
تا جنون فاصلهای نیست
«معمای آقای ریپلی» تلاش نفسگیر پاتریشیا های اسمیت در خلق رمانی پلیسی است و چیزی بیش از آن. اگر غالب داستانهای نوشته شده در این ژانر، روایتگر مجرمانی است که از کماقبالی، گرفتار کارآگاهی زیرک با شم قوی میشوند و خواننده بیتابانه انتظار لحظه ناب کشف حقیقت را میکشد، این قصه فضایی برای تنفس به مجرم میدهد و از رونمایی نکردن از کارآگاه همیشه خبره، ابایی ندارد.
های اسمیت با انتخاب نثری بیتکلف، درد بیخویشتنی ضدقهرمان خود را نشانه میرود و به مدد این هدفگیری، موفق به همراه کردن خواننده با اضطراب و حیرانی ریپلی جوان میشود. در طول داستان از تصمیمات هوشمندانه او به وجد میآییم، سرگشتگیاش را درک میکنیم و میخواهیم یکبار هم که شده ذهنی درخشانتر از ذهن مجرم دوستداشتنی قصه برای به دام انداختن او یافت نشود. نویسنده در یکسوم ابتدایی داستان، خواننده را غافلگیر کرده و در باقی کتاب، او را در برزخ تعلیق با ریپلی سهیم میکند. نثر عمدتا یکنواخت داستان، یادآور پرونده بیماران روانی است و مورد ریپلی، پروندهای باز برای بررسی عملکرد نورونهای یک انسان. های اسمیت با نگارش این کتاب، موفق به دریافت جایزه طومار پلیسینویسان آمریکا و جایزه بزرگ ادبیات پلیسی فرانسه شد. هیچکاک از اولین اثر او با عنوان «بیگانگان در قطار» فیلمی به همین نام ساخت.
درباره «معمای آقای ریپلی»؛ روایتی نفسگیر در یک رمان پلیسی متفاوت
نویسنده: پاتریشیا های اسمیت
مترجم: فرزانه طاهری
نشر: طرحنو
سال انتشار: 1399
درباره «معمای آقای ریپلی»؛ روایتی نفسگیر در یک رمان پلیسی متفاوت
نویسنده: پاتریشیا های اسمیت
مترجم: فرزانه طاهری
نشر: طرحنو
سال انتشار: 1399
تیتر خبرها