نسخه Pdf

نوجوان، سینما و دیگر هیچ!

نگاهی نوجوانانه به حواشی مثبت و منفی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر

نوجوان، سینما و دیگر هیچ!

دنیای فیلم با همه جذابیت‌هایش گاهی دچار رخوت می‌شود. مثلا وقت‌هایی که در خیلی از سینماها پرنده هم پر نمی‌زند. ولی دهه فجر که می‌شود، بازار سینما به هر شکلی که شده، داغ است. چقدرش البته نصیب نوجوان‌ها شود و چه عایدی برای این قشر داشته باشد، باید دید. بد نیست به همین بهانه مروری داشته باشیم بر مهمترین کارناوال سینمایی کشور و نسبتش با نوجوان‌ها.

دلبستگی‌های کوچک امیدهای بزرگ
معمولا وقتی اسم جشنواره فجر را می‌شنویم بیش از آن‌که یک کارناوال بزرگ از آثار فاخر سینمایی را به یاد بیاوریم که قرار است مهم‌ترین خوراک سینمای کشور را در سال آینده تامین کند؛ یاد حاشیه‌های سینمای کشور می‌افتیم که به‌ویژه در این ایام رخ می‌نماید. هر بار باید نصف دغدغه اهل فن و مسئولان این باشد که چه کسی می‌آید و چه کسی ناز می‌کند یا حتی تحریم. این بار هم ماجرای جشنواره فیلم فجر از این دست وقایع را در خود جا داد. تا جایی که حتی با تاخیری عجیب درباره ارائه فهرست فیلم‌های راه یافته به جشنواره روبه‌رو بودیم. حتی در مقطعی فکر می‌کردیم قرار است بدون این‌که بدانیم قرار است چه فیلمی ببینیم، بلیتش را تهیه کنیم. حالا فهرست رسیده و حاشیه فلان کارگردان مشهور که دلش با حضور در جشنواره نبوده است خوابیده؛ باید فکر کنیم که دلمان خوش باشد به چند کار جدی در حوزه کودک و نوجوان یا حضور رویش‌هایی در عرصه سینما؛ جوان‌هایی که شاید بشود بار سنگین این هنر را در آینده روی دوششان گذاشت.البته هنوز می‌ترسیم که باز همین جوان‌ترها دیده نشوند؛ تنها انیمیشن راه یافته به جشنواره جایزه‌ای نبرد و خیلی چیزهای دیگر. ولی باز دلخوشیم و امیدوار.

رعنا، زیبا، شهلا و دیگران
خوب است آدم اسمش به خودش بیاید و والدین، قبل از نامگذاری به سابقه ژنتیک خود دقت کنند تا پس فردا در بزرگسالی فرزند طفل معصوم به دلیل سنخیت نداشتن اسم با خودش مورد تعجب و تمسخر قرار نگیرد.مثلا بد می‌شود اسم آدم زیبا باشد و خداوند صلاح ندیده باشد نشانی از زیبایی در صورتش گذاشته باشد یا اسم دخترت را گذاشته باشی رعنا آن هم با یک متر و ۴۵سانتی‌متر قد.اسم جشنواره فجر هم هرجور نگاهش کنی بهش نمی‌آید. جشنواره فجر تا سال ۵۷ و قبل انقلاب جشنواره بین‌المللی فیلم تهران نامگذاری شده بود و رسما زیر نظر دفتر مخصوص فرح پهلوی گردانده می‌شد. بعد از انقلاب این جشنواره تعطیل شد اما چهار سال بعد در سال ۶۱ به جشنواره فیلم فجر تغییر نام داد و تا الان۴۰ دوره آن برگزار شده است اما هر سال یکی از نقد‌های مهم و بجای منتقدان به جشنواره نسبت اسم و رسم این رویداد به محتوا و فیلم‌های ارائه شده آن بود. در حقیقت جشنواره فجر و فیلم‌هایش هیچ ربطی به دهه فجر و انقلاب ندارد و در این بازه و در این رویداد هر اتفاق متضاد‌ی که فکرش را بکنید، می‌افتد.

یادم از کشته خود آمد و هنگام درو
می‌دانیم نوجوانی پر است از اوقات ندانم کاری. اوقاتی که انگار تکلیف ما معلوم نیست. علاقه‌های خود را نمی‌شناسیم و کارهای مختلف را امتحان می‌کنیم. درست است که نوجوانی روزهای هول و ولاست. نمی‌دانی چه دوست داری، چه رشته‌ای باید بخوانی و احتمالا دقیق نمی‌دانی باید چه کاره شوی اما غنیمت شمردن فرصت تجربه، اوجب واجبات است.آدم هر چه زودتر دانه تجربه را بکارد زودتر هم درو می‌کند.گرچه فصل و وقت معینی دارد اما عجله درباره کسب تجربه خیلی هم کار شیطان نیست. جشنواره فیلم فجر را بنیاد سینمایی فارابی راه انداخته و حالا چند سالی است که علاوه بر فیلم فجر، المپیاد فیلمسازی نوجوان را هم برگزار می‌کند؛ المپیادی که با حمایت محتوایی و مربیگری شخصیت‌ها و کارگردان‌های بزرگی چون کیومرث پوراحمد که سال‌ها برای این قشر فیلم ساخته،‌ راه‌اندازی شده است. حالا اگر فکر می‌کنید در فیلمسازی و ایده‌پردازی در حوزه تصویر استعداد دارید و در مدرسه سر کلاس‌ها تلف می‌شوید و استعدادیابی نمی‌شوید، در دوره بعدی المپیاد فیلمسازی می‌توانید شرکت کنید.

