نسخه Pdf

روایتی از رشادت‌های یک بانوی ایرانی

روایتی از رشادت‌های یک بانوی ایرانی

زنان تاثیرگذار زیادی در گوشه و کنار این مملکت حضور دارند که برخی شناخته شده‌اند و برخی دیگر نه!

فرنگیس و روایت رشادتش را کم و بیش شنیده‌ایم؛ ‌بانویی کرمانشاهی که با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد. تنها اسلحه فرنگیس در این نبرد یک تبر است!
مهناز فتاحی، نویسنده کتاب «فرنگیس» وقتی می‌خواهد از شکل‌گیری ایده نوشتن این کتاب بگوید، این‌گونه روایت می‌کند:«همیشه وقتی تندیس زنی تبر به دست را کنار پارک شیرین کرمانشاه می‌دیدم، با خودم فکر می‌کردم کاش بتوانم یک روز این زن قهرمان را از نزدیک ببینم و با او حرف بزنم. می‌گفتند فرنگیس در روستایی نزدیک گیلانغرب زندگی می‌کند و مایل نیست خاطراتش را تعریف کند. می‌دانستم نوشتن خاطراتش سخت خواهدبود اما همیشه به نوشتن‌اش فکر می‌کردم. روستا حداقل سه ساعت و نیم تا کرمانشاه فاصله داشت و رفت و آمد به این روستا برای یک زن نویسنده، سختی‌های زیادی داشت.»
وی می‌افزاید:« مدت‌ها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا این‌که از طریق یکی از دوستان شماره تلفن و نشانی‌اش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانواده‌ام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانه‌اش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده‌قامت، با دست‌هایی بزرگ و قلبی مهربان؛ خیلی باابهت‌تر از تندیس‌اش. مردم درست می‌گفتند فرنگیس نمی‌خواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود. آن قدر طی سال‌ها از او عکس و فیلم گرفته‌بودند که خسته شده‌بود. می‌گفت این همه عکس و فیلم که چه بشود؟ »
کتاب فرنگیس در 12 فصل تنظیم شده که با یک مقدمه شروع می‌شود و پایان‌ بخش آن «کلام آخر» است. این کتاب تقریظ رهبر معظم انقلاب را به همراه داشته‌است. رهبر انقلاب در تفریظ‌شان درباره این کتاب نوشته‌اند:«بخش ناگفته و با اهمیتی از حوادث دوران دفاع را، به مناسبت شرح‌حال این بانوی شجاع و فداکار، در این کتاب می‌توان دید. بانو فرنگیس دلاور با همان روحیه استوار و پرقدرت و با زبان صادق و صمیمی یک روستایی و با عواطف و احساسات رقیق و لطیف یک زن با ما سخن گفته و منطقه ناشناخته و مهمی از جغرافیای جنگ تحمیلی را، با جزئیاتش، به ما نشان داده‌است. ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ و مصائب فراوان آنان و آوارگی‌ها و گرسنگی‌ها و خسارت‌های مادی و ویرانی‌ها و داغ عزیزان آنها هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه آمده‌است، خبر نداشتیم و نیز از فداکاری جوانان آنان که در شمار اولین شتابندگان به مقابله با دشمن مهاجم بودند. ماجرای قتل و اسارت دشمن به دست این بانوی دلاور هم که خود یک داستان مستقل و استثنایی است که نظیر آن فقط در سوسنگرد، در همان اوان، اتفاق افتاده‌بود. بانو فرنگیس را باید بزرگ داشت و از نویسنده کتاب، خانم فتاحی، به خاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبه‌گیری و خاطره‌نویسی، باید بسیار تشکر کرد.»
این کتاب سال ۹۴ توسط انتشارات سوره‌ مهر منتشر شد. همچنین سال ۹۵ بخش‌هایی از کتاب که مربوط به دوران کودکی فرنگیس بود، به صورت جداگانه در یک کتاب مختصر با عنوان «بچه‌های آوه‌زین» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.