موج سواری روی اطلاعات مسموم!
پدر و مادرها میترسند، بچهها دلهره دارند، بین دانشآموزان کوچکتر پچ پچه افتاده که در مدرسهها بچهها را مریض میکنند!
ترس همه اینها از ماجرای مسمومیتهای اخیر است؛ مسمومیتهایی سریالی که 9 آذر از هنرستان دخترانه نور در یزدانشهر قم آغاز شد و دیروز و پریروز به تهرانسر و پردیس در تهران رسید. نگرانیها طبیعی است، آن سوی میدان هم رسانههای فارسیزبان خارجنشین و سایر رسانههای معاند آب به آسیاب این ماجرا میریزند و باد به خرمن شایعات میدهند و آتش دلهرهها را گرم نگهمیدارند. آنها از دسیسه حرف میزنند، دسیسههایی که در داخل ریشه دارد و هدفش نوعی تسویه حساب است؛ اما شاید پشت پرده این ماجرا به تسویه حسابهای دیگری باز گردد؛ تسویه حسابی که سالهاست گروههای برانداز به دنبال آن هستند.
برخی در داخل نیز همنوا با رسانههای معاند شروع به گمانهزنی کرده و حتی برخی حکم صادر کردهاند که مثلا ماجرای مسمومیتها زیر سر گروهی شبیه بوکوحرام در نیجریه یا هزارهگراها در افغانستان است. برخی نیز این اقدام را به افراد متحجر و واپسگرا منتسب کردهاند که فقط گزکهایی خوب و ناب به دست معاند میدهد. در این میان آنهایی که اشک تمساح میریزند و برای دختران و دانشآموزان ایرانی دل میسوزانند اما در مقابل بسیاری از اتفاقات تلختر از این که تا به حال در آمریکا و اروپا رخ داده سکوت کرده و در حد انتشار یک خبر معمولی ( یا حتی صرفنظر کردن از پوشش خبری) واکنش نشان دادهاند. پیداست که این بار هم عدهای سیاست خود را بر موجسواری استوار کردهاند و میکوشند آتش فتنهای را که مدتهاست خاموش شده یک بار دیگر با اسم رمز «دختران» روشن کنند و حکومت را ضد زن نشان داده و تلاشهای ناکام خود را از سر بگیرند.
سلاحهایی که دیده و تفسیر نمیشود
بعد از آتشی که مسببان مسمومیتهای سریالی در قم، ساری، اردبیل، قوچان، بروجرد و تهران روشن کردند افکار عمومی بیش از پیش تشنه اطلاعات شد که این اطلاعات را به صورت فلهای از رسانههای معاند آنور آبی دریافت میکرد. این رسانهها اما در حالی برای آنچه در ایران در حال رخ دادن است مویه میکنند، که از گذشته تا به حال در قبال بسیاری از وقایع تلخ جهان سکوت کرده و باز هم خواهندکرد. نمیدانیم چند نفر از مردم ما میدانند که در آمریکا در سال 2022 بیش از 82 هزار نفر بر اثر تیراندازی با سلاح گرم کشته یا زخمی شدهاند که 6000 نفر از آنها کودک بودهاند یا نمیدانیم چند نفر کشتار دبیرستان کلمباین را به خاطر دارند. کلمباین یک منطقه غیرصنعتی در جفرسون کانتی ایالت کلرادوست که در آن علاوه بر تیراندازی، حملههای پیچیده و برنامهریزی شده شامل یک بمب آتشزا برای منحرف کردن آتشنشانان، مخزنهای پروپان تبدیل شده به بمب، ۹۹ ماده منفجره و بمبهای جایگذاری شده در خودرو نیز در آن مشاهده شد. مسبب این همه اتفاق که به کشته شدن 12دانشآموز و مرگ یک معلم منجر شد دو دانشآموز دبیرستانی بودند که پس از این اقدام خودکشی کردند. ابعاد این فاجعه که 24سال پیش در گوشهای از آمریکا، مدعی بالاترین سطح از امنیت، رخ داد اما هیچگاه در حد و اندازه واقعیاش مورد بحث قرار نگرفت بلکه در نهایت منجر به ایجاد بحثهایی پیرامون قانون حمل سلاح در این کشور شد. رسانههای خارجی نیز موضعی در قبال این حادثه نگرفتند و حداکثر نقلی از حادثه را منتشر کردند، در حالی که هیچکس برای کشتهشدهها و 24زخمی این حادثه اشک نریخت. در مورد مسمومیت دانشآموزان ایرانی اما قضیه فرق میکند. این ماجرا در نگاهها و تحلیلهای رسانههای معاند اتفاقی است برنامهریزی شده که زیر سر برخی گروههاست. بدتر این که عدهای در داخل نیز با این تحلیلها همنوایی میکند و همه چیز را یک توطئه داخلی نشان میدهد. اما نگاهی به نوع تیترزنی و گزارشهای رسانههای غربی از این موضوع حکایت دارد که ماجرای مسمومیت دانشآموزان را باید در ادامه دیگر تلاشها برای اتهامات حقوق شری به ایران دانست که به زعم استراتژیستهای غربی، فرصتی مناسب برای فشار مضاعف بر مردم ایران و امتیازگیریهای سیاسی را پدید میآورد. این درحالی است که مدعیان حقوق بشری سالهاست چشم خود را روی قتلعام دانشآموزان در مدارس آمریکا بستهاند و هیچگاه نگران هراس خانوادههای آمریکایی از فرستادن فرزندانشان به مدارس نشدهاند.