در دنیای تو محتوا چند چند است؟
سرمان درد گرفته از تکرار این مساله که فیلم ساختن برای نوجوان دیگر مهم نیست بلکه حیاتی است و خیلی هم از موعدش گذشته. سال‌ها از ساخت فیلم قهرمان دوست‌داشتنی عینک گردالی چشم آبی و آغاز ماجراجویی از سکوی نه و سه چهارم گذشته است و ما هنوز مشت‌مان را که باز می‌کنیم محض رضای خدا یک قهرمان محبوب برای نوجوانان‌مان توی فیلم‌های‌مان نداشتیم. نه تنها قهرمان نداشتیم که خود نوجوان فیلم و سریال‌های‌ ما نیز یک ضد قهرمان غرغروی پرتوقع و هنجارشکن بوده که سربار خانواده است و سرش توی فضای مجازی. حقیقتش ما حتی فیلم درست و درمانی هم برای نوجوان نداشتیم که بازه سنی ۱۳تا۱۸ سال ما را میخکوب پرده نقره‌ای کند. چند وقت پیش باز هم از بنیاد سینمایی فارابی خبری آمد با این مضمون که قرار است از فیلم‌های حوزه کودک و نوجوان حمایت ویژه کند. اما امان از این« و نوجوان» که مدام به واژه کودک می‌چسبد و برایش تولید فاخر و باب میلش ساخته نمی‌شود، چه برسد به حمایت.دلایل این مغفول بودن از زبان تهیه‌کنندگان و فیلمسازان از فروش بلیت و گیشه و اقبال بازیگران مطرح به فیلم‌های بزرگسال است تا حال و حوصله نداشتن نویسندگان و سینماگران برای شناخت این نسل و تولید برایشان. وگرنه نوجوان که بدجور خوره فیلم و سریال است.

از بچه رئیس تا بچه زرنگ
کارتون و انیمیشن از آن قلم تولیدات تصویری است که سن و سال نمی‌شناسد و شما یک سالخورده درب و داغان هم که باشی و هزار بار تام و جری را دیده باشی باز هم از دیدنش سیر نمی‌شوی. امسال سال پر انیمیشنی را از سر گذراندیم. اتفاق ویژه‌ای که در گذشته کمتر به آن توجه می‌شد و البته کمبود امکانات فنی برای ساخت آن به نسبت خارج از کشور هم برای نادیده گرفتن این حوزه کم بی‌تاثیر نبود. اما بعد از پسر دلفینی و لوپتو که با اوضاع نابسامان سینماها باز هم فروش خوبی داشتند و حتی در سطح بین‌الملل هم خوب دیده شدند، حالا جشنواره چهل و یکم فجر یک انیمیشن هم در فهرست پذیرفته‌شدگانش دارد. بچه زرنگ به تهیه‌کنندگی حامد جعفری و کارگردانی بهنود نکویی و محمد‌جواد جنتی تنها تولید پویانمایی است که شخصا دلم می‌خواهد بلیتش را بخرم و داغ‌داغ در روزهای جشنواره ببینمش.گرچه شاید با خودتان بگویید پویانمایی‌های ایرانی به پای انیمیشن‌های غرب و انیمه‌های شرق نرسد اما اگر مثل من در دیدن فیلم دکمه منتقد درونتان روشن است منصفانه قضاوت کنید و یادتان نرود ما در انیمیشن‌سازی حرفه‌ای تقریبا اول راهیم.

چند می‌گیری نظر ندی؟
نوجوان‌ها را خوب نمی‌شناسند. بله، خب خدا را باید شکر کنیم که این چند وقت به هربهانه‌ای هم که شده، خیلی‌ها یادشان افتاد باید برای این قشر مهم از جامعه وقت بگذارند. اما چقدر و چگونه کسی نمی‌داند. مثلا ممکن است به هر مجموعه فرهنگی با سابقه یا تازه تاسیس که سرک می‌کشیم؛ جمعی را ببینیم که دغدغه نسل جدید دارد دیوانه‌شان می‌کند و می‌خواهند در این رابطه کار جدی انجام بدهند. حالا بلد هم هستند یا نه، خدا می‌داند.یا این‌که خیلی کارهای بدون پول حتما می‌تواند خرج رده سنی نوجوان شود اما اگر در میلیاردها تومان پولی که در حاشیه جشنواره فجر دارد خرج می‌شود، گروهی هم ایده بدهند که یک سینمای ولو کوچک، جایی بشود برای تحلیل فیلم‌های جشنواره توسط نوجوان‌ها؛ باید جواب بشنوند که خرجش می‌شود 200 میلیون و ما این همه پول را از کجا بیاوریم.بله شاید نوجوان برای شعار دادن خیلی‌ها به درد بخورد ولی متاسفانه هنوز جاهایی که باید جدی گرفته شوند، خلاهای بزرگ داریم.

زهرا قربانی