
شهادت سه فرزند علیه مادر برای کشف راز قتل پدر
زنی که متهم است پس از ارتباط پنهانی با پسرعمویش نقشه قتل شوهرش را اجرا کرده، در دادگاه منکر قتل شد. سه فرزند این زن علیه مادرشان شهادت داده بودند و او و پسرعمویش را قاتل معرفی کردند.
دهم مهر سال۱۴۰۰ رانندهای در حاشیه بزرگراه آزادگان توقف کرد تا کمی استراحت کند اما با صحنه هولناکی روبهرو شد. جسد مردی غرق در خون کنار بزرگراه افتاده بود. وحشتزده با پلیس تماس گرفت و دقایقی بعد با حضور ماموران تحقیقات جنایی در رابطه با این پرونده آغاز شد.
بررسیهای مقدماتی نشان داد، این مرد در محل دیگری به قتل رسیده و بعد جسدش به حاشیه بزرگراه منتقل و در آنجا رها شده است. در اطراف جسد یک گوشی تلفن همراه و کارت بانکی پیدا شد که از طریق آن هویت مقتول شناسایی و ماموران سراغ همسرش رفتند. بررسیها نشان داد این زوج از اتباع افغان هستند که چند سال قبل به ایران آمده و سه فرزند دارند. مقتول به نام نصیر با همسرش اختلاف داشت و همسایهها چندین بار صدای کتک کاری و دعوای آنها را شنیده بودند.
لیلا، همسر نصیر در تحقیقات گفت: همسرم دو گوشی تلفن همراه داشت که یکی از گوشیها کنار جسد بود. دیشب زنی ناشناس با نصیر تماس گرفت و او در حالی که به دلیل خوردن مشروب تعادل نداشت از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت تا اینکه صبح پلیس تماس گرفت و از قتل او خبر داد. فکر میکنم آن زن نقشه قتل شوهرم را اجرا کرده باشد. این در حالی بود که پزشکی قانونی در گزارش خود اعلام کرد در معده مقتول فقط داروی خوابآور بوده و او مشروب نخورده بود. همچنین ضربههای چاقو و تبر باعث مرگ او شده است. ماموران سپس به تحقیق از سه فرزند این زوج پرداختند که ادعای آنها سرنخ کشف پرونده شد. پسر بزرگ مقتول گفت: آن شب پسر عموی مادرم مهمان ما بود. مادرم به ما پول داد که خرید کنیم. وقتی برگشتیم پدرم و مهمانمان نبودند. مادرم هم در حال شستن رد خون روی فرش و دیوار بود و گریه میکرد. دستش هم زخمی بود. میگفت پدرمان کتکش زده و رفته اما زخمش آنقدر عمیق نبود که اینقدر خونریزی کند.
پسر دیگر این زوج هم گفت: مادرم از ما خواست در این باره چیزی به کسی نگوییم زیرا اگر به پلیس حرفی بزنیم او را زندان میبرند و ما تنها میشویم .
در ادامه لیلا و پسر عمویش، رحیم دستگیر شدند اما در تحقیقات منکر ارتباط پنهانی و قتل نصیر شدند. ماموران وقتی فهمیدند رحیم خواستگار سابق لیلا بوده، به روابط آنها بیشتر شک کردند.
دو متهم روانه زندان شدند تا اینکه یکی از همبندیهای لیلا به ماموران گفت: چند روز قبل لیلا از من پرسید مسمومیت با قرص خوابآور توسط پزشکی قانونی مشخص میشود؟ با این سوال او احتمال میدهم همسرش را با قرص خوابآور کشته است.
با تکمیل تحقیقات در دادسرا و با توجه به اظهارات فرزندان مقتول، خطدهی تلفن رحیم در محل قتل و گزارش پزشکی قانونی، برای لیلا و پسر عمویش به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر شد.
متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران و به ریاست قاضی علی دلداری پای میز محاکمه قرار گرفتند. در ابتدای این جلسه مادر نصیر برای متهمان درخواست قصاص کرد و گفت: عروسم و پسرعمویش بیرحمانه پسرم را کشتند. من از طرف خودم و سه نوهام برای آنها درخواست قصاص دارم.
سپس قاضی با تفهیم اتهام به لیلا از او خواست از خود دفاع کند که زن جوان با انکار قتل گفت: باور کنید آن شب همسرم بعد از تماس زن ناشناس از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. ما اختلاف داشتیم اما در حدی نبود که بخواهم شوهرم را بکشم.
رئیس دادگاه: درباره اظهارات فرزندانت چه دفاعی داری؟
لیلا: آنها نزد خانواده شوهرم هستند و تحت تاثیر گفتههای خانواده نصیر این حرفها را علیه من زدند. فکر میکنند من با رحیم ارتباط داشتم که اشتباه میکنند. رحیم نزد شوهرم کار میکرد و به همین دلیل به خانه ما رفت و آمد داشت.
متهم زن در آخرین دفاع خود گفت: باور کنید بیگناهم و به دلیل جرم نکرده در زندان هستم.
سپس وکیل این متهم در دفاع از او گفت: هیچ دلیلی در خصوص ارتباط پنهانی لیلا و پسرعمویش وجود ندارد. از سوی دیگر تحقیقات نشان داده زنی که آن شب با مقتول تماس گرفته یک مرد افغان است که با تقلید صدا و فریب مردان از آنها شارژ میگرفت.