مسئولان کار رسانهای را بیاموزند
با این حال ما یک ایراد به خود نیز باید وارد کنیم و آن نحوه اطلاعرسانی در مورد مسمومیتهای اخیر است. با این که این پروژه از اوایل آذر ماه در کشورمان آغاز شده اما مسئولان کمترین اطلاعات را در اختیار افکار عمومی قرار دادند. میتوان گفت حتی سکوتی محض میان مسئولان برقرار بود به جز این اواخر که یک بار گفتهشد این اتفاقات «عمدی» است و دو روز پیش که وزیربهداشت اعلام کرد « دانشآموزان با گاز نیتروژن مسموم شدهاند». دیروز نیز اعلام شد سه نفر در این ارتباط دستگیر شدهاند که گرچه اطلاعات مفیدی بود ولی خیلی دیر در اختیار مردم قرار گرفت. در واقع سکوت مسئولان راه جولان رسانهای را برای معاندان و مخالفان باز نگه داشت و به آنها مجال موجسواری داد در حالی که اگر عنان اطلاعرسانی از ابتدای ماجرا در اختیار خودمان بود و اطلاعرسانیها هرچند اگر قطرهچکانی انجام میشد، آتو گرفتنها و تفسیرهای هدفمند اما به ظاهر دلسوزانه این همه فضای فکر و ذهن مردم را تحت تاثیر قرار نمیداد.
برخی در داخل نیز همنوا با رسانههای معاند شروع به گمانهزنی کرده و حتی برخی حکم صادر کردهاند که مثلا ماجرای مسمومیتها زیر سر گروهی شبیه بوکوحرام در نیجریه یا هزارهگراها در افغانستان است. برخی نیز این اقدام را به افراد متحجر و واپسگرا منتسب کردهاند که فقط گزکهایی خوب و ناب به دست معاند میدهد. در این میان آنهایی که اشک تمساح میریزند و برای دختران و دانشآموزان ایرانی دل میسوزانند اما در مقابل بسیاری از اتفاقات تلختر از این که تا به حال در آمریکا و اروپا رخ داده سکوت کرده و در حد انتشار یک خبر معمولی ( یا حتی صرفنظر کردن از پوشش خبری) واکنش نشان دادهاند. پیداست که این بار هم عدهای سیاست خود را بر موجسواری استوار کردهاند و میکوشند آتش فتنهای را که مدتهاست خاموش شده یک بار دیگر با اسم رمز «دختران» روشن کنند و حکومت را ضد زن نشان داده و تلاشهای ناکام خود را از سر بگیرند.
