریال شود. داستان این سریال درباره زندگی واقعی یک فوتبالیست (پژمان جمشیدی) است که از دوران اوج خود فاصله گرفته و اصطلاحا دورانش تمام شده‌ و حالا تلاش می‌کند به کمک مدیر برنامه‌هایش که سام درخشانی نقش آن را بازی می‌کند، یک تیم برای بازی پیدا کند. مخاطبان به خوبی در این سریال با حواشی پیرامون یک بازیکن فوتبال آشنا می‌شوند؛ حواشی‌ای که ناگزیر ممکن است برای هر بازیکنی در دوران افولش پیش بیاید. از بی‌توجهی سوپرمارکت محل گرفته تا کم‌لطفی هواداران تیمی که پیشتر در آن بازی می‌کرده‌ است. 

سید مهدی فخرنبی - منتقد