نسخه Pdf

انتخاب بازیگران برای نقش‌ها درست نیست

توجه به یک خلأ ویژه همراه با جلوگیری از یک معضل

انتخاب بازیگران برای نقش‌ها درست نیست

سعید پیردوست دیروز شانزدهم دی‌ 82ساله شد؛ نام‌آشنا و خاطره‌انگیزی که همچنان با کارآگاه علوی حسن هدایت و نقش آقای رئیس مجموعه پاورچین بیشتر در یادها مانده است. گرچه او را سینماگرها به عنوان یک بازیگر شناسنامه‌دار کاربلد می‌شناسند و در روزهایی که کمتر از گذشته کار می‌کند، به تازگی جلوی دوربین یک اثر نمایشی رفته است.  او ترجیح داد وقتی درصد پیشرفت کار بالاتر رفت درباره این اثر صحبت کند. سعید پیردوست با فاصله گرفتن از فضای طنزستایش3 کار سعید سلطانی، حکایت‌های کمال به کارگردانی قدرت‌ا... صلح میرزایی و مجموعه 87متر کیانوش عیاری را آماده پخش از رسانه ‌ملی دارد.

البته در خائن‌کشی مسعود کیمیایی هم که در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، نقش کوتاهی داشت. او در گفت‌وگویی خواندنی درباره مشکل سریال‌‌های تلویزیونی، علاقه‌اش به سریال مختارنامه، رابطه‌بازی و چند نکته دیگر صحبت‌های قابل توجهی داشت که در زیر می‌خوانید.

در دوران کرونا ترجیح دادید کمتر کار کنید اما بعد از آن هم این کم‌کاری ادامه پیدا کرد؛ آیا مانند برخی پیشکسوتان که فیلمنامه‌های ضعیف و نقش‌های کوتاه بی‌خاصیت را دلیل نبودن‌شان عنوان می‌کنند، به این دلیل کم‌کار شده‌اید؟
قبل از کرونا و حتی فروکش کردن آن، پیشنهادهای خوبی به من داده نمی‌شد. کارهایی را عنوان می‌کردند که نه فیلمنامه داشت و نه عوامل آن مشخص بود. طبیعی است که قبول نکنم در این سریال‌ها یا فیلم‌ها بازی کنم. البته دلیل دیگر شاید به رابطه‌بازی برگردد که بسیاری از ما (همکاران) را فراموش کرده‌اند و گویا دیگر دل‌شان نمی‌خواهد با ما  کار کنند. 

 درباره این معضل رابطه‌بازی که اشاره کردید؛ بیشتر صحبت کنید. 
به نظرم مشکل سریال‌های تلویزیون ‌جایی است که بازیگران برای نقش‌ها درست انتخاب نمی‌شوند. کارگردان برای درست رسیدن به شخصیت‌پردازی، به آن قواعد و چارچوب‌های اصولی تولید سریال و فیلم پایبند نیست. در واقع می‌بینیم به صرف استفاده از جوان، بازیگر و کارگردان کاربلد را کنار می‌گذارند. ما منکر حضور جوانان نیستیم اما نباید کاربلدها و پیشکسوتان هم فراموش شوند.  این انتقاد را در بسیاری اوقات مطرح کرده‌ام که چرا باید به بازیگر جوان ما نقش سالخورده بدهند در حالی که بازیگر کاربلد سالخورده خانم و آقا زیاد داریم که خانه‌نشین‌اند. متأسفانه شرایط به گونه‌ای است که کمتر از گذشته به ما کار می‌دهند. اما عده‌ای خاص در سریال‌های مختلف حضور دارند؛ هنوز کاری تمام نشده  سر کار دیگر هستند. این توجه به عده‌ای خاص، امثال ما پیشکسوتان را که اغلب  فراموش  یا  کم‌ کار می‌شویم آزرده می‌کند.