سلاحهایی که دیده و تفسیر نمیشود
بعد از آتشی که مسببان مسمومیتهای سریالی در قم، ساری، اردبیل، قوچان، بروجرد و تهران روشن کردند افکار عمومی بیش از پیش تشنه اطلاعات شد که این اطلاعات را به صورت فلهای از رسانههای معاند آنور آبی دریافت میکرد. این رسانهها اما در حالی برای آنچه در ایران در حال رخ دادن است مویه میکنند، که از گذشته تا به حال در قبال بسیاری از وقایع تلخ جهان سکوت کرده و باز هم خواهندکرد. نمیدانیم چند نفر از مردم ما میدانند که در آمریکا در سال 2022 بیش از 82 هزار نفر بر اثر تیراندازی با سلاح گرم کشته یا زخمی شدهاند که 6000 نفر از آنها کودک بودهاند یا نمیدانیم چند نفر کشتار دبیرستان کلمباین را به خاطر دارند. کلمباین یک منطقه غیرصنعتی در جفرسون کانتی ایالت کلرادوست که در آن علاوه بر تیراندازی، حملههای پیچیده و برنامهریزی شده شامل یک بمب آتشزا برای منحرف کردن آتشنشانان، مخزنهای پروپان تبدیل شده به بمب، ۹۹ ماده منفجره و بمبهای جایگذاری شده در خودرو نیز در آن مشاهده شد. مسبب این همه اتفاق که به کشته شدن 12دانشآموز و مرگ یک معلم منجر شد دو دانشآموز دبیرستانی بودند که پس از این اقدام خودکشی کردند. ابعاد این فاجعه که 24سال پیش در گوشهای از آمریکا، مدعی بالاترین سطح از امنیت، رخ داد اما هیچگاه در حد و اندازه واقعیاش مورد بحث قرار نگرفت بلکه در نهایت منجر به ایجاد بحثهایی پیرامون قانون حمل سلاح در این کشور شد. رسانههای خارجی نیز موضعی در قبال این حادثه نگرفتند و حداکثر نقلی از حادثه را منتشر کردند، در حالی که هیچکس برای کشتهشدهها و 24زخمی این حادثه اشک نریخت. در مورد مسمومیت دانشآموزان ایرانی اما قضیه فرق میکند. این ماجرا در نگاهها و تحلیلهای رسانههای معاند اتفاقی است برنامهریزی شده که زیر سر برخی گروههاست. بدتر این که عدهای در داخل نیز با این تحلیلها همنوایی میکند و همه چیز را یک توطئه داخلی نشان میدهد. اما نگاهی به نوع تیترزنی و گزارشهای رسانههای غربی از این موضوع حکایت دارد که ماجرای مسمومیت دانشآموزان را باید در ادامه دیگر تلاشها برای اتهامات حقوق شری به ایران دانست که به زعم استراتژیستهای غربی، فرصتی مناسب برای فشار مضاعف بر مردم ایران و امتیازگیریهای سیاسی را پدید میآورد. این درحالی است که مدعیان حقوق بشری سالهاست چشم خود را روی قتلعام دانشآموزان در مدارس آمریکا بستهاند و هیچگاه نگران هراس خانوادههای آمریکایی از فرستادن فرزندانشان به مدارس نشدهاند.
مسئولان کار رسانهای را بیاموزند
با این حال ما یک ایراد به خود نیز باید وارد کنیم و آن نحوه اطلاعرسانی در مورد مسمومیتهای اخیر است. با این که این پروژه از اوایل آذر ماه در کشورمان آغاز شده اما مسئولان کمترین اطلاعات را در اختیار افکار عمومی قرار دادند. میتوان گفت حتی سکوتی محض میان مسئولان برقرار بود به جز این اواخر که یک بار گفتهشد این اتفاقات «عمدی» است و دو روز پیش که وزیربهداشت اعلام کرد « دانشآموزان با گاز نیتروژن مسموم شدهاند». دیروز نیز اعلام شد سه نفر در این ارتباط دستگیر شدهاند که گرچه اطلاعات مفیدی بود ولی خیلی دیر در اختیار مردم قرار گرفت. در واقع سکوت مسئولان راه جولان رسانهای را برای معاندان و مخالفان باز نگه داشت و به آنها مجال موجسواری داد در حالی که اگر عنان اطلاعرسانی از ابتدای ماجرا در اختیار خودمان بود و اطلاعرسانیها هرچند اگر قطرهچکانی انجام میشد، آتو گرفتنها و تفسیرهای هدفمند اما به ظاهر دلسوزانه این همه فضای فکر و ذهن مردم را تحت تاثیر قرار نمیداد.
مریم خباز - گروه جامعه
تیتر خبرها
-
آغوش باز رسانهملی برای عشایر و روستاییان
-
گیلدخت، ستاره خانهها
-
سناریوهای یک سریال سمی
-
موج سواری روی اطلاعات مسموم!
-
قیمتهایی که دنده عقب ندارد!
-
چهار روز پرنشاط برای کودکان ایران
-
ناصرخسرو آنلاین
-
آغوش باز رسانهملی برای روستاییان
-
«محتوامحوری» سرلوحه ماموریت سفیران «جامجم»
-
گروسی در تهران به دنبال چیست؟