در جست‌وجوی توازن میان اشتغال و مادری

در جست‌وجوی توازن میان اشتغال و مادری

حالا خیلی چیزها با گذشته فرق کرده است؛ نمونه‌اش سبک زندگی زنان و مادران جامعه! چنان‌که می‌بینیم در روزگار امروز، بخش بزرگی از جمعیت زنان جامعه کار می‌کنند و شاغل‌بودن خانم‌ها و مادران، برخلاف گذشته، دیگر یک استثنا محسوب نمی‌شود، بلکه به امری فراگیر تبدیل شده است.

علتش می‌خواهد دلایل اقتصادی و نیاز مالی خانواده باشد یا استقلال و عزت‌نفس آنها، فرقی نمی‌کند؛ هرچه که هست، در نهایت برخی از این جامعه زنان شاغل، مادر هستند و برقراری توازن میان مادری‌کردن و شاغل‌بودن، هنرمندی خاصی را می‌طلبد. اما یک خانم شاغل تمام‌وقت، می‌تواند مادر خوبی باشد؟ این سوالی است که به نظر می‌رسد یک پاسخ مشخص و قطعی ندارد و به چندین و چند عامل وابسته است! 
     
مادری نصفه ‌و نیمه!
واقعیت این است که تعادل‌برقرارکردن میان شاغل‌بودن و مادری‌کردن، کمی سخت است؛ شاید هم کمی بیشتر از «کمی» سخت باشد. مادری که به‌صورت تمام‌وقت شاغل است، درساعات زیادی از شبانه‌روز خانه نیست و فرزندش را نمی‌بیند؛ فرزندی که یا به مادربزرگ و یکی از اعضای مطمئن خانواده سپرده شده یا در مهدکودک است و روزش را با بچه‌های هم‌سن‌و‌سالش و مربی‌های مهد می‌گذراند. غروب وقتی مادر و کودک به خانه آمده‌اند، احتمالا هم مادر آن‌قدر خسته است که نمی‌تواند آن‌طور که باید برای کودکش وقت بگذارد و دل به دلش بدهد و هم کودک تمام لذت‌های خوبش رابا کسی غیرازمادرش سهیم شده و دیگر نایی برای بازی و هیجان و به‌اشتراک‌گذاشتن احساساتش ندارد: «باورتان نمی‌شود، وقتی من به خانه می‌آیم، فرزند دوساله‌ام اصلا برای من ذوقی نشان نمی‌دهد. او بیشتر از این‌که من را مادر خودش بداند، مادرم که هر روز از صبح تا شب پیش اوست را مامان صدا می‌کند.» این را خانم شاغل در بانکی خصوصی می‌گوید که حتی از مرخصی زایمانش هم به‌طور کامل استفاده نکرده و بعد از گذشت سه‌ماه از زایمانش، به سر کار برگشته است: «چاره‌ای نداشتم؛ اگر نمی‌رفتم نیرویی جایگزینم می‌کردند و بعد از 9 ماه دیگر نیازی به من نداشتند.» و حالا او مانده است با شغلی مناسب اما یک رابطه مادر و فرزندی نصف‌ونیمه!
     
سخت است، خیلی سخت است!
همه‌چیز بستگی به مدیریتی دارد که مادر باید بتواند انجام دهد؛ مدیریتی که البته چندان هم آسان نیست. «تجربه قریب‌به‌اتفاق مادران شاغل نشان می‌دهد که احساس خستگی و احساس گناه از این‌که نمی‌توانند زمان زیادی را با فرزندشان بگذرانند، معمول‌ترین احساسات مستولی بر چنین مادرانی است.» موضوعی که غفور شیخی، جامعه‌شناس از آن می‌گوید و معتقد است که برخی از این مادران ممکن است در مهم‌ترین لحظات زندگی کودک‌شان حضور نداشته باشند و چنین اتفاقاتی به احساسات قبلی‌شان دامن می‌زند: «در این میان، تنها مدیریت و برنامه‌ریزی بسیار دقیق و حساب‌شده و البته کمک‌گرفتن از دیگران است که می‌تواند کمی از این حجم فشار روی شانه‌هایشان را کم کند. شاید بهتر است بپذیریم که برقراری تعادل در چنین شرایطی کار آسانی نیست و اگر کسی هردو مسئولیت بزرگ را می‌پذیرد، حتما خودش را برای روزهای پرفشار اما هدفمندی آماده کرده است.» درواقع یک مادر شاغل، آگاهانه و برای روزهای روشن پیش‌رو، چنین مسئولیت‌های سخت و سنگینی را برداشته است و پیش می‌رود. البته که در این راه، به حمایت‌های همسر، خانواده‌ و چیزی که کمتر از همه وجود دارد، یعنی حمایت‌های دولتی و سازمانی نیاز دارد. مثلا وجود یک مهدکودک در محیط ادارات، مرخصی‌های مورد نیاز مادر و کمی حمایت‌های مالی، بیش از آنچه که امروز برقرار است، شاید بتواند خستگی‌های روی دوش مادر را کمتر از آنچه که هست کند. 
     
سختی و شیرینی توامان
«من همیشه از این‌که در فرم‌ها روبه‌روی شغل مادرم بنویسم آموزگار،لذت می‌بردم و احساس غرور می‌کردم.» این را دختر جوانی می‌گوید که در کنار خاطرات سخت و گاه تلخی که از شاغل‌بودن مادرش در دوران کودکی به یاد دارد، خاطرات شیرینش را هم هرگز فراموش نمی‌کند: «همیشه یک ساعت بیشتر از بچه‌های دیگر وبعد ازتعطیلی مدرسه درحیاط مدرسه منتظر می‌ماندم تا مادرم برسد و بیاید دنبالم؛ اما به همان اندازه که این اتفاق برایم سخت بود، از این‌که در موقعیت‌هایی خاص، مدیر و معاون و معلم، از مادرم نظرمی‌خواستند وازاوبه سبب معلم‌بودنش درمدرسه‌ای دیگرکمک می‌گرفتند،احساس خیلی خوشایندی به من دست می‌داد. احساس می‌کردم مادرم چقدر آدم مفیدی برای من،مدرسه و به‌طورکلی جامعه است.» واقعیت هم همین است؛مادر شاغل‌بودن، یک ماجرای دوطرفه است؛ مادری که از نیازهای جامعه آگاه است، استقلال مالی دارد، روابط اجتماعی قوی دارد اما با وجود همه این مزایا، حضورش درکنار فرزندش کم است؛ شاید خیلی کمتر از آنچه که کودکش به او نیاز دارد:«به نظر می‌رسد نوع شغلی که مادر به آن مشغول است، می‌تواند یک تعادل نسبی میان اشتغال او و مادری‌کردن‌هایش برقرار کند.این را شیخی، جامعه‌شناس می‌گوید که نوع شغل مادر را در این احساس رضایت دوطرفه میان مادر و فرزند، تاثیرگذار می‌داند:«مثلا بهتر است مادران، شغلی پاره‌وقت و دورکارراانتخاب کنند؛ شغلی که تمام روز وتمام انرژی آنها رانگیرد و انرژی وزمانی برای فرزندشان هم باقی بماند.» 

نرگس خانعلی‌زاده - گروه جامعه