 شنیده‌ام یکی از کارهایی که علاقه‌مند آن هستید در سینمای ایران، مزاحم و همبازی شدن با خسرو شکیبایی و دیگری سریال «مختارنامه» است که دوست داشتید خودتان در این مجموعه ایفای نقش می‌کردید...
من در سینما، مزاحم و لحظات جذابی را که با مرحوم شکیبایی سپری کردم، فراموش نمی‌کنم. در تلویزیون هم نقطه‌چین، پاورچین و شب‌های برره جزو کارهایی بودند که همیشه از آنها به‌خوبی یاد می‌کنم. اما دوست دارم نقش‌های جدی را بیشتر تجربه کنم.  از این‌که نتوانستم با علی حاتمی کار کنم حسرت می‌خورم؛ همچنین دوست داشتم با داریوش مهرجویی هم کاری را تجربه کنم که تا امروز این امکان فراهم نشده است. البته قرار بود در فیلم شیرک جلوی دوربین بروم که قسمت نشد. در خیلی از سریال‌های تلویزیونی بوده‌ام اما دوست داشتم در کارهای تاریخی مثل مختارنامه ایفای نقش می‌کردم.

 اگر قدری از این بحث فاصله بگیریم شاید برای مخاطبان جالب باشد که شما با بازی در سریال کارآگاه علوی کار خودتان را در تلویزیون آغاز کردید.
این اتفاق هم ماجرا داشت. با احمد نجفی رفاقت داشتم. او مرا به حسن هدایت، کارگردان سریال معرفی کرد. وقتی سر صحنه رفتم کارگردان پیشنهاد بازی در نقش «یاور پرنده»، رئیس کلانتری را به من داد، خوشم آمد و پذیرفتم. حسن هدایت برای کارآگاه علوی2 هم نقشی را برایم  در نظر گرفته‌ بود اما نتوانستم  بازی کنم.

 کدام یک از بازی‌هایتان را دوست دارید که بخواهید برای ما نام ببرید.
در سینما زمان کمتری می‌گذاری اما ارتباط تلویزیون با مردم زیاد است. با بازی در سریال‌های نقطه چین، پاورچین و شب‌های برره دیده شدم. مردم خیلی به من لطف دارند و هنوز هم هرجا که می‌روم با بازی در این نقش‌ها مرا می‌شناسند. 

 دلتان برای کدام نوع آثار نمایشی تنگ شده و خلأهای امروز تلویزیون و بحث سریال‌سازی‌اش را در کجا می‌دانید؟
در بحث خلأ، باید به این نکته اشاره کنم که جای قصه‌های اصیل و ساده قدیمی در تلویزیون خالی است. می‌دانید که واقعا قصه‌های قدیم شور و حال دیگری داشت حتی اگر به آثار هالیوود هم نگاه کنید فیلم‌های تاریخ سینما و فیلم‌های تاریخی، حال و هوای دیگری داشتند. البته شغل و حرفه ما ایجاب می‌کند خود را با شرایط وفق بدهیم زیرا وقتی با نقش ارتباط برقرار می‌کنیم باید با آن نقش و کاراکتر کنار بیاییم. از دلتنگی که حرف زدید، دلم می‌رود به سریال‌های پاورچین و نقطه‌چین؛ انصافا مردم ما را خیلی دوست داشتند و ما هم طوری هنرنمایی می‌کردیم که مردم دوست داشته باشند زیرا رضایت مردم برای ما اهمیت داشت. الان متأسفانه همه‌چیز رو به سطحی شدن می‌رود؛ شاید نمونه بارز آن موسیقی باشد که از آن اصالت خود خارج شده است.

پیشکسوتان فراموش نشوند
به نظرم مشکل سریال‌های تلویزیون ‌جایی است که بازیگران برای نقش‌ها درست انتخاب نمی‌شوند. کارگردان برای درست رسیدن به شخصیت‌پردازی، به آن قواعد و چارچوب‌های اصولی تولید سریال و فیلم پایبند نیست. در واقع می‌بینیم به صرف استفاده از جوان، بازیگر و کارگردان کاربلد را کنار می‌گذارند. ما منکر حضور جوانان نیستیم اما نباید کاربلدها و پیشکسوتان هم فراموش شوند. 

مجتبی برزگر - روزنامه‌نگار