در پایان دادگاه، رحیم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من کارگر نصیر بودم و با او کار میکردم. چند روز قبل از قتل نصیر جاروبرقی آنها خراب شد و به من داد تا به تعمیرگاه ببرم. آن شب جارو برقی را از تعمیرگاه گرفتم و به خانهشان بردم. نصیر از من خواست شام بمانم. من از قتل نصیر اطلاعی ندارم و بیگناهم. با دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات وارد شور شدند تا حکم پرونده را صادر کنند.
مهدی یکهسادات - تپشبررسیهای مقدماتی نشان داد، این مرد در محل دیگری به قتل رسیده و بعد جسدش به حاشیه بزرگراه منتقل و در آنجا رها شده است. در اطراف جسد یک گوشی تلفن همراه و کارت بانکی پیدا شد که از طریق آن هویت مقتول شناسایی و ماموران سراغ همسرش رفتند. بررسیها نشان داد این زوج از اتباع افغان هستند که چند سال قبل به ایران آمده و سه فرزند دارند. مقتول به نام نصیر با همسرش اختلاف داشت و همسایهها چندین بار صدای کتک کاری و دعوای آنها را شنیده بودند.
لیلا، همسر نصیر در تحقیقات گفت: همسرم دو گوشی تلفن همراه داشت که یکی از گوشیها کنار جسد بود. دیشب زنی ناشناس با نصیر تماس گرفت و او در حالی که به دلیل خوردن مشروب تعادل نداشت از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت تا اینکه صبح پلیس تماس گرفت و از قتل او خبر داد. فکر میکنم آن زن نقشه قتل شوهرم را اجرا کرده باشد. این در حالی بود که پزشکی قانونی در گزارش خود اعلام کرد در معده مقتول فقط داروی خوابآور بوده و او مشروب نخورده بود. همچنین ضربههای چاقو و تبر باعث مرگ او شده است. ماموران سپس به تحقیق از سه فرزند این زوج پرداختند که ادعای آنها سرنخ کشف پرونده شد. پسر بزرگ مقتول گفت: آن شب پسر عموی مادرم مهمان ما بود. مادرم به ما پول داد که خرید کنیم. وقتی برگشتیم پدرم و مهمانمان نبودند. مادرم هم در حال شستن رد خون روی فرش و دیوار بود و گریه میکرد. دستش هم زخمی بود. میگفت پدرمان کتکش زده و رفته اما زخمش آنقدر عمیق نبود که اینقدر خونریزی کند.
پسر دیگر این زوج هم گفت: مادرم از ما خواست در این باره چیزی به کسی نگوییم زیرا اگر به پلیس حرفی بزنیم او را زندان میبرند و ما تنها میشویم .
در ادامه لیلا و پسر عمویش، رحیم دستگیر شدند اما در تحقیقات منکر ارتباط پنهانی و قتل نصیر شدند. ماموران وقتی فهمیدند رحیم خواستگار سابق لیلا بوده، به روابط آنها بیشتر شک کردند.
دو متهم روانه زندان شدند تا اینکه یکی از همبندیهای لیلا به ماموران گفت: چند روز قبل لیلا از من پرسید مسمومیت با قرص خوابآور توسط پزشکی قانونی مشخص میشود؟ با این سوال او احتمال میدهم همسرش را با قرص خوابآور کشته است.
با تکمیل تحقیقات در دادسرا و با توجه به اظهارات فرزندان مقتول، خطدهی تلفن رحیم در محل قتل و گزارش پزشکی قانونی، برای لیلا و پسر عمویش به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر شد.
متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران و به ریاست قاضی علی دلداری پای میز محاکمه قرار گرفتند. در ابتدای این جلسه مادر نصیر برای متهمان درخواست قصاص کرد و گفت: عروسم و پسرعمویش بیرحمانه پسرم را کشتند. من از طرف خودم و سه نوهام برای آنها درخواست قصاص دارم.
سپس قاضی با تفهیم اتهام به لیلا از او خواست از خود دفاع کند که زن جوان با انکار قتل گفت: باور کنید آن شب همسرم بعد از تماس زن ناشناس از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. ما اختلاف داشتیم اما در حدی نبود که بخواهم شوهرم را بکشم.
رئیس دادگاه: درباره اظهارات فرزندانت چه دفاعی داری؟
لیلا: آنها نزد خانواده شوهرم هستند و تحت تاثیر گفتههای خانواده نصیر این حرفها را علیه من زدند. فکر میکنند من با رحیم ارتباط داشتم که اشتباه میکنند. رحیم نزد شوهرم کار میکرد و به همین دلیل به خانه ما رفت و آمد داشت.
متهم زن در آخرین دفاع خود گفت: باور کنید بیگناهم و به دلیل جرم نکرده در زندان هستم.
سپس وکیل این متهم در دفاع از او گفت: هیچ دلیلی در خصوص ارتباط پنهانی لیلا و پسرعمویش وجود ندارد. از سوی دیگر تحقیقات نشان داده زنی که آن شب با مقتول تماس گرفته یک مرد افغان است که با تقلید صدا و فریب مردان از آنها شارژ میگرفت.
در پایان دادگاه، رحیم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من کارگر نصیر بودم و با او کار میکردم. چند روز قبل از قتل نصیر جاروبرقی آنها خراب شد و به من داد تا به تعمیرگاه ببرم. آن شب جارو برقی را از تعمیرگاه گرفتم و به خانهشان بردم. نصیر از من خواست شام بمانم. من از قتل نصیر اطلاعی ندارم و بیگناهم. با دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات وارد شور شدند تا حکم پرونده را صادر کنند.